۱۳۹۴ آبان ۹, شنبه

آیا داعش هواپیمای روسی را سرنگون کرد؟

امروز شنبه ۳۱ اکتبر، یک هواپیمای مسافریِ روسی با ۲۲۴ نفر سرنشین و خدمه در صحرای سینای مصر سقوط کرد. وبسایتِ اسرائیلیِ «دبکا» مدعی شده که این هواپیما را داعش به انتقامِ حضورِ نظامیِ سنگین روسیه در سوریه و بمبارانِ برخی پایگاه‌های داعش در آن کشور سرنگون کرده است.

این ایرباسِ اِی ۳۲۱ توریستی که از بندرِ شرم‌الشیخ در شبه جزیره‌ی سینا به مقصدِ مسکو به پرواز درآمده بود، ۲۳ دقیقه پس از بلند شدن از صفحه‌ی رادار گم شد. مدتی بعد لاشه‌ی هواپیما پیدا شد و ظاهرا از افرادِ سوارِ آن هیچ‌کدام زنده نمانده‌اند. دبکا با بررسیِ گزارش‌ها و واکنش‌های مقاماتِ روسی و مصری اینطور نتیجه گرفته که آنها قصدِ پنهان کردنِ این حقیقت را داشته‌اند که هواپیمای روسی را داعش سرنگون کرده است.
مطابقِ دبکا، مصری‌ها ابتدا گفتند که هواپیما بر فرازِ صحرای سینا گم شده؛ اما بعدا گفتند که هواپیما سالم و سلامت بر فرازِ ترکیه به سوی روسیه در پرواز است. بعد از آن هم روس‌ها حرفِ دیگری زدند و گفتند که هواپیما در محدوده‌ی هواییِ قبرس گم شده است. در نهایت دفترِ نخست وزیرِ مصر تایید کرد که هواپیمای روسی در صحرای سینای مرکزی سقوط کرده، و اینکه کمیته‌ی رسیدگی به بحرانی برای بررسیِ این وضعیت در کابینه تشکیل شده.
چنانکه دبکا می‌گوید، روس‌ها با طرحِ این ادعا که هواپیما در محدوده‌ی هواییِ قبرس گم شده تلاش کردند توجهِ افکارِ عمومی را از این حقیقت که داعش هواپیما را در سینا سرنگون کرده منحرف کنند. بر اساسِ اطلاعاتِ دبکا، گروهِ سنیِ «انصارالمِقدَس» که اینک خود را «داعشِ سینا» می‌خواند این هواپیمای روسی را با شلیکِ موشکِ زمین به هوا سرنگون کرده است. دبکا بدنه‌ی هواپیما که بالکل سوراخ سوراخ شده را شاهدی بر این مدعا آورده. گفتنی است که «داعشِ سینا» شاخه‌ای از داعش است که در شبه جزیره‌ی سینا پایگاه‌هایی به هم زده و از آنجا بر ضدِ حکومتِ مصر فعالیت می‌کند.

Source :  tahlilrooz

بدون شرح

                                                                                                                                                                                                                                               








Source :tahlilrooz


بخشش یک محکوم به اعدام در اراک



یک زندانی محکوم به قصاص، با رضایت خانواده مقتول از چوبه دار رهایی یافت.
به گزارش  ایرنا، رئیس کل دادگستری استان مرکزی در این نشست با حضور پدر، مادر، برادر و خواهر مقتول “احمدرضا کارچانی”، مسئولان دادگستری، اداره کل زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی و نیروی انتظامی استان، تعدادی مشاور و نیکوکار و جمعی از خبرنگاران با اشاره به آیه قصاص، مصیبت داغ فرزند را بسیار بزرگ و سخت دانست و گفت: “بشر از روزی که پایش را روی زمین گذاشت نتوانست از اختیاراتش در راستای خواست خدا قدم بردارد و از همان آغاز خلقت بشر جنگ دو برادر یعنی هابیل و قابیل اتفاق افتاد”.
حجت الاسلام والمسلمین قاسم عبداللهی گفت: “درست است که غفلت ها یقه بشریت را گرفته و در برهه ای از زمان به جان هم می افتند ولی هر چه که باشد داغ کشته شدن یک عزیز، برای بازماندگان او مصیبت سنگین و بزرگی است”.
رئیس کل دادگستری استان مرکزی گفت: “طناب دار تنها می تواند قدری از مصیبت و داغ خانواده ها را تسکین دهد، اما ممکن است باعث ایجاد فتنه ها، درگیری ها، کدورت ها و مشکلات بعدی شود. ضمن اینکه اجر و مزدی که خدا در بخشش قرار داده با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست و ذخیره قبر و قیامت اولیای دم می شود”.
حجت الاسلام والمسلمین عبداللهی بیان کرد: “این پرونده به خاطر بحث ناموسی از سال ۱۳۸۸، زمانی که رئیس شورای حل اختلاف استان مرکزی بودم در شعبه ۱۹ دادگستری اراک در حال رسیدگی بود و با وجود حساسیت هایی که داشت، اما امروز سرانجام با پیگیری های فراوان منتهی به صلح و سازش و رضایت اولیای دم شد”.
شعبه ۱۹ دادگستری اراک در سال ۱۳۸۶ افتتاح شده و تاکنون بیش از ۹۰ پرونده در آن به صلح و سازش رسیده است.
از ابتدای سال جاری تاکنون شش زندانی محکوم به قصاص در زندان مرکزی اراک، از چوبه دار رهایی یافته اند.

Source :hra-news

طی شش ماه گذشته؛ مرگ یک هزار و ۴۷۰ نفر بر اثر مصرف مواد مخدر



بنا به گفته ی پزشکی قانونی در نیمه نخست سال جاری یک هزار و ۴۷۰ نفر بر اثر سوءمصرف مواد مخدر جان خود را از دست دادند، این آمار در مقایسه با مدت مشابه سال قبل با آمار تلفات یک هزار و ۴۶۰ نفر ۷ درصد افزایش یافته است.
به گزارش  سازمان پزشکی قانونی کشور، در شش ماهه اول سال جاری از کل تلفات سوء مصرف مواد مخدر در کشور یک هزار و ۳۱۰ نفر مرد و ۱۶۰ نفر دیگر زن بودند.
در این مدت استان های تهران با ۳۹۴، خراسان رضوی با ۱۶۹ و اصفهان با ۱۰۸ بیشترین و استان های آذربایجان غربی با چهار، بوشهر با شش و مرکزی و یزد هر کدام با ۹فوتی کمترین آمار تلفات اعتیاد را داشته است.
براساس این گزارش در این مدت در استان کهگیلویه و بویراحمد هیچ مرگ ناشی ازسوء مصرف مواد مخدر گزارش نشده است.
بیشترین تلفات اعتیاد ناشی از مسمومیت حاد است
بر اساس آمارهای موجود در نیمه نخست امسال از کل تلفات سوء مصرف مواد مخدر بیشترین آمار مربوط به مرگ بر اثر مسمومیت حاد است.
از کل تلفات اعتیاد در این مدت ۷۷۴ نفر شامل ۷۰۱ مرد و ۷۳ زن بر اثر مسمومیت حاد جان خود را از دست داده اند، پس از آن عوارض مصرف طولانی مدت با ۴۷۲ نفر شامل ۴۱۳ مرد و ۵۹ زن و مواد روانگردان با ۲۲۴ نفر شامل ۱۹۶ مرد و ۲۸ زن در رتبه های بعدی دلایل مرگ بر اثر سوءمصرف مواد قرار می گیرند.
مرگ ۲۷۹ نفر در شهریور ماه سال جاری
در شش ماهه نخست سال جاری ،شهریور ماه بیشترین آمار تلفات سوءمصرف مواد مخدر را در مقایسه با دیگر ماه های سال داشته است در این ماه ۲۷۹ نفر بر اثر اعتیاد در کشور جان باخته اند که از این تعداد ۲۵۴ نفر را مردان و ۲۵ نفر را زنان تشکیل می دهند.

Source :hra-news

«اخراج دانش‌آموزان مبتلا به ایدز از مدارس ایران

محمدرضا سیدقاسمی، مدیرعامل مؤسسه خیریه پیام‌آوران همیاری می‌گوید که دانش‌آموزان مبتلا به ایدز از مدارس ایران «اخراج می‌شوند» و زنان مبتلا به این بیماری نیز از کار بیکار می‌شوند.

سیدقاسمی، امروز شنبه ۹ آبان به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته است که در ایران با بیماران مبتلا به ایدز «بد برخورد می‌شود و در معرض تبعیض قرار می‌گیرند.»
به‌گفته او، اگر مدرسه‌ای متوجه شود که کودکی دارای ایدز است، «در مواردی بلافاصله وی را اخراج می‌کند.»
مدیرعامل مؤسسه خیریه پیام‌آوران همیاری شمار مبتلایان به ایدز در ایران را ۱۰۰ هزار نفر برآورده کرده و افزوده از این رقم تنها بین ۲۸ هزار تا ۳۰ هزار نفر شناسایی شده‌اند و بقیه یا شناسایی نشده‌اند یا خودشان هنوز از بیماریشان خبر ندارند.
به‌گفته سیدقاسمی «برخورد بد جامعه» با بیماران مبتلا به ایدز باعث شده تا افراد با رفتار‌های پرخطر و کسانی که در معرض خطر هستند، «از آزمایش بترسند و به این فکر کنند که اگر جواب آزمایش‌ مثبت باشد، چه مسیری پیش روی خود دارند و به دلیل ترس از رفتار جامعه برای آزمایش‌های تشخیصی اقدام نمی‌کنند.»
بنا بر آمار رسمی، راه انتقال ایدز در ایران، ۴۵. ۵ درصد از طریق اعتیاد، ۳۶ درصد از طریق رابطه جنسی و تنها ۲. ۹ درصد از مادر به کودک است.
در سال ۱۳۶۶ اولین مورد ایدز در ایران از طریق واردات خون‌های آلوده از فرانسه ثبت شد. فرآورده‌های خونی وارد شده از فرانسه برای بیماران هموفیلی، موج اول شیوع ایدز در ایران بود و در این پرونده سازمان انتقال خون ایران مقصر شناخته شد.
آن‌چه موج دوم ایدز در ایران نامیده می‌شود، شیوع ویروس اچ‌آی‌وی از طریق اعتیاد تزریقی است. در نیمه دوم دهه ۷۰ خورشیدی، حضور گسترده معتادان تزریقی در زندان‌ها و حاشیه شهر‌ها و دسترسی نداشتن آن‌ها به سرنگ و سوزن سالم، به معنی استفاده چندباره از سرنگ‌های آلوده و انتقال و شیوع تصاعدی این ویروس بود.
تابستان امسال نیز عباس صداقت، رئیس اداره کنترل ایدز و بیماری‌های آمیزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور نسبت به «وقوع موج سوم ایدز» در کشور در اواخر دهه ۹۰ هشدار داد.
به‌گفته این مسئول وزارت بهداشت، «اعتیاد تزریقی و استنشاقی، زندانیان دارای رفتارهای پرخطر جنسی و مقاربت جنسی میان جوانان» از عوامل افزایش شیوع ایدز در کشور هستند.

Source :radiozamaneh

بحرین :خطر ایران برای کشورهای عربی از داعش کمتر نیست



شیخ خالد بن احمد آل خلیفه، وزیر خارجه بحرین روز شنبه 31 اکتبر گفت که خطر اقدامات خرابکارانه ایران در کشورهای عربی از خطر داعش کمتر نیست.
وزیر خارجه بحرین که در کنفرانس سالیانه امنیتی- منطقه ای «گفتمان منامه» سخنرانی می کرد، گفت:«اقدامات و رفتار حکومت ایران از تهدیدات داعش کمتر نیست».
خالد بن احمد ایران را به ارسال اسلحه برای خرابکاری در کشورهای عربی بویژه در بحرین متهم کرد.
وزیر خارجه بحرین با اشاره به بحران یمن گفت:«حوثی اگر اسلحه خود را بر زمین بگذارند و در یافتن راه حل سیاسی همکاری کنند می توانند بخشی از پروسه سیاسی آینده یمن باشند».
در همین حال آنتونی بلینکن معاون وزیر خارجه آمریکا نیز طی سخنانی گفت:«ایالات متحده آمریکا برغم توافق هسته ای با ایران اما هنوز رفتارهای غیر قابل قبول ایران بویژه در رابطه با پشتیبانی ایران از تروریسم در منطقه را زیر نظر دارد»
وی افزود:« ایالات متحده آمریکا به شکل جدی و گسترده ای برای حفظ و ثبات منطقه خاورمیانه وارد عمل شده است، تلاش امریکا تنها در زمینه حمایت نظامی نیست بلکه سیاسی و دیپلماتیک نیز هست ما معتقدیم که برای پایان دادن به بحران سوریه راه حل نظامی وجود ندارد».
معاون وزیر خارجه آمریکا با انتقاد از دخالت نظامی مسکو در سوریه، گفت:«دخالت روسیه در سوریه این کشور را گرفتار خواهد کرد به طوری که در نهایت مسکو را به یافتن راه حل سیاسی مجبور خواهد کرد».
بلینکن در باره یمن گفت:«یمنی ها بیش از هر زمان دیگری به صلح و آرامش نیاز دارند».
وی در پایان خواستار همکاری طرف های درگیر برای رساندن کمک های انسانی به مردم یمن شد.

Source : .alarabiya

بابک زنجانی تهدید به افشاگری کرد: زنگنه وزیر نفت چرا مبلغ ۵.۸ میلیارد یورو نفتی را که به یک شخص عادی فروخته وصول نمی‌کند

 از دومیلیارد یورو پول خرد تا ۵.۸ میلیارد یوروی زنگنه وزیر نفت!

 

 







بابک زنجانی: مبلغ ۲ میلیارد یورو برای مجموعه‌ای به بزرگی مجموعه من پول خردی بیش نیست.زنگنه وزیر نفت چرا مبلغ ۵.۸ میلیارد یور نفتی را که به یک شخص عادی فروخته وصول نمی‌کند. هر روز یک پرونده نفتی را رو می کنم”.ما در نفت مدیران شرکتی داریم که ماهی ۳۵۰ میلیون دلار از جیب دولت حقوق می‌گیرند”.
این روزها دادگاه  بابک زنجانی از دزدان نفتی حکومت در حال برگزاری است. این سومین جلسه می باشد. بابک زنجانی روزشنبه ۹ آبان در دادگاه دست به افشاگری برعلیه باندهای وزارت نفت به سرکرده گی زنگنه وزیر نفت فعلی روحانی زد. وی قبلا گفته بود که ” پرونده های نفتی” زیادی را سراغ دارد که در دفاعیاتش در دادگاه علنی خواهد کرد. امروز وکلای زنجانی به دنبال شکایت وزارت نفت از “اتهامات زنجانی” برگزار شد. وکیل زنجانی دفاعیه ۲۰۰ صفحه ای را قرائت کرد. پس از آن زنجانی در دفاع از دزدیهایش، دست به افشاگری علیه وزارت نفتی ها و زنگنه وزیر نفت زد. وی گفت: مبلغ ۲ میلیارد یورو برای مجموعه‌ای به بزرگی مجموعه من پول خردی بیش نیست.زنگنه وزیر نفت چرا مبلغ ۵.۸ میلیارد یور نفتی را که به یک شخص عادی فروخته وصول نمی‌کند. هر روز یک پرونده نفتی را رو می کنم”.

وی در ادامه در باره اموال و دارایی هایش گفت: اجازه نمی‌دهم شما به نفع خود بهره‌برداری کنید. مگر می‌شود هواپیمای ۱۵ میلیون دلاری من را ۳.۵ میلیون دلار، قالی گل ابریشم ۹۰۰ میلیون تومانی را ۱.۱ میلیون تومان و خانه من در خیابان فرشته به مبلغ ۶۰۰ میلیارد تومان را ۱۴۲ میلیارد تومان بفروشید؟ من در تاجیکستان یک کمپ الکترونیک دارم که سرورهای قدرتمندی در زیر زمین دارد و پلیس تاجیکستان از آن استفاده می‌کند و اگر مکالمات را بیاورم تا گوش دهید، خجالت می‌کشید. گفته‌اند کارمند خانم داشتم و ماهی ۴۰۰۰ یورو یعنی ۱۶ میلیون تومان حقوق می‌گرفته، اولاً وی مدیر منطقه‌ای من در خارج از کشور بوده و پول را از جیبم داده‌ام، دوماً ما در نفت، مدیران شرکتی داریم که ماهی ۳۵۰ میلیون دلار حقوق می‌گیرند که آن هم از جیب دولت است. برای تمامی متن کیفرخواست، پاسخ علمی و تخصصی دارم .
اینها بخشی از دفاعیات افشاگرانه بابک زنجانی در داداگاه روز شنبه است.وی امروز تهدید کرده به مرور پرونده دزدان  نفتی دیگر حکومت را رو خواهد کرد و مدعی شد همه کارهایش و”قانونی” بوده است.
محاکمه زنجانی از جنجالی ترین پرونده های دزدان حکومتی است. وی در طول یک دهه گذشته با همه باندهای حکومتی روابط نزدیکی داشته. در ماجرای اعمال تحریمها علیه رژیم، وی از عاملان و دست اندرکاران حکومت در دور زدن تحریمها و فروش نفت بوده است. در این ماجرا کل باندهای حکومت و دولتی ها دست داشته اند. هدف رژیم فروش نفت برای تامین هزینه هایش بود. بابک زنجانی با مجوز رسمی دولت احمدی نژاد، میرکاظمی وزیر نفت احمدی نژاد، مسئولیت تهیه طرح دور زدن تحریمهای نفتی را آغاز کردند.
به اعتراف باندهای مختلف حکومتی شریک در ماجرای خزید و فروش نفت بیش از ۲۵ میلیون بشکه نفت با ۱۱ کشتی یک میلیون تنی که در دست شرکتها و عوامل زنجانی قرار داشته، گم شده است. میرکاظمی خود از مهره های اصلی این دزدیهای نفتی می باشد.
در طول این سالها به اعتراف باند دیگر دزدان حکومتی سر به مهدی رفسنجانی که فعلا در زندان است و در ماجرای کرسنت دست داشته است، صدها میلیون دلار فقط رشوه به دلالان  منطقه ای برای فروش نفت داده است. باند زنجانی با همکاری دولت احمدی نژاد بزرگترین شبکه مافیای فروش نفت حکومتی را بعد از تحریمها سازمان دادند. عوامل و عناصر وزارت خانه های صنعت و معدن،  بازرگانی، نفت،وزارت خارجه با اجازه رسمی دولت به سر پرستی بابک زنجانی، میزکاظمی و مدیران نفتی مسئول فروش نفت و فراآورده های نفتی شدند.
در این ماجرا میلیاردها دلار پول خورده است. صحبت از ۱۲ تا ۱۷ میلیارد دلار در میان است. همه باندهای دزدان حکومتی سهم خودشان را از این دزدیها گرفته اند. بعد از انتخاب روحانی حکومت موضوع دستگیری و محاکمه زنجانی را در دستور گذاشت. هدف این کار خارج کردن دولت روحانی از زیر اتهامات دزدیهای کلان و زدن باندهای گرد آمده دور و بر احمدی نژاد می باشد.در دعواهای باندهای حکومتی ظاهرا همه به توافق رسده اند که به جای متهم کردن دولتی های سابق و دولت فعلی، بهتر است بابک زنجانی را به دادگاه برد. اینها این کار را دارند میکنند. حکومت تصمیم دارد با محاکمه بابک زنجانی  وصدور حکم، سایر باندهای پرقدرت دزدان نظام و از جمله دولت روحانی و بیت رهبری را از این ماجرا سالم بدر ببرد. بابک زنجانی اسرا و ناگفته های زیادی از شبکه دزدان نفتی حکومت دارد و خطر این میرود که با افشاگریهایش به حکومت “لطمه”بزند.
حکومت همین سیاست را در باره سایر دزدان محاکمه شده اش در پیش گرفت. مه آفرید را اعدام کردند چون اسرار زیادی از دزدیهای حکوت داست تا ۸۹ دزد وابیته به بیت رهبری را به حاشیه امن ببرند. مرتضوی را محاکمه کردند تا ماجرای دزدی ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی بنیادشهید و مستضعفان، سپاه و بیت رهبری و عناصری کلیدی را به حاشیه امن ببرند. رحیمی،مشایی، بقایی را محاکمه کردند تا احمدی نژاد را به حاشیه امن ببرند. و این رشته سر دراز دارد.
محاکمه بابک زنجانی و افشاگریهایی که وی در جریان این محاکمات برعلیه باندهای حکومتی و از جمله دولت روحانی می کند تنها گوشه کوچک و “مهار شده” ابعاد دزدیهای کلان و افسانه ای همه باندهای حکومتی می باشد. به احتمال زیاد این بار هم حکومت زنجانی را قربانی خواهدکرد تا شبکه عظیم دزدان حکومتی شریک در این ماجرا را که یک سرشان به بیت رهبری و سر دیگرشان به دولت روحانی بند می باشد، به حاشیه امن حکومت ببرند. حکومت و از جمله دولت روحانی سعی دارند که هر چه زودتر این ماجرا خاتمه یابد و دولت روحانی هم عین دولت احمدی نژاد ژست”دولت پاک و مبارزه با فساد” را به خود بگیرد!
جمهوری اسلامی حکومت دزدان حرفه ای، غارتگران و سرکوبگران است. خامنه ای، رفسنجانی، روحانی، احمدی نژاد و همه دم و دستگاه عریض و طویل دولت و باندهایش، شبکه عظیم مافیای دزدانی می باشد که در راس آن خامنه ای قرار دارد. بابک زنجانی تنها مهره کوچکی در این جمع دزدان میباشد. دهها بابک زنجانی در بیت رهبری؛دولت، سپاه و بسیج و…. لانه کرده اند. جمهوری اسلامی حکومت دزدان و قاتلان است. برای پایان دادن به فساد و دزدیهای افسانه ای باندهای حکومتی، در قدم اول باید کل نظام  جمهوری اسلامی که عامل وبانی اصلی همه این دزدیها و چپاوول در کنار سرکوب و تحمیل فقرو فلاکت بر گرده یک جامعه ۸۰ میلیونی  می باشد را به زیر کشید.

۹ آبان ۱۳۹۴ برابر با ۳۱ اکتبر2015

Source :rowzane
20

۱۳۹۴ آبان ۸, جمعه

اسلام و خشونت

نسبت میان اسلام و خشونت از مسائل مهم و بحث انگیز معاصر است. چندین دهه است که خشونت آمیز و ناروا بودنِ دست کم برخی از احکام فقهی توسط عده‌ای ازاهالی نظر محل تاکید قرار گرفته است. تحولات خاورمیانه در دو دهۀ اخیر و ظهور گروه‌های بنیادگرای مسلمانی چون « القاعده»، « بوکوحرام»، « داعش» نیز به این بحث دامن زده، هر چند مقولۀ «بنیادگرایی دینی»[1] در میان ادیان دیگر نیز سربرآورده است.[2]
در این نوشتار بر آنم تا رای خویش دربارۀ نسبت میان اسلام و خشونت را صورتبندی کنم؛ بحث من سویۀ روش شناختی[3] و معناشناختی[4] دارد، در عین حال برای ایضاح مدعیاتم به برخی وقایع تاریخی نیز استشهاد می‌کنم. مدلول این سخن این است که اگر استدلال هایم موجه باشد، می‌توان در پرتو آنها، بحث تاریخی در این باب را پی گرفت و در تحولات صدر اسلام از منظر دیگری نظر کرد و به فهم و ارزیابی آنها همت گمارد.

چنانکه در می‌یابم، مفهوم « خشونت» در عداد «مفاهیم برساخته اجتماعی»[5] است، مفاهیمی که مؤلفه‌ها و مقومات آنها به نحو پیشینی[6] بدست نمی‌آید، بلکه تجربی-پسینی احصاء می‌شود و می‌تواند از عصری به عصری تغییر کند؛ بر خلاف مفاهیمی نظیر « درخت»، « رودخانه»، « کوه»، « جنگل» و « دریا» که شکل گیری آنها بستگی به مناسبات و روابطِ میان آدمیان در یک جامعۀ انسانی ندارد، از اینرو مؤلفه‌های آنها در طول تاریخ تغییرات محسوس و چشمگیری نکرده است. در مقابل، مؤلفه‌ها و مقوماتِ مفاهیم برساختۀ اجتماعی در طول زمان تغییر کرده است. لازمۀ این سخن این است که برای فهم مصادیقِ مفاهیمی نظیر « مدرنیته»، « بازی»، « جنگ»، «خشونت»، « عدالت»، «عفت» که در عداد مفاهیم برساخته‌های اجتماعی‌اند و میان مصادیق آنها، به تعبیر لودویگ ویتگنشتاین، شباهتی از سنخ شباهتِ میان اعضای یک خانواده برقرار است، [7] در نظر گرفتن فلان و بهمان پدیده به مثابۀ مصداقی از «بازی»، «جنگ» و یا رفتار عادلانه و رفتار خشونت آمیز، نباید دچار خطای « زمان پریشی»[8] شد و با ملاک و محک‌های امروزین، به فهم و داوری دربارۀ پدیده‌ها و حوادث قرون پیشین همت گمارد، که در این صورت، تحلیل و ارزیابی ارائه شده از خطای روش شناختی جدی ای رنج خواهد برد.[9] فی المثل، عفت و رفتار عفیفانه به نزد ابوحامد غزالی، فقیه، متکلم و عارف قرن پنجم هجری متضمن مؤلفه‌هایی است که امروزه با شهودهای اخلاقیِ عرفی منافات دارد. به نزد وی، زن عفیف کسی است که خلوت نشینی پیشه کند و در پستوی خانه بماند و نخ ریسی کند و در جلوت چندان حضور نیابد و دوستان همسر خود را نشناسد. وی در کیمیای سعادت می‌گوید:
«و حق مرد بر زن آن است که در خانه بنشیند، و بی دستوری وی بیرون نشود، و فرا در و بام نشود، و با همسایگان مخالطت و حدیث بسیار نکند، و بی ضرورتی به نزدیک ایشان نشود، و از شوهر خویش جز نیکویی نگوید… و چون دوست شوهر وی در بکوبد، چنان پاسخ دهد که وی را نشناسد، و از جمله آشنایان شوهر، خویشتن را پوشیده دارد تا وی را بازندانند. »[10]
کثیری از انسانهایی که در این روزگار بر روی کرۀ خاکی زندگی می‌کنند، چنین تلقی ای از مفهوم عفت ندارند و آن را ناموجه می‌انگارند؛ اما این امر مانع از آن نمی‌شود که «عفت» و رفتار عفیفانه را در عداد وظایف و یا فضایل اخلاقی در نظر گیرند و سلوک اخلاقی خود را حول آن تنظیم کنند. به تعبیر دیگر، «عفت» نظیر «عدالت» در عداد ارزش‌های جهانشمول اخلاقی است؛ هر چند مؤلفه‌ها و مقومات آن می‌تواند از عصری به عصری تغییر کند. از اینرو می‌توان از « وابسته به سیاق»[11] بودن این مفاهیم نیز سخن به میان آورد. بر همین سیاق می‌توان دربارۀ مفهوم « خشونت» و رفتار خشونت آمیز سخن گفت و مؤلفه‌های آنرا در ادوار گوناگون سراغ گرفت و از یکدیگر بازشناخت.
برای بدست دادن فهم صحیح و سازوار از مقولات و مفاهیمی چون عدالت و خشونت و مناسبات و روابط عادلانه و یا خشونت آمیز در صدر اسلام، باید مختصات اقلیمی- اجتماعی- فرهنگی- معیشتی، همچنین قواعد زندگیِ قبیلگی و… را که عمیقا در شکل گرفتنِ زندگی ِآن روزگار اعراب ریزش کرده، اعرابی که مخاطبان سخنان پیامبر بودند، در نظر آورد و در آنها به دیدۀ عنایت نگریست. در غیاب مقولات و مفاهیمی چون «ملت- دولت»[12]، « شهروندی»[13]، تفکیک قوا، مرز…. مناسبات و روابط آن روزگار را باید بالمره به نحو دیگری فهمید و ارزیابی کرد.[14]
شرط اول قدم در این میان، فهم مناسبات و روابط انسانیِ پیچیده و تودرتو، همچنین مبانی و مبادیِ انسان شناختی، معرفت شناختی و اخلاقیِ جاری و ساری در آن روزگار است. پس از آن، در پرتو فهم درست و جامع الاطراف می‌توان به ارزیابی اخلاقی و معرفتی آنها همت گمارد. لازمۀ این سخن دفاع از «نسبی گرایی اخلاقی»[15] نیست ( در وادی اخلاق، « واقع گرا»[16] و «شهودگرا»[17]هستم. به تعبیر دیگر، هم قائل به تعین و تقرر مفاهیم و اصول اخلاقیِ جهانشمول [18]چندی در جهان پیرامونم؛ هم گزاره‌های اخلاقی را معرفت بخش می‌دانم)؛ بلکه دعوت به شستن چشمها و جور دیگر دیدن و در نظر آوردن سیاق و زمینه و زمانه‌ای است که فلان واقعه و بهمان حادثه در آن محقق شده است. پس از فهم سیاقی که فلان و یا بهمان رفتار و کنش در آن محقق شده، می‌توان به داوری اخلاقی همت گمارد. مثلا، مطابق با قواعد عرفیِ آن روزگار شبه جزیرۀعربستان، اگر قبیله‌ای نقض پیمان می‌کرد و به قبایل رقیب در حین جنگ مدد می‌رساند، مجازات سختی درانتظارش بود.[19] بنابر عرف آن زمان، مجازات کردن سخت در چنین سیاقی، معقول بود و امری عرفی و کارآمد، هر چند امروزه خشن و ناموجه می‌نماید. برای ایضاح بیشتر این امر، در نظر بگیرید که امروزه کسی بدون ویزا وارد خاک کشور دیگری شود، اگر این فرد محاکمه شود و به زندان افکنده شود، رفتار مطابق با عرفی با او صورت گرفته، هر چند ممکن است به نزد کسانی فی المثل صد سال دیگر، رفتاری خشن به حساب آید. در عین حال این امر مانع از داوری اخلاقی در این روزگار نمی‌شود، کما اینکه اگر فرد خاطی به سبب عبور غیر قانونی از مرز به زندان بیفتد، کار غیر اخلاقی ای صورت نگرفته است. پس با عنایت به عرف زمانه، می‌توان داوری اخلاقی کرد و بر برخی رفتارها صحه نهاد و برخی دیگر را فرو نهاد. به تعبیر دیگر جدی گرفتن و لحاظ کردن عرف به معنای صحه نهادن برهمۀ امور و از میان رخت بربستن و بی وجه شدن داوری‌های اخلاقی نیست. از اینرو، برخی ازمورخان غربی و اسلام شناسان بر این باورند که رفتار پیامبر با بت پرستان پس از فتح مکه، مطابق با عرف آن زمان، امری ستودنی محسوب می‌شد. به تعبیر دیگر، اگر پیامبر به نحوی خشن با ایشان برخورد می‌کرد، خلاف عرف رفتار نکرده بود، چرا که روا داشتن رفتار سخت در حق ساکنان مکه با توجه به مناسبات خصمانه و مملوّ از تنش میان مدینه و مکه در سالهای پس از استقرار پیامبر در مدینه، معقول می‌نمود.[20]
بر همین سیاق، مجتهد شبستری در نقدی بر قرائت رسمی از دین بر آن است تا به زمینه و زمانۀ پیداییِ برخی از احکام فقهی نظیر «قصاص» بپردازد و منطق آنها را دریابد. به روایت ایشان، حکم قصاص اولا و بالذات معطوف به جلوگیری از خونریزی بیشتر در نظام قبیلگیِ آن زمانه بوده، با توجه به آداب و رسومی که میان قبایل اعراب آن روزگار جاری بود؛ نه اینکه فی نفسه محل عنایت شارع بوده است. از اینرو در روزگار کنونی، «مخاطب» راستینِ متن مقدس واقع شدن و تاسیِ روشمند به سنت نبوی و پیشه کردن عدالت ورزی اقتضاء می‌کند که حکمی مثل قصاص در معنای تحت اللفظیِ آن در نظر گرفته نشود و به ترجمۀ فرهنگیِ آن پرداخته شود. به نزد ایشان، مخاطب راستین واقع شدن، متضمنِ بکار بستن روش « پدیدارشناسی تاریخی» و فرو نهادن مواجهه و خوانشِ تحت اللفظی[21] و غیر تاریخی[22] با متن مقدس (قرآن) و سنت دینی است. شبستری معتقد است باب «سیاساتِ» فقه موجود، بسترعقلایی خود را از دست داده و احتیاج به تجدید نظر جدی و اساسی دارد[23]، چرا که جمهور فقها، مواجهۀ مکانیکی و تحت اللفظی با سنت نبوی و احکام فقهی می‌کنند و در فهم سنت ستبرِ پسِ پشت، مؤلفۀ تاریخیت را لحاظ نمی‌کنند و متن مقدس و احکام فقهی را زمانمند و مکانمند نمی‌انگارند، مواجهه‌ای که به نزد شبستری البته غیر موجه و غیر روشمند و ناکارآمد است.[24] در واقع، شبستری می‌کوشد بدون اینکه دچار خطای زمان پریشی شود، منطق حاکم بر احکام فقهی ای نظیر « قصاص»، « دیات» و توسعا احکام باب «سیاسات» را بفهمد و به نحو روشمند به بازخوانی و ترجمۀ فرهنگی آنها همت گمارد. به نزد شبستری، « اجتهاد در اصول» و برکشیدن و گشوده بودنِ نسبت به آموزه‌های حقوق بشری و عرضی انگاشتن تمام احکام فقهیِ باب سیاسات در روزگار کنونی، معنا و مدلولی جز این ندارد.
بنا برآنچه آمد، معتقدم با مدّ نظر قرار دادنِ آموزه‌های معناشناختی و روش شناختی فوق، باید به فهم و ارزیابی متن مقدس و تاریخ صدر اسلام پرداخت. با عرضی انگاشتن احکام فقهیِ باب سیاسات (از جمله احکامی که «امروزه» خشن انگاشته می‌شود)[25]، تفکیک امور موقتی و موضعی از امور جهانشمول، بکار بستن نگرش تاریخی و هم افق شدن با زمانه و زمینۀ پیدایی متن مقدس و سنت دینی، خود را «مخاطب» آموزه‌های سنت نبوی در « این زمانه» قلمداد کردن و نلغزیدن و نغلتیدنِ در خطای زمان پریشی به توضیحی که آمد، می‌توان منطق آنچه را در آن روزگار محقق شده و امروزه «خشن» انگاشته می‌شود، فهمید و تبیین نمود.[26] پس از آن، باید با مدّ نظر قرار دادن شهودهای اخلاقیِ عرفی، به بازخوانی و بازبینی آنچه امروزه خشن قلمداد می‌شود، همت گمارد و آنها را در ترازوی اخلاق توزین نمود.[27]

پانویس‌ها

[1] Religious fundamentalism
[2] برای آشنایی با ادوار بنیادگرایی و بروز و ظهور آن در دیگر ادیان، به عنوان نمونه، نگاه کنید به سخنان فروغ جهانبخش در سمینار « اسلام وخشونت»، در مقالۀ “خشونت اسلامی؟“.
[3] methodological
[4] semantic
[5] Socially-constructed concepts
[6] a- priori
[7]  تلقی های مختلف از مفهوم « شباهت خانوادگی» که از برساخته های ویتگنشتاین متاخر است، در منبع ذیل به بحث گذاشته شده است:
سروش دباغ، ” بازیها و معناها” ، سکوت و معنا: جستارهایی در فلسفه ویتگنشتاین ، تهران، صراط ، ویراست دوم، چاپ سوم، صفحات ۶۲-۴۷.
[8] anachronism
[9] دو سال پیش در جلسه مناظره ای درباره «آزادی بیان و اهانت به مقدسات» در دانشگاه جرج واشنگتن شرکت کردم. در بخش پرسش و پاسخ، کسی در مقام نقد رفتار پیامر، از من پرسید که پیامبر اسلام با عایشه که ۹-۱۰ ساله بوده ازدواج کرده و این کار غیر اخلاقی است، چون با دختر زیر ۱۶ سال ازدواج کرده . در مقام پاسخ گفتم، امیرکبیر که در دوران قاجار می زیست، با خواهر ناصر الدین شاه ازدواج کرد که ۱۲ ساله بود. پس حتی ۲۰۰ سال پیش نیز ازدواج با دختر ۱۲ ساله ، امری عرفی بوده؛ چه رسد به ۱۴۰۰ سال پیش، تفاوت میان ۱۲ و ۱۰ سال نیز اندک است. مضافا بر این، « ازدواج زیر ۱۶ سال» ، مفهومی مدرن است. به مدد این مفهوم که متعلق به روزگار کنونی است و در دهه های اخیر رایج شده، به سروقت روزگار پیشامدرن رفتن و از پی تحلیل و فهم و ارزیابی آن برآمدن، بالمره خطاست و راه به جایی نمی برد.
[10] ابوحامد امام محمد غزالی طوسی، کیمیای سعادت، «ربع عبادات و ربع معاملات»، به کوشش حسین خدیو جم، تهران، ، جلد اول، «آداب نکاح»، صفحه ۳۲۳.
[11] Context-dependent
[12] nation-state
[13] citizenship
[14] عبد الکریم سروش در مقالۀ “بهشت با طعم تازیانه ۲” ، عدم تفطن به آموزه « ملت-دولت» و تفاوتهای بنیادینِ امور سیاسی در جهان پیشامدرن و جهان مدرن را علت اصلیِ ناکارآمدی احکام فقهی در روزگار کنونی قلمداد کرده است.
[15] moral relativism
[16] moral realist
[17] moral intuitionist
[18] Universal moral principles
[19]فردیک دنی در منبع ذیل، قصۀ کشتار یهودیان بنی قریظه در جنگ خندق را بر همین اساس تحلیل می کند. به باور وی، یهودیان بنی قریظه پیمانی را که با پیامبر که آن روزگار حاکم مدینه بود، بسته بودند، نقض کردند و در حین جنگ، به دشمنان پیامبر یعنی بت پرستان مکه مدد رساندند و به پیامبر و مسلمانان مدینه خیانت کردند؛ هر چند سپاه مکه در این جنگ شکست خورد:
Frederick Mathewson Denny. An Introduction to Islam, third edition, Pearson, 2005, chapter 3&4.
[20] برای بسط بیشتر این مطلب نگاه کنید به:
کارن آرمسترانگ، محمد: زندگی نامه پیامبر اسلام، ترجمۀ کیانوش حشمتی، تهران،حکمت، چاپ سوم، ۱۳۸۹، فصول ۸ و ۹.همچنین نگاه کنید به منبع ذکر شده در پانوشت ۱۹.
[21] literal
[22] a historical
[23] نگاه کنید به: محمد مجتهد شبستری، « شوراها و مسئله عدالت» و « فقه سیاسی بستر عقلایی خود را از دست داده است»، نقدی بر قرائت رسمی از دین: بحرانها، چالشها، راه حلها، تهران، طرح نو، ۱۳۹۰، چاپ چهارم، صفحات ۱۶۰-۱۵۲ و ۱۸۸-۱۶۱. در مقالۀ «الاهیات روشنفکری دینی: نسبت سنجیِ میان تجربۀ دینی، معرفت دینی و کنش دینی»، فقه شناسی مجتهد شبستری مبتنی بر آثار متاخر ایشان به بحث گذاشته شده است.
[24]    برای بسط نکات فوق در دین شناسی و نظام الاهیاتی شبستری، نگاه کنید به درسگفتارهای نگارنده تحت عنوان « بازخوانی آثار محمد مجتهد شبستری» ، القاء شده در «بنیاد سهروردی»، جلسات ۹ و ۱۰ ( لینک )
همچنین نگاه کنید به پاورپوینت های سخنرانیِ نگارنده در دانشگاه نیویورک تحت عنوان
Mojtahed Shabestari ; On Faith and Revelation (Link)
[25]در مقاله ذیل، با ذکر استدلال هایی چند، کلّ احکام فقهی در زمرۀ «عرضیات» دین انگاشته شده و از ذاتیات تفکیک شده است:
عبدالکریم سروش، « ذاتی و عرضی در ادیان»، بسط تجربه نبوی، تهران، صراط، ۱۳۸۲، چاپ چهارم، صفحات ۸۲-۲۹.
[26] دوست کشیشی در شهر تورنتو دارم که به تفاریق با یکدیگر دربارۀ آئین مسیحیت و الاهیات مسیحی و ربط و نسبت آن با آموزه های اسلام و الاهیات اسلامی گفتگو می کنیم. اخیرا با هم درباب نسبت میان اسلام و خشونت صحبت می کردیم. تاملات و ایده های خود در این مقاله را با او در میان نهادم. وی معتقد بود خیلی از کسانی که از منظر یک بیرونی و غیر مسلمان در اسلام و سنت اسلامی نظر می کنند و به ارزیابی کارنامۀ اسلام می پردازند، خصوصا با توجه به ظهور گروه های بنیادگرای مسلمان در دهه های اخیر، دچار خطای « زمان پریشی» می شوند و از تحلیل منطقی و جامع الطراف آنچه در شبه جزیره عربستان رخ داده، در می مانند و ارزیابی ناموجهی از اتفاقات و حوادث آن روزگار بدست می دهند.
[27] از همین منظر، در برخی از مقالات خویش به نقد اخلاقیِ مجازات اعدام برای «مرتد» و «ساب النبی» و همچنین حکم «سنگسار» پرداخته، ادلۀ خویش را اقامه کرده‌ام. نگاه کنید به مقالات “ارتداد در ترازوی اخلاق” ، “آنچه بر نفس خویش نپسندی” و “غمی غمناک“.

Source :radiozamaneh

شلیک ۸۰ موشک به کمپ لیبرتی حداقل ۲۳ کشته

اسامی کشته شده های مجاهدین

حال امروز حدود ساعت ۱۹:۴۰دقیقه تعداد ۸۰فروند موشک به پایگاه لیبرتی شلیک شد که تعداد زیادی از اعضای گروهک تروریستی مجاهدین کشته شدند.
براساس اخبار واصله در حمله امشب به پایگاه لیبرتی مهدی توکل، بهزاد میرشاهی، حسن اداوی، رجب محمدی، رضا وادیان، شریف ویسی، حسین سرو آزاد، احمد مسچیان، جاسم قصیر، ابوطالب هاشمی، حمید دهقان، کیومرث یوسفی، حسین گندمی، نیره ربیعیو حسن ابریشمچی کشته شدند.
تا کنون ۲۳ کشته ثبت شده
حسین ابریشمچی، از فرماندهان قدیمی و اعضای رده بالای این سازمان یکی از کشته شدگان است.
کمپ لیبرتی اردوگاهی است که از سال ۲۰۱۲ و به دنبال تعطیلی اردوگاه اشرف، به محلی برای نگهداری اعضای سازمان تروریستی مجاهدین تا انتقال آنها به کشوری امن تبدیل شد.
تا این لححظه
هیچ گروهی مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته است.




Source :nazarnews

۱۳۹۴ آبان ۷, پنجشنبه

نسان نودینیان دولت روحانی حکم اعدام علیه نوجوانان، چهار نوجوان در زندان سنندج در خطر اعدام!



 ١ـ یوسف محمدی، متولد ۱۳۷۴، سن زمان بازداشت: ۱۴ سال، زیر حکم اعدام در زندان سنندج  ۲ـ هیمن اورامی نژاد، متولد ۱۳۷۶، سن زمان بازداشت: ۱۷ سال و ۹ ماه، زیر حکم اعدام در زندان سنندج.  ۳ـ سیاوش محمودی، متولد ۱۳۷۴، سن زمان بازداشت: ۱۷ سال، زیر حکم اعدام در زندان سنندج. ۴ــ آمانج حسینی (اویسی)، سن زمان بازداشت: ۱۷ سال، زیر حکم اعدام در زندان سنندج.  جمهوری اسلامی که با اجرای احکام اعدام بر علیه کودکان و نوجوانان شناخته شده است، میکوشد اجرای احکام اعدام بر علیه جوانان و نوجوانان را شدت بخشد.     دولت روحانی رکورد اعدام ها در پانزده سال اخیر را شکسته است. کارنامه یکسال اول دولت روحانی با ٨٢۵ اعدام ثبت شد.  ده ها کودک و نوجوان زیر ١٨ سال، در زندانها اسیر دست حکومت اسلامی هستند. حکومت اسلامی منتظر ١٨ ساله شدن آنها است تا اعدامشان کند.  یکی از چالشهای مهم نهادهای حقوق بشر و سازمانهای علیه اعدام با جمهوری اسلامی اعدام نوجوانان است. مرتکبین جرم زیر سن ۱۸ سال، بر اساس معاهدات حقوق بشری کودک محسوب میشوند. مجازات کودکان در ایران و از جمله صدور حکم اعدام برای آنان در موارد مختلف از جمله درگیری و قتل، قاچاق مواد مخدر و… همواره یکی از چالش‌های مهم نقض حقوق بشر در ایران بوده‌است. اعدام نوجوانان توسط جمهوری اسلامی با تعهدات کشور در چارچوب میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق کودک در تضاد است. حکومت جمهوری اسلامی در کنار کشورهای عربستان سعودی، پاکستان و سودان تنها کشورهایی هستند که همچنان به اعدام کودکان ادامه می‌دهند. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در سال های اخیر کودکان را پس از دریافت حکم اعدام در مراکز اصلاح و تربیت نگهداری و پس از رسیدن به سن ۱۸ سال اعدام می‌کند. اگرچه پس از اصلاحاتی در قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲، قانونگذار صدور حکم اعدام برای کسانی که در کودکی مرتکب قتل شده اند را مشروط به این کرده است که حرمت جرم ارتکابی را درک کرده باشد، با این وجود اجرای احکام نوجوانان همچنان ادامه دارد.  دولت روحانی با اجرای حکم اعدام چهار نوجوان در زندان سنندج راه را برای اعدام بیشتر ده ها نوجوان در زندانهای جمهوری اسلامی هموار میکند.  اعدام چهار نفر از نوجوانان در زندان سنندج در حالی انجام میشود که مردم سنندج در چند سال گذشته با اقدامات ابتکاری و فوری علیه اعدام در زندان سنندج اعتراض و مبارزه کرده اند و در مواردی از اعدام زندانیان جلوگیری شده.     اعدام چهار نوجوان در زندان سنندج باید با واکنش اعتراضی توسط مردم شهرهای کردستان و جوانان جواب بگیرد.  اقدامات فوری؛  ١ــ ایجاد شبکه میدای اجتماعی علیه اعدام چهار نوجوان محکوم به اعدام در زندان سنندج.  عضوگیری وسیع و هزاران نفری در میدیای اجتماعی  تعریف اقدامات اعتراضی در سطح شهرها. دانشگاه ها و مدارس.  ٢ــ بسیج خانواده ها و وابستگان نوجوانان محکوم به اعدام و تشویق آنها به اعتراض به مجامع بین المللی.  ٣ــ تهیه پوستر و عکس چهار نوجوان محکوم به اعدام. تبلیغ و افشاگری تصویری در سطح شهرها و دانشگاه ها و مدارس.  
  نسان نودینیان
 4 آبان ۹۴
 ۲۶ اکتبر ۲۰۱۵

Source :rowzane

تراژدی خودکشی کودکان و نوجوان در ایران

پسر بچه ١٠ ساله تهرانی، خود را حلق‌آویز کرد

 

اگر چه آمار روزانه بیش از ۱۱مرگ بر اثر خودکشی در ایران دیگر کسی را متحیر نمی‌کند اما اخبار هر روزه از خودکشی کودکان، نونهالان و نوجوانان هنوز برای بسیاری باورناپذیر است. در جدیدترین خبر، یک پسربچه ده‌ساله در محله خلیج فارس تهران خود را با روسری و میله بارفیکس حلق‌آویز کرد.
خودکشی دانش آموز پنجم ابتدایی در تهران
به گزارش منابع خبری، یک پسر بچه ۱۰ ساله در محله خلیج فارس تهران خودکشی کرد. این پسر بچه، که دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی بوده به وسیله روسری، خودش را از میله بارفیکس، حلق‌آویز کرده است. لازم به ذکر است،نیروی انتظامی و بیمارستان فیاض بخش در حال بررسی علت دقیق و جزییات این حادثه هستند.
خودکشی ۱۱۱ کودک طی سه‌سال در ایران
به‌گزارش «نظر»، پیش از این و در مهرماه ۹۴، فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران خبر داد که از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۱۱ کودک در ایران اقدام به خودکشی کرده‌اند. دانشور در این‌باره به روزنامه «اعتماد» گفت این کودکان بین هشت تا ۱۳ سال سن داشته‌اند و خودکشی آن‌ها به شیوه مسمومیت بوده است. او افزوده ۵۹ نفر از این کودکان پسر و ۵۲ کودک نیز دختر بوده‌اند. این نخستین بار است که چنین آماری در مورد خودکشی کودکان ایرانی اعلام می‌شود. بر پایه این گزارش، این آمار بر اساس پژوهش مؤسسه رحمان به دست آمده است.

Source :nazarnews

سید خراسانی نایب خاصِ روسیه و چین


پروژه‌ی سید خراسانی که تقریبا از سال 1370 در ایران کلید خورده است یکی از خطرناکترین تئوری‌های بنیادگرایانه‌ی مذهبیِ جمهوری اسلامی است .

همان‌گونه که خواننده‌ی گرامی مطلع می‌باشد وقایعِ آخرالزمان در مجموعه‌ی رواییِ  هر دو گروه تشیع و تسنن وارد گردیده  و همین امر سبب گردیده که جمهوری اسلامی به منظور بسط امپراطوری شیعی – اسلامی در جهان اسلام و با تطبیق‌سازیِ وقایع روایت شده در متون روایی که بر طبق آن و به زعم آنها سید علی خامنه‌ای به عنوان سید خراسانی و یا یمانی معرفی گردد ( جبهه حق ) و  با سوء استفاده از این واژگان  که به زعم جمهوری اسلامی راوی  برخورد غرب ( جبهه باطل ) و اسلام می‌یاشد با رویکردی عوام فریبانه تا در نقش محوری، جهان اسلام را در دستان خود داشته باشند.  پروژه‌ی سید خراسانی که داخل در طرح عظیم‌آخرالزمان می‌باشد با رویکردی اهریمنی  سعی وافر دارد با تقدس بخشیدن به عملکردهای خامنه‌ای ، دو هدف بارز را دنبال نماید .
هدف اول سرکوبِ منتقدان مذهبی و سیاسی داخل کشور که آنان را  عناصر دشمنان خارجی (جبهه باطل) محسوب نموده و بدین طریق دشمنان داخلی را  کنترل و از میان بردارد و هدف دوم بی ثبات نمودن منطقه‌ی خاورمیانه به عنوان کانون درگیرها ( واقعه آرماگدون) که پیرو آن حکومت ایران سیادت مذهبی را از آن خود سازد .
آنچه امروز در سوریه و عراق و یمن می‌گذرد بی تردید حاصل تفکرات فوق الذکر است . اما آنچه در مورد رهبر متوهم ایران از یاد نباید برود وابستگی تمام عیار او به چین و روسیه می‌باشد . الگوپذیری خامنه‌ای از این دو کشور هر روز در صحنه‌ی سیاسی ایران نمود بیشتری می‌یاید . به عبارتی بهتر ، خامنه‌ای نقش مهره‌ی موثر این دو کشور در سیاست‌های منطقه‌ای آنان می‌باشد و چه عنوانی بهتر از سید خراسانی که علاوه بر اینکه مصرف داخلی دارد ، می‌تواند  خامنه‌ای را پیش‌قراولِ حوادث منطقه  ساخته و هزینه‌های اجتماعی و سیاسی چین و روسیه را به حداقل خود برساند .
نکته مهمی که باید به پیروان رهبر متهم ایران یادآوری نمود آن است که خود فروشی و وابستگی خامنه‌ای به روسیه  و چین با هیچ یک از معیارهای متون کانونی اسلام همخوانی نداشته و در نهایت کشور ایران به مدل کوچکی از روس و چین مبدل خواهد شد که هم‌اینک در صحنه‌ی سیاسی نمونه های فراوانی از آن یافت می‌گردد و آینده ایران را در وضعیتی بحرانی قرار خواهد داد.

Source :tahlilrooz

کاربران کودک و نوجوان در شبکه‌های اجتماعی چه می‌‌کنند

ایرانیان شبکه‌های اجتماعی را با اورکات، کلوب و کمی بعد یاهو ۳۶۰ به یاد می‌آورند. قبل از آن، چت‌روم‌ها تاحدودی مثل شبکه‌های اجتماعی عمل می‌کردند و حالا هم نوبت فیس‌بوک، توئیتر، اینستاگرام، تلگرام و … است.

آسیب‌های احتمالی شبکه‌های اجتماعی از جمله خشونت کلامی، فریب و سوءاستفاده، در مورد کودکان و نوجوانان شدیدتر است. این گزارشی است از تجربه چند شهروند ایرانی که حضور در شبکه‌های اجتماعی را پیش از ۱۸ سالگی تجربه کرده‌اند.

توهین به‌خاطر سن کم

خورشید از ۱۵ سالگی در فیس‌بوک و گودریدز عضو است. او در این سال‌ها با «توهین و خشونت کلامی» به‌خاطر پایین بودن سنش مواجه شده است. والدین خورشید از این که او عضو شبکه‌های اجتماعی است خبر داشته‌اند. او به رادیو زمانه می‌گوید: «پدرم اول مخالف بود و فکر می‌کرد باید از او اجازه بگیرم. ولی خب من توجهی نکردم. مادرم بیش‌تر محافظه‌کار است و فکر می‌کرد و می‌کند که باید مراقب باشم. ولی نظارت چندانی نبود؛ به‌ من اعتماد داشتند.»
خورشید می‌گوید که برخی اتفاقات شبکه‌های اجتماعی او را می‌ترساند، اما این اتفاق‌ها هیچ‌وقت آن‌قدر حاد و جدی نبوده که تصمیم بگیرد فضای مجازی را ترک کند.»
از او که اکنون ۱۹ سال دارد می‌پرسم با توجه به تجربه‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی داشته، آیا به دختر احتمالی آینده‌اش اجازه می‌دهد در هر سنی که دلش خواست از آن‌ها استفاده کند: «فکر می‌کنم اساسش باید در تربیت برنامه‌ریزی و پیاده بشود، اما نظارت غیرمستقیم و از دور حتما باید وجود داشته باشد.»

فعالان آی‌تی: استفاده کاری

یک شهروند ۱۷ ساله، می‌گوید از ۱۱-۱۲ سالگی در فیس‌بوک و توئیتر است. آرین می‌گوید: «تا به‌حال نه خودش و نه دوستانش آزار و اذیتی در شبکه‌های اجتماعی تجربه نکرده‌اند: «دلایلش این بود که در وهله اول مراقبت کرده‌ام و در وهله دوم رفتار بچه‌گانه از خودم نشان نداده‌ام.»
آرین فعال حوزه آی‌تی است و از شبکه‌های اجتماعی «استفاده کاری» می‌کند: «طبیعتا گاهی هم جهت آگاهی که اقتضای سن است.»
او می‌گوید والدینش از این که او در شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کند خبر دارند و گاهی نظر خودشان را در مورد «پست‌های» او می‌گویند، اما هیچ‌گاه او را از حضور در شبکه‌های اجتماعی منع نکرده‌اند.

عشق مجازی در ۱۱ سالگی

یک کاربر توئیتر به نام «خانوم بهداشت» که از سن پایین در چت‌روم‌های یاهو و وبز و بعد یاهو ۳۶۰ و فیس‌بوک فعال بوده، می‌گوید: «آزار و اذیتی یادم نمی‌آید. یعنی آن موقع که من چت‌روم می‌رفتم کسی بد نبود. وقتی می‌فهمیدند سنت کم است، بیش‌تر از همه هوایت را داشتند.»
او در ۱۱ سالگی، «اولین و طولانی‌ترین عشق»ش را در سایت «وبز» پیدا کرده است.
این کاربر می‌گوید: «در چهار سالگی مادرم کار با کامپیوتر و اینترنت را یادم داد. مادرم باور دارد هرکاری را اول با خانواده‌ام یاد بگیرم و انجام دهم، ولی همیشه تاکید دارد که نحوه درست استفاده از همه‌چیز را یادم بدهد. به همین دلیل استفاده بد از شبکه‌های اجتماعی را هیچ‌وقت یاد نگرفتم و هنوز هم بلد نیستم.»

آزار و اذیت کلامی تا درخواست‌های وحشتناک

تارا ۱۹ سال دارد و از ۱۴ سالگی در فیس‌بوک و توئیتر فعال است. او می‌گوید: «از آزار و اذیت کلامی تا درخواست‌های وحشتناک، زیاد دیده‌ام و طبعا برای خودم هم پیش آمده. مثلا خیلی‌ها بودند که درخواست عکس‌های ناجور داشتند یا حتی درخواست مکالمه‌های +۱۸ و چنین چیزهایی.»
او می‌گوید که این اتفاق‌ها به‌خصوص در فیس‌بوک می‌افتاد.

تارا در پاسخ به این که آیا هیچ‌وقت به این فکر نیفتاده که فضای مجازی را برای مدتی ترک کند، می‌گوید: «واکنش من محدود کردن افرادی بود که با آن‌ها در ارتباط بودم. همیشه در ذهنم بود که همه‌جا چنین افرادی وجود دارند و با ترک کردن چیزی بهتر نمی‌شود.»
این دختر ۱۹ ساله می‌گوید که مادرش بر استفاده او از فضای مجازی نظارت داشته است: «هم در لیست دوستانم بود و هم گاهی با هم چک می‌کردیم.»
تارا می‌گوید که مادر او هیچگاه سعی نکرده او را از عضویت در شبکه‌های اجتماعی منع کند: «او می‌خواست با حقایق آشنا شوم و خودم  متوجه اشتباهاتم بشوم.»

چت کردن با مردان مسن‌

زهرا از ۱۴ سالگی عضو یاهو ۳۶۰ و از ۱۶ سالگی عضو فیس‌بوک است. او به یاد می‌آورد که در یاهو ۳۶۰ برخی دوستانش درگیری‌های عاطفی پیدا می‌کردند. چیزی که زهرا از آزار و اذیت در فضای مجازی می‌گوید، به چت‌روم‌های یاهو و بعد چت کردن‌های شخصی در دوره راهنمایی‌اش مربوط است: مردهایی معمولا با سن بالا که از بچه‌ها به نوعی سوءاستفاده می‌کردند.
او به رادیو زمانه می‌گوید: «یکی که خیلی در ذهنم مانده، کسی بود که بعد از اسم و سن، شروع کرده بود به سکس از طریق تکست و چت با دوستم. من حال بد دوستم را فردای آن روز یادم است. البته دوستم خودش را با سن بالاتری معرفی کرده بود.»
زهرا می‌گوید که زیاد پیش می‌آمد دوستانش خودشان را با سن بالاتری معرفی کنند: «از این‌که مورد توجه یک آدم بزرگ‌تر با اختلاف سنی زیاد قرار می‌گرفتند، خوش‌شان می‌آمد. من نمی‌دانم طرف‌های مقابل چقدر در مورد سن و حتی هویت جنسی‌شان راست می‌گفتند. چون یادم هست که پسرها با آی‌دی دخترانه و برعکس بقیه را سرکار می‌گذاشتند. اما چیزی که در چند مورد دیدم، نوعی وابستگی و بازیچه شدن بود. حرف‌های ناراحت‌کننده، درخواست‌های نشدنی و ….»
پدر زهرا از اینترنت و فضای مجازی سررشته داشته و اکانت یاهو را در ۱۰ سالگی برای دخترش فعال کرده است و فیلترشکن و وی‌پی‌ان مناسب روی کامپیوتر او نصب بوده: «شاید همین آگاهی من از علم پدرم به همه‌چیز، ناخودآگاه باعث می‌شد از چنین روابطی دوری کنم.»

«من با بچه‌ها حرف نمی‌زنم»

فاتک که از ۱۵ سالگی عضو فیس‌بوک و گوگل‌پلاس است، می‌گوید: «یک بار یک نفر به‌خاطر سنم یکی بهم گفت که “سنت کم است و من با بچه‌ها حرف نمی‌زنم و آن‌فالو کرد. جز این مورد خاصی را به یاد نمی‌آورم.»
والدین فاتک می‌دانسته‌اند او عضو شبکه‌های اجتماعی است و مراقب بوده‌اند که او به درس‌هایش برسد، اما نظارتی بر محتوای استفاده از فضای مجازی نمی‌کرده‌اند.

عشق و عاشقی با مرد زن و بچه‌دار

هیوا که از ۱۶-۱۷ سالگی عضو اورکات و یاهو ۳۶۰ بوده، در مورد نظارت پدر و مادرش می‌گوید: «منش پدر و مادرم این‌طور بود که به هرچیزی و کاری اول فکر کن و جوانبش را بسنج. بعدها فهمیدم که گاهی مثلا هیستوری کامپیوتر را چک می‌کردند. اما از آن‌جایی‌که معمولا همه‌چیز را بهشان می‌گفتم و گفت‌و‌گو همیشه در هر موردی بینمان در جریان بود، هیچ‌وقت منع خاصی پیش نیامد؛ به‌جز مدت استفاده از اینترنت. در مورد چت مثلا یادم است همیشه شنیده‌ام که آدم باید حواسش باشد به کی چی می‌گوید و این احتیاط در چت باید بیش‌تر باشد، چون آدم نمی‌داند آن‌طرف ماجرا دقیقا چه‌طور آدمی است.»
هیوا آزار و اذیت خاصی را تجربه نکرده است و می‌گوید که از طریق وبلاگ‌نویسی، دوستانی پیدا کرده که هنوز از دوستان خوبش هستند: «اما دوستی داشتم که وقتی ۱۹ سالش بود عاشق کسی شد که باهاش چت می‌کرد. آن‌ها مدتی هم‌دیگر را می‌دیدند تا این‌که فهمید طرف زن و بچه دارد و خانواده‌هایشان فهمیدند و اوضاع خراب شد. بعد از آن جنجال دوستم همراه خانواده‌اش از شهر ما رفت.»

ازدواج موفق، محل آشنایی: توئیتر

الهام که از ده سالگی به اینترنت دسترسی داشته و در چت‌روم‌های یاهو وقت می‌گذرانده است، می‌گوید: «آن موقع بیش‌تر چت‌روم‌های ایرانی همه دنبال این بودند که “وب بده و این قضایا” اما در همان چت‌روم‌ها من که دنبال چت و دوستی و صحبت راجع به نجوم و ادبیات بودم، حتی چند تا دوست در شهرهای مختلف پیدا کردم. یعنی بستگی به خود آدم دارد. آن موقع‌ها کلا اینترنت بد بود، چت بد بود و این‌ها. ما هم در خانواده مذهبی بودیم و همه این‌ها چند برابر بد بود. ولی با همه این‌ها من کلی چت می‌کردم. اتفاق خاصی هم برایم نیفتاد. البته در دنیای سادگی نوجوانی دلبسته شده بودم که زیاد شدید نبود و قضیه جدی نبود.»
الهام دوستانی داشته که در یاهو۳۶۰، مشکلات جدی پیدا کرده بودند: «با مردانی دوست شده بودند که خیلی بزرگ‌تر بودند و مجبورشان کرده بودند که عکس‌های ناجور بفرستند یا چت‌های نامربوط کنند.»
الهام اما در ۱۸-۱۹ سالگی در توئیتر با مردی آشنا شده که حالا همسرش است. او البته این روش آشنایی را قابل تعمیم نمی‌داند، چون «آدم‌های ساده گول می‌خورند، چون فرهنگ استفاده نه در مدرسه و نه در خانواده آموزش داده نمی‌شود.»

مساله استفاده کردن یا نکردن نیست!

شیوا شریف‌زاد، فعال حقوق کودک، از ۱۲ سالگی در پرشین‌بلاگ وبلاگ می‌نوشته و از چت‌روم‌های یاهو استفاده می‌کرده است. او که قبل از ۱۸ سالگی کلوب، اورکات، یاهو ۳۶۰ و فیس‌بوک را تجربه کرده، می‌گوید: «بیش‌تر مزاحمت‌ها در یاهو یا جاهایی که فقط یک کاربر ناشناس بودم، به این که کمتر از ۱۸ سال داشتم ربطی نداشت. ولی چندبار در کامنت‌های وبلاگم به عنوان یک دختر کودک/نوجوان هدف قرار گرفتم. اسم کاربری خودشان را می‌گذاشتند برای وب‌کم، یا بر اساس چیزهایی که نوشته بودم، سعی می‌کردند بهم نزدیک بشوند. از چیزهایی ناراضی بودم و شکایت می‌کردم، استفاده می‌کردند برای این که بهم نزدیک بشوند، با این کلیدواژه‌ها که “حق تو نیست این چیزها را تجربه کنی! ارزش تو بیش‌تر از این‌هاست!” پدر و مادرم نظارتی روی استفاده من از اینترنت نمی‌کردند، چون ایده خاصی درباره فضای مجازی نداشتند.»
شریف‌زاد می‌گوید: «امروز افراد زیر ۱۸ سال قطعا چیزهای دیگری را تجربه می‌کنند. آن زمان به سادگی می‌فهمیدیم طرف دنبال چیست. به نظرم الان جنبه‌های پیچیده‌تری دارد.»
این فعال حقوق کودک می‌گوید: «تاثیری که شبکه‌های اجتماعی ممکن است بگذارند، بالقوه مثبت یا منفی نیست. چیزی که می‌تواند جهت این تاثیر را تعیین کند، خارج از دوگانه استفاده کردن یا نکردن است و به خود فرد و نحوه برخوردش برمی‌گردد، تا به نفس شبکه اجتماعی. البته این از زمانی است که فرد قدرت تشخیص حداقلی دارد؛ یعنی به نظر من از نوجوانی.»
او معتقد است: «برخی فیلترهای موضوعی تا سن خاصی می‌توانند توجیه شود، اما این که کودکان و نوجوانان اجازه عضویت در شبکه‌های اجتماعی نداشته باشند، پاک کردن صورت مسئله است.»

Source :radiozamaneh

وکیل کانون صنفی معلمان: رویه‌ اطلاعات سپاه در برخورد با معلمان زندانی قانون‌مند نیست



پیمان حاج محمود عطار وکیل کانون صنفی معلمان، در گفت‌وگو با کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران با انتقاد از وضعیت رسیدگی به پرونده معلمان زندانی گفت: «متاسفانه رویه‌ای که اداره اطلاعات سپاه در رابطه با فعالان صنفی معلم دارد و این روند در دادگاه‌های انقلاب هم دنبال شده، رویه قانون‌مندی نیست.»
اسماعیل عبدی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران روز شنبه، ۶ تیرماه، پس از آن‌که جهت ابلاغ حکم ممنوع الخروجی به شعبه ۶ دادسری اوین مراجعه کرد، بازداشت شد. اتهامات وی هنوز روشن نیست. هم اکنون پنج تن از اعضای کانون صنفی معلمان در زندان به سر می‌برند. آقایان باغانی، بداقی، عبدی، هاشمی و بهشتی لنگرودی از جمله فرهنگیان زندانی هستند.
او با اشاره به بلاتکلیفی اسماعیل عبدی، دبیرکل زندانی کانون صنفی معلمان ایران گفت: «اوایل تیرماه ایشان را دستگیر کردند و وکالت‌نامه من هم بعد از مدتی در پرونده ثبت و پس از مرحله دادسرا پرونده به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران ارسال شد. بعد از آن برای مطالعه و آمادگی برای دفاع به قاضی مراجعه کردم، قاضی صلواتی ابتدا اجازه مطالعه پرونده را دادند اما بعد از چند روز به علت هم زمانی پرونده عبدی با پرونده بابک زنجانی گفتند چند روز دیگر مراجعه کنید، اما متاسفانه وقتی چند روز بعد مراجعه کردم از دستورشان عدول کردند و اجازه رویت پرونده را به من ندادند. حالا هم هر بار که مراجعه می‌کنم موفق به دیدن قاضی نمی‌شوم. متاسفانه این رویه، رویه قانون‌مندی نیست، من به آقای صلواتی هم گفتم اگر صلاح نمی‌دانید که من روی پرونده کار کنم؛ استعفا بدهم یا آقای عبدی من را برکنار و وکیل دیگری را تعیین کند که پرونده این‌طور بلاتکلیف نماند.»
حاج محمود عطار ادامه داد: «متاسفانه هیچ تصمیمی نمی‌گیرند نه نظری می‌دهند و نه همکاری می‌کنند، بر اساس قانون اساسی و کنوانسیون‌های بین‌المللی پرونده‌ای که زندانی دارد باید سریعاً تعیین تکلیف و حکم مربوطه صادر شود ولی الان چند ماه است که این پرونده بلاتکلیف مانده است. این وکیل دادگستری از محتوای پرونده و علت بازداشت و اتهام موکلش بی اطلاع است.»
رسول بداقی، معلم و عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران هم به گفته وکیل‌اش در سلول انفرادی به سر می‌برد و شرایط سختی را متحمل می‌شود: «متاسفانه درخصوص آقای بداقی وضع خیلی بدتر از آقای عبدی است. آقای بداقی که بابت محکومیت قبلی که بعد از انتخابات ۱۳۸۸ بود دستگیر و توسط دادگاه انقلاب به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد ۶ سال حبس را در اوین و رجایی شهر در بند انفرادی و عمومی به صورت متوالی و بدون داشتن حتا یک ساعت مرخصی جهت دیدن همسر و فرزندان خردسال اش محروم بوده است، این‌ها همه برخلاف حقوق اولیه بشری است. بعد از این‌که ۶ سال در مردادماه ۱۳۹۴ تمام شد متاسفانه اطلاعات سپاه دوباره برای ایشان پرونده‌ای جدیدی را تشکیل داد و مدعی شد ایشان از زندان رجایی‌شهر با معلمانی که می‌خواستند در تجمعات شرکت کندد تماس می‌گرفته و رهبری این تجمعات را به عهده داشته است که اتهامی عجیب و شگفت آور است.»
این وکیل دادگستری در ادامه گفت: «گفته‌اند پول‌هایی که از طرف معلمان و خیرین به همسر ایشان کمک می‌شده از طرف معاندین و دشمنان نظام بوده در حالی که خود من به عنوان وکیل ایشان چندین مرحله به اتفاق تعدادی از معلمان پول‌ها را جمع‌آوری می‌کردیم یا به حساب ایشان واریز می‌کردیم یا به دست ایشان می‌رساندیم. تمام این واریزی‌هایی که از طرف همه ما و بعضاً از طرف خود من انجام شده را واریزی از طرف دشمنان نظام تلقی کرده‌اند. قبل از این که دوره حبس ۶ ساله آقای بداقی پایان بپذیرد با تشکیل پرونده جدید از زندان رجایی‌شهر به بند دو الف زندان اوین منتقل شده است. آن‌طور که همسرش به من گفته او در تمام این مدت یعنی از اردیبهشت ماه در سلول انفرادی بوده است که این بسیار دردآور و غیر قابل توجیه است که به خاطر کار نکرده کسی متحمل چنین رنجی بشود. نکته جالب این‌جاست که بازپرس شعبه دوم دادسرای اوین مدتی پس از بازداشت ایشان قرار کفالت ۱۰۰ میلیونی برای ایشان صادر کرده بود آقای بداقی به علت نداشتن امکان تأمین این وثیقه به این قرار اعتراض کرده بود. اعتراض ایشان به دادگاه انقلاب و قاضی صلواتی ارجاع داده شد و اما او مخالفت کرد و قرار کفالت ۱۰۰ میلیونی ابقا شد. بنا قانون آیین دادرسی کیفری چنان‌چه برای متهمی قرار کفالت و یا وثیقه صادر شود باید این قرار به خودش، خانواده و وکیلش اطلاع داده بشود. متاسفانه هیچ‌یک از این تکالیف قانونی از طرف بازپرس و سرپرست دادسرای ویژه امنیت اوین انجام نشد و ما اطلاعی نداشتیم که چنین قراری برای ایشان صادر شده. بعد از این‌که پرونده به دادگاه شعبه ۲۸ انقلاب به ریاست آقای مقیسه ارجاع شد و ایشان اجازه دادند پرونده را بخوانم متوجه شدم برای موکلم رسول بداقی قرار کفالت ۱۰۰ میلیونی صادر شده و خانواده ایشان و همکاران و من به عنوان وکیل هیچ اطلاعی نداشتیم. درحالی که اگر می‌دانستیم با کمک همکاران آقای بداقی و اعضای خانواده تأمین می‌کردیم و می‌توانستیم ایشان را آزاد کنیم.»
وکیل کانون صنفی معلمان در ادامه گفت: «من به آقای مقیسه گفتم به عنوان وکیل آمادگی دارم این قرار کفالت را با رایزنی دوستان تأمین کنم، اجازه بدهید این وثیقه را بسپاریم و ایشان در حین محاکمه آزاد باشند. متاسفانه آقای مقیسه گفت امروز وقت رسیدگی است. پس از محاکمه به آقای مقیسه گفتم تا زمانی که حکم صادر نکردید می‌توانید قرار کفالت را اجرا کنید، اگر مایل نیستید ایشان با قرار کفالت آزاد باشد، قانونا مکلف هستید قرار را تشدید و قرار کفالت را تبدیل به قرار بازداشت موقت بکنید، نمی‌توانید با وجود قرار کفالت ۱۰۰ میلیونی و آمادگی سپردن آن، متهم را باز هم در زندان و آن هم در سلول انفرادی نگه دارید. متاسفانه آقای مقیسه گفتند من رأی داده‌ام و حق رسیدگی و اظهار و نظر در پرونده را ندارم، دلایل و استدلال‌هایت را همراه با لایحه تجدید نظر خواهی خطاب به قضات تجدیدنظر استان تهران بنویس و از آنها درخواست اجرای قرار کفالت را داشته باش. من همین کار را کردم الان مدت چند هفته است که متاسفانه هیچ اقدامی نشده و پرونده هنوز به دادگاه تجدید نظر استان نرفته است. چندین بار به دبیرخانه دادگاه تجدید نظر استان تهران مراجعه کردیم اما هنوز شعبه رسیدگی کننده پرونده تعیین نشده و موکل ام هنوز در سلول انفرادی به سر می‌برد.»

Source :sahamnews

"قانون و شرع مجوز ازدواج کودکان را می‌دهد"


دبیر شورای عالی برنامه‌ریزی راهبردی سازمان تامین اجتماعی گفته آمار ازدواج دختربچه‌ها طی ۱۰ سال گذشته افزایش داشته است. این در حالی است که بر اساس قوانین ایران دختران حتی زیر ۱۳ سال می‌توانند ازدواج کنند.


فرشید یزدانی مشاور و دبیر شورای عالی برنامه‌ریزی راهبردی سازمان تامین اجتماعی در نشست ماهانه انجمن حمایت از حقوق کودکان گفته ازدواج دختربچه‌ها طی ۱۰ سال گذشته افزایش داشته است.
به گزارش روزنامه اعتماد، وی علت اصلی رواج این پدیده را فقر اقتصادی دانسته و گفته است: «به باور من فقر اقتصادی است كه فقر فرهنگی را همراه می‌آورد. آمار هم می‌گويد در جایی كه توسعه‌‌يافتگی اقتصادی كمتری رخ داده، ازدواج كودكان بيشتر است. در عين حال ازدواج كودكان استمرار فقر است و مدام فقر را بازتوليد می‌كند ضمن آنكه به تبع ازدواج زودرس، گسترش ابعاد آسيب‌های اجتماعی رخ می‌دهد كه از جمله آن می‌توان به اعتياد و طلاق كودكان اشاره كرد.»


شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، شهریور ماه گذشته گفت، به دلیل آمار نگران‌کننده ازدواج دختران در زیر سن قانونی، "از وزارت دادگستری خواسته‌ایم گزارشی درباره ازدواج دختران در زیر سن قانونی به ما ارائه دهد".
به گفته مولاوردی، بیشتر ازدواج‌های زیر سن قانونی، در مناطق مرزی و به علت فقر صورت می‌گیرد.
بر اساس قوانین ایران ازدواج پسران از ۱۵ سال و دختران از ۱۳ سال قانونی است اما براساس مفاد قانون مدنی، در صورتی که ولی دختر مصلحت بداند، او پیش از ۱۳ سالگی نیز می‌تواند ازدواج کند. به این ترتیب در ایران عملا محدودیت سنی برای ازدواج دختران وجود ندارد و ازدواج در هر سنی ممکن است.


فعالان جامعه مدنی و حقوق کودکان وقتی از ازدواج کودکان صحبت می‌کنند در حقیقت به پیمان‌نامه حقوق کودک استناد می‌کنند که بر اساس آن تمامی افراد کمتر از ۱۸ سال کودک محسوب می‌شوند. بر اساس این پیمان‌نامه که ایران نیز آن را امضا کرده ازدواج افراد کمتر از ۱۸ سال ممنوع است.
مجمع عمومی سازمان ملل نیز در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۹۳(۱۸ دسامبر ۲۰۱۴) با ممنوع کردن ازدواج کودکان، از تمامی کشورهای عضو این مجمع خواست که قوانین لازم برای پیشگیری از ازدواج کودکان و مجازات متخلفان را تصویب و اجرا کنند. سازمان ملل با غیرقابل پذیرش دانستن ازدواج کودکان بر اساس توجیهات فرهنگی و عرفی، از کشورهای عضو خواسته است که قدم‌های جدی برای توقف کامل ازدواج کودکان بردارند.
فرشید یزدانی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «سال ٩٠-٨٩ آمار ازدواج كودكان را منتشر كردم كه از آمار ثبت احوال استخراج و ذخيره كرده بودم‌اما ثبت احوال اين آمار را تكذيب كرد و از آن سال به بعد آمار ازدواج كودكان از آمار رسمی حذف شد اما طبق آمار رسمی از سال ٨٥ تا شش ماه اول سال ٩٤، ٨٩٠ هزار دختر زیر سن قانونی ازدواج کرده‌اند. از آن سال به بعد گفتند آمار ازدواج كودكان كم شده در حالی كه اين آمار افزايش پيدا كرده است.»


سازمان عدالت برای ایران که مقر آن در لندن است در دی ماه سال ۱۳۹۳ آمار ازدواج کودکان را منتشر کرد. بر اساس این آمار که از ثبت احوال ایران استخراج شده، در سال ۱۳۹۲ نزدیک به ۲۸۰هزار دختر زیر ۱۹ سال ازدواج کرده‌اند و بیش‌از ۱۰۹ هزار دختر زیر۱۹ سال نیز مادر شده‌اند.
بر مبنای این آمار یک‌هزار و ۷۲۷ دختربچه ‌زیر ۱۵ سال در سال ۹۲ بچه‌دار شده‌اند و آمار مادران زیر ۱۵ سال در فاصله پنج‌ساله (۱۳۸۸-۱۳۹۲) بین ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ تن در نوسان بوده است. در واقع طی این پنج سال به طور متوسط بیش از ۸ درصد زنانی که زایمان کرده‌اند بین ۱۵-۱۹ سال داشته‌اند.


شيرين احمدنيا؛ عضو هيات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در نشست ماهیانه انجمن حقوق کودکان با استناد به آمار یونیسف گفته است: «در ايران ١٧ درصد دختران پيش از ١٨ سالگی و سه درصد پيش از ١٥ سالگی ازدواج كرده‌اند كه قانون و شرع همچنان مجوز وقوع چنين ازدواجی را می‌دهند و‌ بنابراين حتی زير سن ١٣ و ١٥ سال هم ازدواج‌هایی رخ می‌دهد.»
بر این مبنا وقتی معاون ریاست جمهوری در امور زنان از "آمار نگران‌کننده ازدواج دختران در زیر سن قانونی" حرف می‌زند، مشخص نیست منظورش کدام قانون و چه سن قانونی است.

Source :DW

۱۳۹۴ آبان ۶, چهارشنبه

خانه آزادی: ایران، سوریه و چین، در قعر جدول آزادی اینترنت



کاریکاتوری از آتنا فرقدانی
نا به تازه‌ترین رده‌بندی خانه آزادی، چین، ایران و سوریه سه کشور دنیا هستند که بیشترین سانسور را بر اینترنت اعمال می کنند. خانه آزادی(فریدم هاوس) یک نهاد مدنی در شهر واشنگتن است که درباره وضع آزادی بیان در جهان پژوهش می‌کند.
 بنا بر این گزارش، بهترین وضعیت آزادی اینترنت در جهان در سال ۲۰۱۵ در کشور ایسلند بوده‌ و استونی، کانادا، آلمان، استرالیا و آمریکا در رتبه های بعدی قرار دارند.

خانه آزادی: ایران، سوریه و چین، در قعر جدول آزادی اینترنت


چین، ایران و سوریه نیز در صدر فهرست محدودکنندگان اینترنت در جهان هستند.
گزارش سال ۲۰۱۵ آزادی اینترنت که روز چهارشنبه منتشر شد ششمین گزارش سالانه این نهاد در مورد آزادی اینترنت است و نشان می‌دهد که آزادی جهانی اینترنت هر ساله کاهش داشته است.
منطقه خاورمیانه بدترین نقطه جهان از نظر آزادی اینترنت است. منطقه‌ای که در آن انتشار مطلب در دنیای مجازی ممکن است به مجازات زندان و حتی مرگ بیانجامد.
لورا رید، پژوهشگر خانه آزادی می‌گوید: "ما از کسانی که به خاطر ابراز عقیده در دنیای مجازی زندانی شده‌اند حمایت می‌کنیم و بر تلاش خود برای وارد کردن فشار به حکومت‌هایی که دست به چنین اقدامی می‌زنند ادامه  خواهیم داد."  غیر از سوریه در عربستان سعودی انتشار مطالب انتقادی در اینترنت می‌تواند به صدور احکام شلاق و حتی اعدام منجر شود.
حکومت ایران نیز همچنان به سرکوب مخالفان و منتقدان در فضای مجازی اینترنت ادامه می‌دهد. به عنوان مثال آتنا فرقدانی، کارتونیست جوان ایرانی که به ۱۲ سال و ۹ ماه زندان محکوم شده است.
ب
بنا بر اعلام خانه آزادی دولت‌ها تلاش می کنند با وضع قوانین جدید به خود قدرت بیشتری برای دسترسی به اطلاعات و نظارت بر فعالیت‌های کاربران در اینترنت بدهند.
لورا رید می‌گوید: "موضوع تلاش دولت‌ها برای نظارت بر فعالیتهای کاربران اینترنتی هم در برخی کشورهای آزاد دیده می‌شود و هم در کشورهایی که سابقه کنترل این فضا برای سرکوب فعالان حقوق بشر روزنامه‌نگاران و مخالفان خود را دارند. "
گزارش خانه آزادی نشان می‌دهد که بیش از ۵۸ درصد از کاربران اینترنت جهان در کشورهایی زندگی می کنند که وبلاگ‌نویس‌ها یا کاربران فضای مجازی به دلیل انتشار پیام‌های سیاسی، اجتماعی یا مذهبی به زندان افتاده‌اند.
انتهای جدول آزادی اینترنت خانه آزادی. ایران با یک امتیاز اختلاف نسبت به چین با انتها تنها دو امتیاز فاصله دارد
 
Source :VOA

"بر اثر آلودگی هوا هر دو ساعت یک نفر در تهران می‌میرد"


به گفته رئیس کمیته ایمنی شورای شهر تهران در هر ۲ ساعت یک نفر در این شهر به دلیل آلودگی هوا می‌میرد. معصومه آباد می‌گوید، در سال ۱۳۹۳ سه هزار شهروند تهرانی بر اثر آلودگی هوا جانشان را از دست داده‌اند.


معصومه آباد، رئیس کمیته ایمنی و مدیریت بحران شورای شهر تهران در نطق پیش از دستور جلسه علنی شورای شهر، با ارائه گزارشی به میزان بالای آلودگی هوای پایتخت پرداخت و از مرگ شهروندان تهرانی بر اثر آلودگی هوا سخن گفت.
بر پایه صحبت‌های او در سال گذشته‌ی خورشیدی ۳ هزار شهروند تهرانی بر اثر آلودگی هوا جانشان را از دست داده‌اند و در حال حاضر نیز هر دو ساعت یک نفر به دلیل آلودگی هوا در تهران می‌میرد.
از سال‌ها پیش به دلیل آلودگی هوای شهر تهران، طرحی موسوم به طرح کنترل ترافیک اجرا شد و محدودیت‌های زیادی برای تردد خودروها در مرکز پایتخت صورت گرفت.
بیش از یک دهه پیش و با افزایش آلودگی هوای تهران، شهرداری طرح جدید با نام طرح "تردد زوج و فرد" خودروها را در مقیاسی وسیع‌تر علاوه بر طرح کنترل ترافیک قبلی به اجرا گذاشت. بر پایه‌ی این طرح، بر مبنای زوج یا فرد بودن آخرین رقم پلاک خودرو امکان تردد در روزهای زوج و فرد در محدوده طرح زوج و فرد ترافیک وجود داشت.
معصومه آباد با انتقاد از اجرا نشدن برنامه‌های پیش‌بینی‌شده در زمینه حمل و نقل شهری پایتخت افزود که مصوبات قبلی این شورا اجرا نشده و باید فکری اساسی صورت بگیرد تا این عقب‌ماندگی‌ها جبران شود.
از دید او تنها راه نجات هوای تهران توجه جدی به مصوبات شورای شهر تهران در این زمینه است. بر اساس گزارش وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۲ هم آلودگی هوا باعث مرگ بیش از ۴ هزار و ۴۰۰ نفر شده بود.


بر اساس تحقیقات کارشناسان خودروها مسبب ۷۵ درصد از آلودگی هوای تهران هستند. ریزگردها، تولید برق، بنزین وارداتی و گازهای گلخانه‌ای از دیگر عوامل ناپاکی هوای تهران محسوب می‌شوند. به گفته معصومه آباد در حال حاضر بیش از ۳ میلیون خودرو و بیش از ۳ میلیون موتورسیکلت در شهر تهران تردد می‌کنند.
سیدجعفر تشکری هاشمی، معاون حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران چندی پیش به رسانه‌ها گفته بود که شهرداری از ابتدا موافق اجرای طرح "زوج و فرد" نبوده و این اجرای این طرح تا پایان سال به پایان خواهد رسید.
به گفته او طرح جدیدی برای کاهش آلودگی هوای تهران و ایجاد محدودیت‌های ترافیکی با عنوان " ال ای زد" اجرا خواهد شد. این طرح هنوز به تصویب شورای شهر تهران نرسیده، اما به گفته معاون حمل و نقل شهرداری به طور قطع پس از اجرای زیرساخت‌ها و تصویب در شورای عالی ترافیک اجرایی خواهد شد.
بر مبنای طرح "ال ای زد"، خودروها به چهار رنگ قرمز، زرد، سبز و آبی تقسیم‌بندی می‌شوند. به عنوان مثال گروه قرمز به عنوان خودروی بسیار آلاینده معرفی شده و به ترتیب از میزان شدت آلایندگی خودروها کاسته می‌شود.
در مواقع شدت آلودگی هوا محدودیت تردد براساس رنگ‌بندی خودروها صورت می‌گیرد، به طوری که خودروهای قرمز که خودروهای کاربراتوری هستند و میزان آلایندگی‌شان بسیار بالاست، اجازه تردد در هسته مرکزی شهر را نخواهند داشت.
خودروهای زرد خودروهایی هستند که به سن فرسودگی نزدیک بوده و خودروهای سبز ، خودروهایی هستند که استاندارد بیش از یورو ۲ دارند. برای این دسته از خودروها نیز در شرایط اضطراری آلودگی هوا محدودیت تردد در هسته مرکزی شهر در نظر گرفته می‌شود. خودروهای آبی، خودروهای دارای استاندارد یورو ۵ و خودروهای هیبریدی هستند که حداقل محدودیت را خواهند داشت.
 
 
  معصومه آباد می‌گوید در حال حاضر تنها با ۶۰۰ هزار تومان هزینه می‌توان سه گاز آلاینده موجود در مسیر خروجی اگزوزها شامل گازهای سمی منوکسید کربن، هیدروکربن‌های حاصل از احتراق ناقص و اکسید نیتروژن در خودروها را به گازهای غیر سمی آب و بخار و نیتروژن و دی اکسید کربن تبدیل کرد.
رئیس کمیته ایمنی و مدیریت بحران شورای شهر تهران درباره سامانه حمل و نقل عمومی هم یادآور شده که اتوبوس‌های دیزلی و تاکسی‌های تهران که از سوخت‌های یورو ۱ و یورو ۲ استفاده می‌کنند، سهم قابل توجهی در آلایندگی‌های هوای تهران دارند.
به گفته او در همین راستا در سال ۱۳۸۸ برای تاکسی‌های تهران طرحی به تصویب رسید و طی این مصوبه مقرر شد که در میان تاکسی‌ها نوسازی کاتالیست صورت بگیرد، اما این مصوبه هم فقط یک بار اجرا شد.
در اجرای مصوبه مورد اشاره معصومه آباد، درمیان ۱۷ هزار تاکسی فرسوده در شهر تهران، ۴ هزار خودرو نوسازی شدند و کاتالیست هزار خودرو هم مورد نوسازی قرار گرفت.
براساس این طرح می‌بایست خودروهای مورد نوسازی قرار گرفته بعد از طی مسافت ۲۵۰ هزار کیلومتر بار دیگر مورد تعویض قرار می‌گرفتند که به گفته آباد مرحله دوم نوسازی این خودروها اجرا نشده است.
در گزارش آباد آمده که نتایج تعویض کاتالیست و سنسورهای اکسیژن ۶ هزار تاکسی شهر تهران در فاز اول اجرای این مصوبه، سبب کاهش ۳ هزار و ۳۰۰ تن آلایندگی در سال شده است.
او می‌گوید با توجه به حجم بالای تردد موتور در شهر تهران و میزان بالای آلایندگی این وسیله نقلیه، طرح جایگزین کردن موتورسیکلت‌های هیربیدی مطرح شده، اما تاکنون این طرح مورد توجه قرار نگرفته است.
به گفته او با تعویض کاتالیست یک تاکسی با کارکرد نه چندان بالا حتی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار کیلومتر میتوان غلظت آلاینده‌های مونوکسیدکربن، هیدروکربن‌های نسوخته و اکسیدهای نیتروژن را به ترتیب حدود ۱۶، ۱۱ و ۱۶ برابر کاهش داد.
آباد معتقد است، سهم تاکسیرانی در انتشار آلایندگی‌های شهر تهران بالا است و تاکسی‌های پایتخت روزانه ۲۵۰ کیلومتر مسافت را طی می‌کنند و در عین حال تعمیر و نگهداری درستی در زمینه آلایندگی این خودروها صورت نمی‌گیرد.

 آلودگی شدید هوای خوزستان از سال‌ها پیش به یکی از معضلات اصلی این استان تبدیل شده و هر سال بحرانی‌تر می‌شود. موج جدید گرد و غبار جریان عادی زندگی را در بسیاری از شهرهای خوزستان مختل کرده است.



اما این پدید مختص خوزستان نیست و چند سالی است استان‌های غربی، مرکزی و جنوب ایران را تهدید می‌کند. بررسی‌ها نشان می‌دهند در این ریزگردها، ده‌ها نوع باکتری و قارچ وجود دارند که می‌توانند تاثیرات مرگباری داشته باشند. 





مسئولان محلی خوزستان از نبود بیمارستان تخصصی آلرژی و امکانات پزشکی مناسب در این استان برای درمان بیماری‌‌های ناشی از ریزگردها خبر می‌دهند.




یک متخصص بیماری‌های ریوی می‌گوید در هر گرم از ریزگردها ۱۰۷ باکتری و ۱۰۶ قارچ وجود دارد. همچنین غلظت مواد آلاینده‌ای همچون فلزات سنگین از جمله سرب در زمان وقوع توفان‌های گرد و غبار می‌تواند تا سه برابر افزایش یابد.




این کارشناسان تاکید کردند گرچه میزان آلودگی‌های یادشده در این ریزگردها ناچیز است اما با توجه به تولید محصولات کشاورزی در استان‌های غربی و جنوبی ایران،‌ این عناصر می‌توانند وارد چرخه غذایی شوند.



 در سال ۱۳۷۸ گزارشی از سوی چند تن از اساتید دانشگاه‌های خوزستان منتشر شد که در آن ادعا شده بود این توفان‌ها "به مواد شیمیایی، میکروبی و رادیواکتیوی" آلوده‌اند.



تاکنون اعتراض شهروندان و فعالان مدنی در استان‌هایی که با توفان‌های گرد و غبار روبرو هستند، موثر واقع نشده است. در این شرایط نبود امکانات پزشکی مناسب برای مقابله با آثار این ریزگردها بر مشکلات افزوده است.


از آنجا که عراق مبدأ بخشی از ریزگردها معرفی می‌شود، در این تحقیق آمده بود که با توجه به درگیری‌های نظامی دهه‌های اخیر در این کشور، وجود عناصری از این دست چندان تعجب‌برانگیز نیست.


بر اساس این تحقیق میزان عناصری مانند اورانیوم، توریم، آرسنیک، سرب، روی، نیکل و کبالت در گرد و خاک بیشتر از میزان طبیعی آن بود. 

Source : DW