۱۳۹۴ مهر ۲۵, شنبه

«بازجوی ناخوب» مسئول پرونده «شاهین دادخواه» و «هنگامه شهیدی»

عسگری؛ نفر اول از راست
روح‌الله زم- دوم اسفند سال ٨٨، يكي از زندانيان سياسي كه به شديدترين وجه مورد آزار و اذيت قرار گرفته و به قيد وثيقه آزاد شده بود، با واسطه و در وب‌سايت جرس، هويت و چهره بازجوي معروف اصفهاني اوين با نام مستعار وزارتخانه‌اي «مهدوي» و نام اصلي «اميرحسين – حمیدرضا عسگری» را  افش کرد .
به فاصله دو روز پس از انتشار خبر، اين زنداني سياسي كه به قيد وثيقه آزاد گردیده بود، بلافاصله مجددا بازداشت و به مدت دو ماه در بند ٢٠٩ به صورت غيرقانوني نگهداري شد و حكم قطعي تجديد نظر همان‌جا به وي ابلاغ گردید تا از وي اعتراف بگيرند كه او بوده «بازجوي اصفهانی اوين» را شناسايي كرده است.
طی هفته‌های گذشته، با افزایش حملات دلواپسان به تیم مذاکره کننده هسته‌ای که با برگزاری جلسات تخریب برجام در مجلس (با تلاش تیم مذاکرات سعید جلیلی) هم‌زمان شد، دوباره نام اين فرد كه از همراهان سعید جلیلی بود بر سر زبان افتاد؛ از جمله افتخارات این فرد كه گاهي به نام «اميرحسين» و گاهي به نام «حميدرضا» خوانده مي شود، همراهی با «عماریون» در برنامه پرونده سازی علیه تیم هسته‌ای دولت اصلاحات بود. وي ساكن شهرك محلاتي و داري ليسانس الهيات است؛ مدركي كه هيچ ربط كارشناسي به انرژي هسته اي ندارد.
عسگری؛ نفر اول از راست
این فرد که پیش‌تر آیت‌الله «هاشمی رفسنجانی » نيز از وی با عنوان «بازجوی ناخوب» یاد کرد، همان کسی است که «مهدی هاشمی» فرزند هاشمی رفسنجانی را در زندان مورد بازجویی قرار داده بود.
یک فرد آگاه نزدیک به تیم مذاکره کننده هسته‌ای در دولت اصلاحات (که به دلیل ملاحظات امنیتی نخواست نامش فاش شود)، درباره حضور این «بازجو» در کنار «سعید جلیلی»، با اشاره به «دیدار تاریخی احمدی‌نژاد و روحانی» در روزهای ابتدایی آغاز به کار دولت نهم و رد پیشنهاد همکاری احمدی‌نژاد توسط روحانی به خبرنگار «سحام» گفت: «با تمام تغییرات صورت گرفته در قوه قضائیه و وزارت اطلاعات، اما هم‌چنان تیم پرونده ساز برای حسن روحانی، همکارانش در تیم مذاکره کننده هسته‌ای و شورای‌عالی امنیت ملی، از قدرتی فراقانونی و مافیایی برخوردارند و برنامه‌های خود را به صورت مافیایی از کانال‌های مختلفی به پیش می‌برند.»
این فرد آگاه نزدیک به تیم مذاکره کننده هسته‌ای، به همراهی بازجوی ناخوب «اميرحسين/ حمیدرضا عسگری» با سعید جلیلی در جلسات تخریب برجام اشاره و با بیان چگونگی پرونده سازی‌های وابستگان قرارگاه عمار علیه تیم مذاکره کننده دولت اصلاحات گفت: «اميرحسين/ حمیدرضا عسگری» به خواست سعید جلیلی وارد تیم مذاکره کننده هسته‌ای شد و با ماموریت وزارت اطلاعات وقت با اطلاع احمدی‌نژاد، مسئولیت پرونده سازی علیه تیم مذاکره کننده هسته‌ای حسن روحانی در دولت اصلاحات را برعهده گرفت.
وی افزود: «عسگری» پیش از همه، به سراغ سخن‌گوی تیم مذاکره کننده هسته‌ای در دولت خاتمی «سید حسین موسویان» و گزینه نخست پیشنهادی دولت نهم برای وزارت امورخارجه رفت که از پذیرش مسئولیت وزارت امور خارجه و همکاری با احمدی‌نژاد سرباز زده بود.
این فرد نزدیک به تیم مذاکره کننده هسته‌ای دولت اصلاحات که خود توسط «اميرحسين/ حمیدرضا عسگری» مورد بازجویی قرار گرفته است، ضمن اشاره به وابستگی «عسگری» به عماریون به خبرنگار «سحام» گفت: از جمله ماموریت‌های این فرد، پرونده سازی علیه همکاران حسن روحانی در شورای‌عالی امنیت ملی به منظور «جاسوس» جلوه دادن روحانی بود تا هم از ورودش به انتخابات آینده جلوگیری کند و هم با تغییر جهت نگاه‌ها، اشتباهات تیم قبلی مذاکره کننده هسته‌ای را سرپوش بگذارند.
وی در ادامه افزود: در راستای این هدف، «عسگری» چند نفر از کارشناسان سازمان انرژی اتمی را که با تیم و تفکرات آقای روحانی همراه بودند، جهت بازجویی به ستاد خبری و مکان‌های دیگر فرا خواند و از آن‌ها با دادن «وعده و وعید» یا ایجاد «رعب و وحشت» درخواست همکاری نمود. وی به دنبال آن بود که این افراد طی یک «فرآیند اعتراف‌گیری» ساختگی، اعتراف کنند حسن روحانی «جاسوس غرب» است.
عسگری؛ سمت چپ
این فرد آگاه با اشاره به افشاگری‌های خانواده هاشمی رفسنجانی، پس از حضور بازجوی «مهدی هاشمی» در جلسات تخریب برجام مجلس گفت: یکی دیگر از افرادی که «اميرحسين/ حمیدرضا عسگری» برای وی پرونده سازی کرد، «شاهین دادخواه» مشاور پیشین حسن روحانی در شورای‌عالی امنیت ملی است که دوبار قبل از بازداشت، توسط این «بازجوی ناخوب»،‌ بازجویی شده است. عسگری طی بازجویی دادخواه، برای رسیدن به اهداف گروهی و باندی عماریون، از هیچ روش غیر انسانی کوتاهی نکرد.
این منبع آگاه گفت: پس از صدور حکم نیز، دست پنهان عسگری ‌و دوستانش برای ایجاد شرایط سخت در زندان و محروم کردن دادخواه از حقوق اولیه یک زندانی (حق مرخصی، امکان درمان پزشکی و نداشتن ملاقات هفتگی با خانواده‌) فعال بوده است.
وی در ادامه افزود: «شاهین دادخواه » در حالی پنجمین سال بازداشت خود را طی می‌کند که پس از آغاز روند تعطیلی بند ۳۵۰ اوین (بند زندانیان سیاسی)، ابتدا به قرنطینه بند هفت و سپس به بند هشت این زندان منتقل و بدون در نظر گرفتن قانون «تفکیک جرایم زندانیان» در کنار زندانیانی با جرایم مالی، دزدان دریایی و… نگهداری می‌شود.
عسگری؛ کمیسیون برجام مجلس، سمت راست تصویر
این همراه تیم مذاکره کننده هسته‌ای دولت اصلاحات، با اشاره شرایط سخت و فشارهای اعمال شده بر این زندانی سیاسی و برشمردن آن‌ها بیان کرد: «با تغییر دولت احمدی‌نژاد و روی کار آمدن روحانی، نه تنها شاهد بهبود شرایط و برخورداری دادخواه از حقوق اولیه یک زندانی نبوده‌ایم، بلکه با گذشت زمان بر فشارهای فرا قانونی برای پرونده سازی مجدد علیه این عضو تیم مذاکره کننده هسته‌ای افزوده شده است.»
وی در ادامه افزود: «به طور مثال آقای دادخواه زمانی که در بازجویی و سلول انفرادی بود پدرش را از دست داد. تا مدت‌ها بازجویانش، نیز این خبر را از او پنهان کرده تا بتوانند از آن به عنوان یک حربه در آزار بیشتر و شکستن روحیه این زندانی بهره گیرند. حتی پس از بیان این خبر متالم کننده، با درخواست مرخصی و حضور وی بر سر خاک پدر نیز مخالفت کردند، حتی با حضور در مراسم چهلم و سالگرد پدر مرحوم‌اش.»
کمیسیون برجام مجلس؛ عسگری در حال نطق
این منبع نزدیک به تیم مذاکره کننده هسته‌ای دولت اصلاحات، با اشاره وضعیت بیماری و نارسایی کلیه این زندانی سیاسی و عدم همکاری مسؤلان جهت فراهم کردن امکان درمان یادآور شد: «علی‌رغم تشخیص پزشکان بهداری زندان مبنی بر نیاز به مراجعه دادخواه به بیمارستان تخصصی جهت آغاز درمان و جلوگیری از صدمات جبران ناپذیر بیماری در آینده و حتی با تقبل پرداخت تمام هزینه‌های درمان توسط این زندانی سیاسی، تا این لحظه هیچ‌گونه پاسخ روشنی مبنی بر موافقت یا مخالفت رسمی و مکتوب به خانواده وی داده نشده است.»
وی در ادامه افزود: «در آخرین پیگیری‌ها هم پس از چندماه امروز و فردا کردن و به هفته دیگر حواله دادن و درد کشیدن‌های مداوم زندان سیاسی بیمار، دادستان تهران به وکیل وی گفت: «چرا می‌خواهید این همه هزینه کنید، به زودی آزاد می‌شود. انشاءالله آن زمان راحت‌تر پیگیر درمانش خواهید بود!»
این منبع آگاه، به یکی از نکات مهم و غیرقانونی اعمال شده در پرونده «دادخواه» پرداخت و گفت: ثبت نام «شاهین دادخواه» در لیست زندانیان با نام مستعار، موجب شده امکان حق ملاقات هفتگی به طور دو طرفه از وی و‌ خانواده‌اش سلب شود. این موضوع خود نشان‌دهنده وجود برنامه‌ای هدف‌مند به منظور جلوگیری و بی‌ثمر کردن پیگیری‌های خانواده این زندانی در مجامع بین‌المللی‌است.»
وی در انتها افزود: «در یک‌سال گذشته در چند نوبت خانواده وی با مدد گرفتن از وکیل خصوصی، خواهان فراهم شدن شرایط ملاقات با این زندانی شده‌اند که در نهایت اردیبهشت ۹۴، پیش از آغاز ماه رمضان با وعده کنار هم بودن خانواده در عید فطر، تلویحا به آن‌ها گفته شد نیازی به این‌کار نیست، فقط کافی‌است تا عید فطر صبر کنید. بدین ترتیب باز هم به دلایلی که مشخص نیست، تا این زمان (مهر۹۴) که چند ماه از ماه رمضان و عید فطر گذشته، حق ملاقات هم‌چنان از آن‌ها دریغ شده است.»
شاهین دادخواه متولد ۱۳۵۰ کار‌شناس سیاسی، امنیتی کشورهای خاورمیانه است که لیسانس خود را از دانشگاه ناپل ایتالیا، فوق لیسانس را از داشگاه بیکنت آنکارا در ترکیه و دکترای خود را در رشته روابط بین‌الملل از دانشگاه مادرید اسپانیا دریافت کرده است.
وی که در سمت مشاور در شورای‌عالی امنیت ملی و جزو اعضا مذاکره کننده هسته‌ای تیم حسن روحانی مشغول به کار بوده، سابقه شرکت در مذاکرات ایران- آمریکا در افغانستان، شرکت در مذاکرات سه جانبه ایران- عراق- آمریکا در سال ۸۶ به سرپرستی کاظمی قمی سفیر ایران درعراق و همکاری با مرکز مطالعات استراتژیک را در کارنامه خود دارد.
کمیسیون برجام مجلس؛ عسگری سمت راست تصویر
 یکی دیگر از افرادی که قربانی مطامع باندی و گروهی «امیرحسین/ حمیدرضا عسگری» گردیده، «هنگامه شهیدی» فعال عضو حزب اعتماد ملي و مشاور مهدي كروبي ، روزنامه نگار و فعال حقوق بشراست که پیش‌تر جزو لیست بازداشت شدگان در کودتای انتخاباتی سال ۸۸ قرار داشت و پس از شکنجه‌های فراوان، با تحمل ٦ سال زندان، آزاد شد.

یکی از نزدیکان این زندانی سیاسی سابق در گفت وگویی با خبرنگار «سحام»، از فشارهای جسمی و روحی وارده به این زندانی در طول مدت بازداشت پرده برداشت.
هنگامه شهیدی
وی به خبرنگار گفت: از زمان بازداشت هنگامه شهيدي، «اميرحسين/ حمیدرضا عسگری» به عنوان سرتيم بازجويي حضور داشته و به شخصه وي را مورد ضرب و شتم هاي شديد و فحاشي و بي حرمتي قرار داده است تا از وي اعتراف بگيرد به عنوان جاسوس انگليس به مهدي كروبي مشاوره داده و خط دهي كرده است تا مردم به خيابانها بريزند.
اين منبع آگاه با اشاره به تهديدات مكرر هنگامه شهيدي به اعدام از سوي «اميرحسين/ حمیدرضا عسگری» خاطرنشان كرد: در زمان بازداشت ايشان تا ٤٥ روز هيچ فردي حتي خانواده وي در جريان مكان نگهداري او نبودند و نام وي حتي در ليست زندانيان قانوني اوين ثبت نشده بود.
به گفته اين منبع آگاه پس از ضرب و شتم هنگامه شهيدي توسط «اميرحسين/ حمیدرضا عسگری» حتي بهداري اوين از پذيرش او به جهت وخامت وضع سر باز زده بود و وي چندين نوبت با بدترين وضع جسمي به بهداري اوين منتقل شده بود.
اين منبع آگاه اضافه كرد: خانم شهيدي چندين مرتبه به رييس زندان اوين نامه نوشته و گزارش وضعيت خود را اعلام كرده بود كه رييس وقت زندان اوين به جهت پيگيري وضعيت وي از كار بركنار شد.
اين منبع آگاه در پایان گفت: خانم شهيدي هم‌چنان درگير مشكلات به وجود آمده پس از آسيب‌هاي سال ٨٨ است.
Source :  sahamnews

حسین رفیعی خطاب به رئیسی: برای زندانیان سیاسی هم مانند حجاج کشته شده در منا حساسیت داشته باشید

«محمد حسین رفیعی» عضو شورای فعالان ملی مذهبی در نامه‌ای به دادستان کل کشور، از تفاوت و تبعیض میان عملکرد این دادستانی در برخورد با زندانیان سیاسی و حجاج کشته شده در منا، ابراز نارضایتی کرده و از وی خواست به تبعیض‌های ناروا در زیر مجموعه قضایی خود پایان دهد.
 «آنا رفیعی» فرزند محمدحسین رفیعی، فعال ملی– مذهبی که از روز ۲۶ خردادماه در بازداشت به سر می‌برد، در تاریخ ۲۱ مردادماه سال‌جاری به کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفته بود : «بیش از سه هفته پیش معاون حقوقی دادستان تهران طی نامه‌ای، حکم حبس او را مشمول مرور زمان دانسته و نظر به آزادی زندانی داده است، این‌حال آقای جعفری دولت آبادی، دادستان تهران با حکم آزادی آقای رفیعی تاکنون موافقت نکرده است.»
متن نامه حسین رفیعی که نسخه‌ای از آن برای انتشار در اختیار «سحام» قرار گرفته، به شرح زیر است:
به نام خداوند دانا و توانا
جناب آقای رئیسی
دادستان محترم کل کشور
با سلام
در روزهای اخیر جنابعالی مکررا اراده‌ای از خود برای دفاع از حقوق حجاج مظلوم ایرانی در عربستان، نشان داده‌اید. این وظیفه ذاتی دادستان برای دفاع از حقوق شهروندان است. علی‌القاعده باید همین حساسیت را برای مظلومیت سایر شهروندان در داخل کشور هم داشته باشید. بیش از چهار ماه است که دادستان تهران، آقای جعفری دولت آبادی، با قانون شکنی آشکار حکم شامل مرور زمان شده را برای من اجرا کرده و من را به زندان انداخته است.
در شش ماه گذشته بیش از ده لایحه، نامه و اعتراض توسط وکلای اینجانب و خودم نسبت به اجرای این حکم برای دایره اجرای احکام، دادیار مقیم زندان اوین، جنابعالی و … نوشته شده است و درخواست احقاق حق کرده‌ایم.اما تاکنون بی نتیجه بوده و آقای دادستان تهران هم‌چنان بر قانون شکنی خود اصرار دارد.
طرفه آن‌که معاون حقوقی ایشان، آقای دکتر جهانی، نوشته‌اند که این حکم از نوع بازداری بوده و تعزیری نیست و شامل مرور زمان شده و زندانی باید آزاد گردد. آقای قاضی مقیسه، در سال 1390 در پرونده آقای دکتر ملکی به صراحت نوشته که پرونده ملی- مذهبی‌ها شامل مرور زمان شده است. مع‌هذا، آقای دادستان تهران با خروج از اصل استقلال قوه قضاییه و عدالت، هم‌چنان به شکل غیرقانونی من را در زندان نگه داشته و تابع مقاماتی خارج از قوه قضاست. ایشان قهر و سرکوب را جایگزین قانون و عدالت کرده است.
جناب دادستان
قانون شکنی دادستان تهران منحصر به مورد بالا نیست. عدم تفکیک زندانیان سیاسی از دزدان دریایی، قاچاقچیان مواد مخدر، محکومان مالی و … در شرایط کاملا غیر بهداشتی و وجود بیماری‌های خطرناکی چون HIV وهپاتیت B و C، بیماری‌های پوستی و … موارد دیگری از نقض آشکار قانون و آئین نامه زندان‌ها از طرف وی می باشد.
جناب آقای رئیسی
ظلم، ظلم است. ظلم، عربستان و ایران نمی‌شناسد. وظیفه ذاتی جنابعالی مستقل از جغرافیا و مقام ظلم می‌باشد. دادستان تهران که زیر مجموعه حیطه‌ی مسئولیت جنابعالی است، آشکارا و برخلاف نظر معاونت حقوقی خود و قاضی دادگاه و بدون توجه به شکایات متعدد ما، در ظلم و قانون شکنی خود اصرار دارد. آیا این هم یک امر سیاسی سازمان‌های حقوق بشر جهانی است؟!
لطفا رسیدگی بفرمایید و احقاق حق کنید تا اینجانب پس از هفتاد سال سن و پنجاه سال فعالیت فرهنگی، علمی، صنعتی، مدنی و سیاسی برای یک‌بار هم که شده مزه عدالت و اجرای قانون را در این سرزمین تجربه کنم.
با تشکر قبلی
حسین رفیعی- بند 8 زندان اوین
20 مهر ماه

Source   sahamnews

برای کودکان کار و خیابان چه باید کرد؟

ابراهیم غفاری، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی ایران، گفته است ۲۱ درصد کودکان خیابانی در تهران، تجربه رابطه جنسی داشته‌اند. فعالان اجتماعی اما اصطلاح دیگری را برای این موضوع به‌کار می‌برند: تجاوز.

روزنامه جهان صنعت روز ۱۶ مهرماه به نقل از معاون اجتماعی بهزیستی نوشت که ۳/ ۱۱ درصد با همجنس خود و ۱/ ۲۴ درصد با هر دو جنس رابطه داشته‌اند.
حدود دو سال قبل، علی‌اکبر سیاری، معاون وزیر بهداشت، گفته بود از بین هزار کودک کار و خیابان در تهران، ۲۹ درصد رابطه جنسی داشته‌اند؛ حدود ۱۵ درصد با بیش از یک نفر.
پنج سال پیش هم پژوهشی در تهران نشان داد پنج درصد کودکان کار و خیابان، مبتلا به ایدز هستند.
بهار سال ۹۲، یک عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان گفت که نرخ ابتلای کودکان کار و خیابان به ایدز ۴۵ برابر جامعه است.

کودک به مثابه برده

تجاوز و سوءاستفاده جنسی پیامد بدون واسطه رها شدن کودکان در خیابان است، اما تنها پیامد آن نیست. ۱۸ مهر ماه، جام‌جم‌آنلاین در گزارشی نوشت کودکان کار و خیابان در تهران خرید و فروش می‌شوند یا اجاره داده می‌شوند. قیمت خرید و فروش کودکان، بسته به جنسیت و تجربه‌شان بین ۱۰۰ هزار تا پنج میلیون تومان است. همچنین برخی پدر و مادرها کودکان را به فامیل یا باندهای متکدی اجاره می‌دهند تا برای آن‌ها کار کنند. کودکان باید تا آخر شب مقدار مشخصی پول به خانه ببرند و گرنه به اجبار تن به کارهای دیگری می‌دهند.
امیر‌حسین، ۱۳ ساله: «من باید روزی ۴۰ هزار تومان کار کنم و برای پدرم ببرم وگرنه کتک می‌خورم و اجازه ندارم به خانه بروم.»
جام‌جم‌آنلاین: «یکی از مشکلات غیرقابل تحمل این است که سوءاستفاده‌های دیگری هم از این کودکان می‌شود.»
منظور نویسنده احتمالا سوءاستفاده‌های جنسی است، چیزی که در سخنان معاون سازمان بهزیستی، از آن با عبارت «رابطه» یاد شده است.
بر اساس تحقیقی که سازمان بهزیستی نتایج آن را در سال ۹۳ منتشر کرد، حدود ۳۰ درصد از کودکان کار به مدرسه نمی‌روند. حدود ۳۱ درصد این کودکان شش تا ۱۱ سال و ۹ درصد نیز زیر شش سال سن دارند.
فعالان حقوق کودک معتقدند شمار کودکان کار در ایران همچنان رو به افزایش است.
طبق پژوهش‌های انجام شده از سوی فعالان حقوق کودک در ایران، ۳۲ درصد کودکان کار مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار می‌گیرند.

متولیانی که مسئولیت نمی‌پذیرند

مرداد ماه سال جاری، هادی شریعتی، فعال حقوق کودک، در گفت‌وگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت: «با این‌که نهادهای مختلف از جمله بهزیستی و شهرداری در مورد کودکان کار و خیابان مسئولیت دارند، اما وضعیت آن‌ها بدتر شده است.»
علاوه بر شهرداری و بهزیستی، قرار است دفتری هم در قوه قضائیه با هدف «حمایت از کودکان آسیب‌دیده» تشکیل شود. فعالان حقوق کودک می‌گویند این دفتر ممکن است موازی‌کاری موجود را تشدید کند.
۱۰ مرداد ماه سال جاری، عبدالعلی میرکوهی، معاون حقوقی و امور مجلس وزیر دادگستری از رسیدگی به وضعیت کودکان کار انتقاد کرده بود و گفته بود در پیگیری امور این کودکان «کاستی‌هایی وجود دارد.»
«ساماندهی کودکان خیابان» از کلیدواژه‌های متولیان مسائل شهری ایران است، طرحی که البته هیچ‌کس چیزی از جزییات آن نمی‌داند. گفته می‌شود در سال ۹۲، پنج هزار کودکان خیابان ساماندهی شده‌اند که قرار است به مرور همه آنان زیر پوشش بیمه سلامت قرار بگیرند.
علاوه بر این که آمار دقیقی از تعداد کودکان کار و خیابان در دسترس نیست، حتی در آمار ارائه شده از کودکان «ساماندهی‌شده» هم تناقض وجود دارد: رئیس سازمان بهزیستی، تعداد کودکان خیابانی ساماندهی‌شده در سال ۱۳۹۲ را دو هزار و ۶۰۰ نفر اعلام کرده بود.
اسفند ماه ۹۲، فاطمه دانشور، رئیس وقت کمیته اجتماعی شورای شهر تهران، موازی‌کاری بین دستگاه‌ها، نبود اعتبارات لازم و همچنین نبود سند جامع را از علل به نتیجه نرسیدن ساماندهی کودکان خیابانی برشمرده بود. او گفته بود: «شورای شهر درصدد است با همکاری بهزیستی سندی جامع برای ساماندهی این کودکان تصویب کند تا دستگاه‌ها ملزم به اجرای آن باشند».
تاکنون اما خبری از این سند نشده است.

از زبان خودشان …

پس از سال‌ها فعالیت حقوق کودک و تلاش فعالان اجتماعی که بهای زیادی هم برای آن پرداخت شده است، حکومت و جامعه ایران دیگر نمی‌توانند وجود کودکان کار و خیابان را انکار کنند. رسانه‌های داخلی ایران به این موضوع می‌پردازند و صداوسیمای دولتی هم به شیوه خود به آن می‌پردازد. اما گزارش اخیر جام‌جم‌آنلاین، شاید از اولین دفعاتی باشد که صدایی از بین خود این کودکان را منعکس کرده است.

محمدعلی، ۱۴ ساله، یکی از کودکان کار در تهران، به چند سوال رادیو زمانه پاسخ داده است. محمدعلی در چهارراه‌ها اسپند دود می‌کند یا گل می‌فروشد و پدرش کارگر اخراجی یک کارخانه است. تا قبل از اخراج شدن پدرش، محمدعلی به مدرسه می‌رفت و اقتصاد خانواده نیازی به کمک او نداشت. پدر حالا کارگر روزمزد است
– چرا کار می‌کنی؟
محمد‌علی: چون پول لازم داریم.
– کسی مجبورت می‌کند؟
– نه!
– اگر کار نکنی چه می‌شود؟
– نمی‌توانیم اجاره خانه را بدهیم و خرید کنیم.
– حقوق پدرت کافی نیست؟
– نه.
– مادرت هم کار می‌کند؟
– آره. می‌رود خانه مردم را تمیز می‌کند. ولی نه هر روز.
– مدرسه می‌روی؟
– تا پارسال می‌رفتم. الان نه.
– دوست نداری به‌ جای کار کردن بروی مدرسه؟
– بعد برادر و خواهرم گرسنه می‌مانند.
– اگر به اندازه کافی پول داشته باشید، باز هم کار می‌کنی یا می‌روی مدرسه؟
– می‌روم مدرسه.
محمدعلی در پاسخ به این سوال که آیا حاضر است به جایی برود که همه نیازهایش تامین شود و بتواند به مدرسه برود، می‌گوید: «نه! باید به خانواده‌ام کمک کنم و گرنه برادر و خواهرم گرسنه می‌مانند.»
او که یک خواهر ۱۰ ساله و یک برادر چهار ساله دارد، دوست ندارد در مورد مشکلاتی که در خیابان برایش ایجاد می‌شود، حرفی بزند و در این مورد سکوت می‌کند.

فقر، ریشه کار کودک

رسانه‌های حکومتی در ایران اصرار دارند ریشه کار کودکان و رها شدن‌شان در خیابان را فقدان نهاد خانواده یا خانواده بد نشان دهند. در سریال‌های تلویزیونی البته گاه پای باندهای تبهکاری که کودکان را از خانواده‌شان می‌دزدند هم وسط می‌آید.
فعالان اجتماعی و کارشناسان اما نظر دیگری دارند. الهام هومین‌فر، جامعه‌شناس، به رادیو زمانه می‌گوید: «وجود کودکان کار و خیابان نتیجه مستقیم وجود و گسترش فقر است.»
در فقدان دولت رفاه و تامین اجتماعی، کودکان ناچارند برای کمک به اقتصاد خانواده کار کنند.

زنانه شدن فقر

هومین‌فر با اشاره به وضعیت بدتر اقتصادی برای زنان، می‌گوید: «خروجی مستقیم آسیب‌پذیر بودن زن، به وجود آمدن بیشتر کودکان کار و خیابان است.»
دستمزد کمتر و شانس کمتر شاغل بودن برای زنان، خودبه‌خود آن‌ها را از نظر اقتصادی در موقعیتی ضعیف‌تر نسبت به مردان قرار می‌دهد.
این جامعه‌شناس می‌گوید: «همین استفاده از عبارت “زن سرپرست خانوار” به این معنی است که زن و مرد در موقعیت برابر نیستند و زنی که بار اقتصادی خانواده را بر دوش دارد، نیاز به حمایت دارد.»
بنا بر گزارش‌ها بین سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، سالانه ۱۴ هزار نفر از جمعیت زنان شاغل در ایران کم شده است. به عبارتی در پنج سال، ۷۰ هزار زن از کار بیکار شده‌اند.
هومین‌فر این روند را «زنانه شدن فقر» می‌نامد و معتقد است آسیب ضعیف‌تر شدن روزافزون زنان از نظر اقتصادی، مستقیم متوجه کودکان است.

چه باید کرد؟

محمد، ۱۱ ساله، کودک کار دیگری در خیابان‌های تهران است که با واسطه به چند سوال زمانه پاسخ داه است. پدر محمد به سوءمصرف مواد مخدر مبتلا بوده و چند سال است که او، خواهر و مادرش خبری از پدر ندارند. محمد در کنار کار کردن، در کلاس چهارم دبستان درس می‌خواند: «می‌خواهم بروم خارج درس بخوانم و مامان و خواهرم را هم با خودم ببرم.»
– اگر کار نکنی چه می‌شود؟
محمد: مامانم می‌گوید نمی‌توانیم اجاره‌خانه را بدهیم و صاحب‌خانه وسیله‌های‌مان را می‌ریزد توی کوچه.
– مامانت مجبورت می‌کند کار کنی؟
– نه!
– پس چرا کار می‌کنی؟
– گفتم که! چون باید اجاره‌خانه را بدهیم.
محمد هم از پاسخ به این سوال که در خیابان با چه مشکلاتی روبه‌روست، طفره می‌رود و هیچ جوابی نمی‌دهد.
او به این سوال که آیا حاضر است از خانواده‌اش جدا شود و در جایی زندگی کند که نیازی به کار کردن نداشته باشد، پاسخ منفی می‌دهد.
هومین‌فر در مورد این که آیا جدا کردن کودکان از خانواده‌ها کار درستی است یا نه، می‌گوید که این خود به معضل دیگری تبدیل می‌شود: «توانمند ساختن خانواده‌هایی که کودکان‌شان کار می‌کنند یا در خیابان رها شده‌اند، تامین حداقل‌های زندگی و تامین اجتماعی برای این‌که نیازی به کار کودک نباشد و استفاده از مددکار اجتماعی برای این کودکان، تنها راه‌حل قطعی مساله کودکان کار و خیابان است.

Source  :radiozamane

مسمومیت بیش از ۲۴۰ نفر "با غذای نذری" در کرمان

خبرگزاری‌های ایران از مسموم شدن ۲۴۲ نفر بر اثر خوردن غذای نذری در منطقه اندوهجرد استان کرمان خبر می‌دهند. ۲۸ بزرگسال و ۹ کودک مسموم در بیمارستان شهر کرمان بستری و بقیه مرخص شده‌اند.
مهدی شفیعی، مدیر گروه مبارزه با بیماری‌ها در دانشگاه علوم پزشکی کرمان شنبه (۲۵ مهر/ ۱۷ اکتبر) آخرین وضعیت مسمومان غذای نذری در منطقه اندوهجرد بخش شهداد کرمان را در گفت‌وگو با خبرگزاری ایرنا تشریح کرد.
شفیعی گفت، اولین بیمار گوارشی عصر پنج‌شنبه (۲۳ مهر) در منطقه شهداد با علائم دل‌درد، دل‌پیچه، تهوع و استفراغ مراجعه کرد. اما رفته‌رفته تعداد مراجعه‌کنندگان مسموم افزایش یافت و بعد از فعال شدن کمیته بهداشت شهرستان کرمان و بررسی دو تن از کارشناسان این کمیته و با توجه به این که همه این بیماران از یک غذای نذری استفاده کرده بودند تشخیص داده شد که مسمومیت ناشی از مصرف این غذا بوده است.
به گفته مهدی شفیعی، تا ساعت ۱۵ روز جمعه (۲۳مهر) حدود ۲۴۲ نفر با علائم یادشده به درمانگاه‌های اندوهجرد، شهداد و بیمارستان افضلی‌پور کرمان مراجعه کردند.
او افزود: «از کل بیماران تعداد ۶۲ نفر توسط اورژانس پیش‌بیمارستانی به مراکز درمانی منتقل شدند.»
شفیعی گفت: «از دیروز تا کنون ۶۶ مسموم مراجعه کرده به بیمارستان افضلی‌پور شهر کرمان بستری و تعدادی نیز مرخص شدند و در حال حاضر ۲۸ بزرگسال و ۹ کودک در این بیمارستان بستری هستند.»


شامگاه جمعه (۲۴ مهر) چهار آمبولانس به همراه یک دستگاه اتوبوس به منطقه اعزام شده است. همچنین تیمی متشکل از چهار کارشناس پرستاری و تکنسین فوریت‌های پزشکی به همراه یک پزشک به منطقه اعزام شد.
مدیر گروه مبارزه با بیماری‌ها در دانشگاه علوم پزشکی کرمان می‌گوید، نمونه‌های مواد غذایی که احتمالا با مسمومیت‌ها در ارتباط بوده‌اند برای بررسی بیشتر به آزمایشگاه ارسال شد.
پیش از این نیز گزارش‌هایی از مسمومیت ناشی از مصرف غذا و شربت نذری در برخی از استان‌ها، از جمله در استان کهگیلویه و بویراحمد در رسانه‌های ایران منتشر شده است.

Source  :DW

“جمهوری اسلامی همراهان پرتعدادی ندارد.” درباره بیرون انداختن جمهوری اسلامی از نمایشگاه کتاب


 
“مطابق معمول در صیانت از ارزش های اسلامی، جمهوری اسلامی ایران همراهان پرتعدادی ندارد. برخی از اظهار نظرهای شخصی در محکومیت این حرکت وجود داشته است ولی موضعگیری قابل توجهی وجود نداشته است”.خبرگزاری حکومتی مهربه نقل از محمد مهدی ایمانی‌پور رایزن فرهنگی رژیم در آلمان

اظهارات این مقام حکومتی در باره  دعوت از سلمان رشدی برای سخنرانی و بیرون انداختن جمهوری اسلامی از نمایشگاه جهانی کتاب فرانکفورت یک شکست برای رژیم بود.وی اعتراف می کند که رژیم در دفاع از فتوی قتل رشدی و به اجرا گذاشتن قوانین ضد بشری جمهوری اسلامی حتی در میان کشورهای به اصطلاح “مسلمان” هم همراهانی ندارد.به عبارتی این کشورها و از جمله خود کشور اندونزی که کشورمهمان در نمایشگاه است، به این تقاضای حکومت نه گفته است. این یعنی شکست کامل سیاستهای تروریستی و تهدید به قتل  و ترور توسط جمهوری اسلامی.
وی در ادامه پیرامون “اقدامات اعتراضی رژیم” در مورد بیرون انداختن حکومت از نمایشگاه جهانی کتاب مدعی شد که اینها در نمایشگاه دارند برعلیه این حرکت دست اندر کاران نمایشگاه “اعتراض” می کنند.
تا اونجایی که به این ادعای وی بر میگردد، این ادعا دروغی بیش نیست و مصرف داخلی برای حکومت دارد. غرفه خالی جمهوری اسلامی  تبدیل به مکانی برای افشاگری علیه رژیم شده است. عکس های کارگران زندانی به همراه عکس سلمان رشدی در طول روز چندین بار توسط فعالین حزب کمونیست کارگری ایران درمحل غرفه خالی رژیم به نمایش گذاشته میشود. فعالین حزب با حضور در این محل به بحث و گفتگو با بازدیدکنندگان از نمایشگاه  می پردازند.
جمهوری اسلامی از نمایشگاه کتاب بیرون انداخته شد. این یک واقعه مهم و مثبت برای مدافعان آزادی بیان و شکست و عقب نشینی برای حکومت می باشد.جامعه فرهنگی و هزاران مردمی که از این نمایشگاه دیدن می کنند ، با غرفه های خالی حکومت روبرو شده و از این اتفاق خوشحالند.
لازم به توضیح است که غرفه کمیته بین المللی علیه اعدام از روز چهارشنبه ۱۴ اکتبر در این نمایشگاه دایر می باشد. فعالین حزب هر روز از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعد از ظهر در غرفه حضور دارند.

محمد شکوهی ۲۵ مهر ۱۳۹۴ برابر با ۱۷ اکتبر ۲۰۱۵

عکس از این حرکت اعتراضی درمحل غرفه خالی جمهوری اسلامی در نمایشگاه

گزارش تصویری از حضور در نمایشگاه



 

 Source : rowzane

تجمع ۷۰۰ نفر از کارگران شرکت پتروشیمی اروند. ادامه اعتراض کارگران فازهای۲۲و ۲۴ منطقه ویژه عسلویه


۷۰۰ نفر از کارگران پتروشیمی اروند در پی خلف وعده مدیرعامل این مجتمع از رفتن به سرکار خودداری کرده و دست به تجمع زدند.بامداد امروز (۲۵ مهرماه)  ۷۰۰ نفر از کارگران پیمانکاری پتروشیمی اروند در پی خلف وعده مدیرعامل این مجتمع مبنی بر پرداخت ماهب التفاوت ۳۰ درصد حقوق مبنای کارگران این مجتمع از حضور در محل کار خود امتناع کردند.

ایلنا در این باره نوشت:در جلسه ای که روز 20 مهر ماه نمایندگان کارگران با گروهی از مقامات مسئول از جمله رئیس مجتمع و کار‌شناسان این اداره برگزار شد،  مدیرعامل پتروشیمی که در تهران به سر می‌برد موافقت خود را جهت پرداخت مابه التفاوت ۳۰ درصد افزای حقوق مبنا (سایر مزایا)  به صورت تلفنی به کارگران اعلام کرد.وی افزود: ظاهرا مدیرعامل پس از بازگشت از سفرش منکر موافقت اخیر خود در خصوص افزایش مزایای نوبت شب کاری، طرح طبقه بندی مشاغل و افزایش مزایای جانبی شده است و به همین دلیل نیز کارگران از حضور در محل کار خودداری کردند.
همزمان  ودر ادامه تجمعات چهار روز گذشته کارگران معترض فازهای۲۲و ۲۴ منطقه ویژه عسلویه ، این کارگران امروز نیز برای پیگیری مطالبات مزدی خود تجمع کردند.کاگران ماهها دستمزد معوقه دارند

Source : rowzane

اعتراض نهادهای بین‌المللی به حکم «سنگین» قضایی برای دو شاعر

احکام سنگین قضایی علیه دو شاعر و یک مستندساز در ایران واکنش نهادهای بین‌المللی و داخلی از جمله انجمن جهانی قلم و کانون نویسندگان ایران را به دنبال داشت که آرای دادگاه انقلاب را نقض آشکار آزادی بیان دانستند.
مهدی موسوی و فاطمه اختصاری، از چهره‌های شاخص سبک ادبی منسوب به «غزل پست‌مدرن» در ایران، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به حبس‌های طولانی‌مدت ۹ ساله و ۱۱ و نیم ساله و ۹۹ ضربه شلاق محکوم شده‌اند.
همین دادگاه، کیوان کریمی، مستندساز، را نیز به شش سال زندان و ۲۲۳ ضربه شلاق محکوم ساخته، در حالی که اتهام عمده او و این دو شاعر «توهین به مقدسات» عنوان شده است.
انجمن جهانی قلم اما این تصمیم دادگاه انقلاب تهران را محکوم کرده و آن را گویای تداوم روند محدود شدن آزادی بیان در ایران دانسته است.
امیل مارتل، رئیس انجمن قلم کِبِک کانادا، در این باره گفت: «۲۷۰ هیئتی که از ۸۴ انجمن قلم در سراسر جهان برای شرکت در هشتاد و یکمین کنگره انجمن جهانی قلم در کبک گرد آمده‌اند، از شنیدن خبر محکومیت فاطمه اختصاری و مهدی موسوی وحشت‌زده شدند.»

همچنین ماریان بوتفورد فراسر، رئیس کمیته نویسندگان در زندان انجمن جهانی قلم، اظهار داشت: «این خبر زمانی منتشر شد که کمیته نویسندگان در زندان انجمن جهانی قلم، نشستی برگزار می‌کرد که به موضوع مقابله با این چنین بی‌عدالتی‌ها در همه جای جهان اختصاص داشت.»
به گفته وی، چنین احکامی بر این امر صحه گذاشت که تلاش‌های انجمن قلم بیش از هر زمان ضرورت دارد، «وقتی که می‌بینیم دو شاعر تنها به خاطر نوشتن و انتشار اشعار خود با این احکام زندان طولانی‌مدت مواجه شده‌اند».
جان رالستون سول، رئیس انجمن جهانی قلم، تاکید کرد که انجمن‌های قلم در کنار همکاران ایرانی خود می‌ایستند و خواستار لغو فوری این احکام هستند.
از سویی کانون نویسندگان ایران نیز با صدور بیانیه‌ای در واکنش به این احکام اعلام کرد که «مسئله به آزادی بیان مربوط می‌شود» و «کانون از آزادی بیان این هنرمندان دفاع می‌کند».
این بیانیه با اشاره به اتهام دیگر مهدی موسوی، فاطمه اختصاری و کیوان کریمی که «دست دادن و روبوسی با نامحرم» عنوان شده تاکید کرد که چنین اتهامی «دست‌آویزی‌ است برای سرکوب دگراندیشان» و «حاکمیت و به طریق اولی، قوه قضاییه نباید در روابط خصوصی افراد دخالت کند».
کانون نویسندگان در نهایت خاطرنشان ساخته که «خواهان الغای بی‌قید و شرط این احکام است».
انجمن قلم آمریکا هم نهاد دیگری است که با انتشار بیانیه مستقلی خواستار لغو این احکام قضایی شده است.

Source : news.gooya

۱۳۹۴ مهر ۲۴, جمعه

آمریکا: ایران قطعنامه سازمان ملل را نقض کرده است


سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد گفت، موشک "عماد" ایران قابلیت حمل بمب هسته‌ای را دارد، به این ترتیب جمهوری اسلامی با آزمایش این موشک قطعنامه شورای امنیت این سازمان را نقض کرده است.
 

 
خبرگزاری آلمان روز جمعه (۱۶ اکتبر / ۲۴ مهر) به نقل از سامانتا پاور، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل نوشت: «ما تایید می‌کنیم که ایران در روز ۱۰ اکتبر یک موشک با برد متوسط را آزمایش کرده است. این موشک قادر به حمل جنگ‌افزار هسته‌ای است. این اقدام نقض آشکار قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل محسوب می‌شود».
در قطعنامه ۱۹۲۹ تصریح شده است که ایران اجازه فعالیت‌های مربوط به موشک‌های بالستیک را ندارد.
خانم پاور گفته است که آمریکا این موضوع را به شورای امنیت ارجاع می‌دهد تا درباره آن بحث شود.


روز یکشنبه (۱۱ اکتبر) حسین دهقان، وزیر دفاع جمهوری اسلامی٬ از آزمایش موفقیت‌آمیز "موشک دوربرد عماد" خبر داده بود.
روز سه‌شنبه (۱۳ اکتبر) وزارت امور خارجه آمریکا و کاخ سفید به طور جداگانه در این باره موضع‌گیری کردند. مارک تونر٬ سخنگوی وزارت امور خارجه، گفت که دولت آمریکا این موضوع را در شورای امنیت سازمان ملل مطرح خواهد کرد.
تونر و جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید، تاکید کردند که آزمایش موشکی ایران نقض توافق انجام شده بین ایران و شش قدرت جهانی بر سر پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی نیست.
 

 عکسی که رسانه‌های ایران از موشک دوربرد عماد منتشر کردند
واکنش ایران
مرضیه افخم٬ سخنگوی وزارت امور خارجه ایران ضمن دفاع از حق ایران برای آزمایش موشکی به قطعنامه‌ای اشاره کرد که هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. او گفت: «قطعنامه ۲۲۳۱ (شورای امنیت) موشک‌هایی را که برای حمل کلاهک هسته‌ای طراحی شده‌اند مد نظر دارد که موشک‌های بالستیک ایران اصولا با این هدف طراحی نشده و بنابراین خارج از حیطه یا صلاحیت قطعنامه شورای امنیت و پیوست‌های آن قرار دارند.»


پیشتر حسین دهقان نیز با توجه به انتقاداتی که می‌توانند متوجه آزمایش موشک عماد شوند گفته بود: «برای افزایش قدرت دفاعی و توان موشکی خود از هیچ‌کس اجازه نمی‌گیریم و برنامه‌های دفاعی خود را به ‌ویژه در حوزه موشکی با قاطعیت دنبال می‌کنیم که موشک عماد یکی از مصادیق برجسته آن محسوب می‌شود.»

Source  :DW

توافق اولیه اتحادیه اروپا و ترکیه در امور پناهجویان


اتحادیه اروپا و ترکیه در امور پناهجویان امتیازاتی به همدیگر دادند. قرار است اتحادیه اروپا به ترکیه کمک مالی کند و ترکیه نیز پناهجویان را به رسمیت بشناسد. برخی مشکلات اما هنوز حل نشده و به جای خود باقی مانده است.



اتحادیه اروپا و ترکیه بر سر طرح مشترکی در ارتباط با امور پناهجویان توافق کردند. اشپیگل آنلاین در گزارشی که شامگاه پنجشنبه (۱۵ اکتبر / ۲۳ مهر) منتشر کرده، به جزییات این توافق اولیه پرداخته است.
برمبای این طرح ترکیه باید برای حل مشکل پناهجویی به اروپا کمک کند و در عوض کمک مالی از این اتحادیه دریافت کند. اشپیگل در گزارش خود از نشست سران اتحادیه اروپا از بروکسل در این ارتباط خبر داد که کمک مالی به ترکیه کمتراز آن میزانی است که آنکارا درخواست کرده است.


کشور ترکیه نقش کلیدی در مسئله پناهجویان دارد. بیش از ۲ میلیون پناهجوی عراقی و سوری به این کشور پناه برده‌اند. هزاران تن از این پناهجویان از مرز ترکیه وارد یونان می‌شوند و به سمت اروپای غربی در حرکت‌ هستند. توافق اولیه مقامات ارشد اتحادیه اروپا و ترکیه در راستای مهار موج پناهجویان بوده است.
فرانس تیمرمانز، معاون اول رئیس اتحادیه اروپا و یوهانس هان، کمیسر اتحادیه اروپا در امر سیاست همجواری و مذاکرات گسترش اتحادیه اروپا (۱۵ اکتبر/۲۳ مهر) در آنکارا پایتخت ترکیه طرح اولیه و مشترک ترکیه و اتحادیه اروپا را آماده کردند.


سران اتحادیه اروپا نیز در نشست خود در بروکسل بر اجرای "برنامه اقدام مشترک با همکاری ترکیه در زمینه مدیریت بحران پناهجویان" به توافق اولیه دست یافتند.
 
 

آنگلا مرکل (صدراعظم آلمان) در کنار دیوید کامرون (نخست‌وزیر بریتانیا) و فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهور فرانسه در نشست بروکسل
بندهای مهم توافق اتحادیه اروپا و ترکیه

طبق گزارش اشپیگل آنلاین بندهای پنجگانه اولیه که اتحادیه اروپا و ترکیه بر سر آن توافق کرده بودند، از این قرارند:
پناهجویان مقیم ترکیه، لبنان، عراق و اردن باید کمک‌های انساندوستانه دریافت کنند و وضعیت زندگی آنان باید در درازمدت از طریق دسترسی به بازار کار بهتر شود.
ترکیه باید پناهجویان را ثبت کند و مدارک لازم برای سفر در اختیار آنان بگذارد.
اتحادیه اروپا برای ساماندهی امور پناهجویان ۵۰۰ میلیون یورو در اختیار ترکیه قرار خواهد داد. نیمی از این مبلغ از بودجه اتحادیه اروپا و نیم دیگر آن از طرف اعضای کشورهای اتحایه اروپا تامین خواهد شد. مقامات ترکیه در مذاکرات خود با اتحادیه اروپا درخواست سه میلیارد یورو کمک مالی برای مقابله با موج آوارگان را مطرح کرده بودند.
اتحادیه اروپا درصدد است به ترکیه در مبارزه علیه قاچاق انسان کمک کند. به همین منظور این اتحادیه قصد دارد برای کنترل مرزهای ترکیه کمک مالی در اختیار این کشور قرار دهد.
ترکیه نیز در عوض پناهجویانی را که در اروپا رد شده باشند، پذیرفته و به اتحادیه اروپا در انتقال این پناهجویان به دیگر کشورها کمک خواهد کرد.
اختلافات موجود اتحادیه اروپا و ترکیه
اتحادیه اروپا تصمیم گرفته است برای شهروندان ترکیه در صدور روادید تسهیلاتی قائل شود. ترکیه سال‌ها است که صدور آسان‌تر ویزا از سوی کشورهای اروپایی برای شهروندان ترک را درخواست کرده است. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در سفر اخیر خود به بروکسل (۱۵ اکتبر/۲۳ مهر) اهمیت این موضوع را در گفت‌وگو با سران اتحادیه اروپا تاکید کرده بود.
به‌رغم توافق اولیه بین ترکیه و اتحادیه اروپا هنوز میان اروپائیان بر سر موضع و سیاست این اتحادیه در قبال ترکیه اختلاف نظر وجود دارد.
فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه هشدار می‌دهد که در آسانتر کردن دادن ویزا به شهروندان ترکیه نباید شتاب کرد. مسئله شناخته شدن ترکیه به عنوان یک کشور امن که بتوان پناهجویان را به آنجا بازگرداند، نیز هنوز حل نشده است. از جمله بر سر اینکه ترکیه یک کشور امن شناخته شود، بین اروپائیان به دلیل اقدام نظامی ارتش ترکیه در منطقه کردنشین این کشور اختلاف نظر وجود دارد.


اشپیگل آنلاین در پایان گزارش خود تاکید می‌کند که قابل تصورنیست که اردوغان با طرح اتحادیه اروپا را بدون گرفتن امتیاز بر سر درخواست‌های دیگر خود موافقت کرده باشد.

Source  : DW

جنتی: اگر رو بدهیم فردا می‌گویند حقوق زن و مرد را مساوی کنید

احمد جنتی، خطیب نماز جمعه تهران گفت دیگر باید در جلسات عمومی، خیر و شر، کم و زیاد، خوب یا بد موضوع برجام را تمام شده بدانیم و همان قدر که برجام امکان می‌دهد، از توافق‌نامه حداکثر استفاده را داشته باشیم.



احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و خطیب نماز جمعه تهران می‌گوید فلسفه برجام، لغو تحریم‌هاست و اگر از این وظیفه شانه خالی شود، برجام به کلی بی‌فایده بوده است. او ابراز امیدواری کرد که با لغو تحریم‌ها امکاناتی وارد کشور شود.
جنتی در خطبه‌های نماز جمعه ۲۴ مهرماه گفت که مجلس در چارچوب مصوبات شورایعالی امنیت ملی مواردی را ارائه کرد که خوب هم بود: « کاری که مجلس انجام داد در حاشیه برجام بود که دولت را موظف کرد اجرای متقابل و متناسبی در قبال اقدامات آمریکایی‌ها در برجام داشته باشد.»
جنتی در عین حال افزود با مصوبه‌ای که مجلس داشت بعضی‌ها خیال می‌کنند مجلس، برجام را تصویب کرد در حالی‌که برجام در شورایعالی امنیت ملی مطرح و تأیید شد اما هنوز مقام معظم رهبری آن را تأیید نکردند.
مجلس ایران روز سه‌شنبه ۲۱ مهر و پس از جدل‌های بسیار، با رای بالا به اجرای "برنامه اقدام مشترک" رای داد. انتظار می‌رفت به خاطر تنش‌های ایجادشده در جلسه بررسی کلیات طرح، تصویب جزییات به درازا بکشد اما بحث بر سر موضوع، تنها بیست دقیقه زمان برد.
پایگاه اطلاع‌رسانی مجلس به نقل از علی لاریجانی، رئیس مجلس نوشت، در مورد طرح برجام با شورای‌عالی امنیت ملی و دفتر آیت‌الله خامنه‌ای هماهنگی‌های لازم انجام شده بود.


حسن روحانی، شامگاه سه‌شنبه با حضور در صدا و سیمای جمهوری اسلامی عنوان کرد که ظرف یکی دو ماه دیگر تحریم‌ها لغو می‌شوند. او یادآوری کرد که یکی از نکات مهم و مطرح در مذاکرات هسته‌ای، مسائل اقتصادی بود: «نه از دید آنکه اقتصاد چه روندی در کشور دارد بلکه به خاطر آنکه حربه‌ای که دشمن در اختیار گرفته بود و در زمینه فشار به مردم ایران از آن استفاده کرد حربه اقتصادی بود.»
حسن روحانی پیش از تصویب برجام در مجلس گفته بود که تاخیر در اجرای توافق اتمی، برای اقتصاد کشور دردسرآفرین خواهد بود. رئیس جمهوری در یک همایش اقتصادی در ۱۸ مهر، هشدار داد که امکان بازگشت رکود به اقتصاد کشور وجود دارد اما ابراز امیدواری کرد که با برداشته شدن تحریم‌ها، حضور سرمایه‌گذاران خارجی و ورود تکنولوژی، اقتصاد ایران رونق بگیرد.
برجام یک روز پس از تصویب در مجلس، از تایید شورای نگهبان نیز گذشت. با ابلاغ قانون "اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام" توسط رئیس مجلس به رئیس جمهور، علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی گفت احتمالا دوشنبه آینده (۱۹ اکتبر/۲۷مهر) اتحادیه اروپا و آمریکا لغو و تعلیق تحریم‌ها علیه ایران را اعلام می‌کنند.
هشدار جنتی به مردم و دولت
احمد جنتی در خطبه‌های نماز جمعه ابراز امیدواری کرد که با لغو تحریم‌ها امکاناتی وارد کشور شود. او افزود که دولت باید در این زمینه قاطعیت داشته باشد: «البته نباید با این مسئله برخورد تفریطی و افراطی داشت و باید اعتدال رعایت شود.»
جنتی در توضیح نظر خود گفت: «برجام قدم اولی بود که برداشتند و موفقیت‌هایی هم پیدا کردند سپس سراغ بقیه موارد خواهند آمد که اگر به اینها رو بدهیم و دولت و ملت مقاومت نداشته باشند، فردا می‌گویند اسرائیل را به رسمیت بشناسید ، حقوق زن و مرد را مساوی کنید، حکم قصاص را بردارید، ازدواج همجنس‌بازان را تأیید کنید و ارتباط خود را با حزب‌الله ، سوریه و عراق قطع کنید.»
"خطرات جنگ نرم"
یک روز پیش از تصویب برجام در مجلس، رهبر ایران در دیدار با مسئولان صدا و سیما، نسبت به خطرات "جنگ نرم" هشدار داده و گفته بود: «هدف اصلی از جنگ نرمِ فکرشده و حساب‌شده، استحاله جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیرت، با حفظ صورت و ظاهر آن است.»


خامنه‌ای در این دیدار، از تلاش "طرف مقابل" برای دستکاری یا تغییر باورهای اعتقادی مردم در خصوص دین، خانواده، مسئله "زن و مرد"، استقلال، مقابله با بیگانه، مردم‌سالاری و مسائل گوناگون فرهنگی یاد کرد و نسبت به تاثیرگذاری روی باورهای اعتقادی دینی، سیاسی و فرهنگی جوانان و نخبگان هشدار داد.

Source  :DW

محرم، مدل ۹۴: چالش حجاب و حکومت

رئیس اتحادیه آرایشگران زنانه تهران و رئیس اتحادیه آرایشگران مردانه تهران اعلام کرده‌اند که آنچه به عنوان «آرایش ملایم ویژه ماه محرم» یا «اصلاح ویژه محرم» از سوی برخی آرایشگران تبلیغ می‌شود،‌ غیرقانونی است و می‌تواند به توبیخ منجر شود.

آرایش مخصوص محرم چیزی است که در سال‌های اخیر در آرایشگاه‌های زنانه ایران تبلیغ شده است و البته در برخی از آرایشگاه‌های مردانه هم انجام می‌شود. «آرایش متناسب با عزاداری» و استفاده از لاک ناخن سیاه از شیوه‌هایی بوده که دختران جوان در ماه محرم به کار گرفته‌اند.
رسانه‌های داخل ایران با اعلام خبر ممنوع بودن این نوع آرایش‌ها این کار را «ترفند آرایشگران برای خروج از رکود فعالیت‌شان در ماه محرم» نامیده‌اند.
رئیس اتحادیه آرایشگران زنانه تهران، آرایش ویژه محرم و تبلیغات آن را به طور کلی ممنوع اعلام کرده است. افسرالملوک سایان گفته که برای آرایشگاه‌های زیرمجموعه اتحادیه پیامکی مبنی بر پیگرد قانونی این نوع تبلیغات ارسال و آگهی آن نیز در روزنامه‌ها درج شده است.
به گفته او بخشنامه‌ای هم درباره این موضوع و پیگردهای قانونی آن برای آرایشگاه‌ها ارسال شده است.
مصطفی آگاهی، رئیس اتحادیه آرایشگران مردانه هم تاکید کرده که آنچه به عنوان آرایش یا مدل موی ویژه محرم در جامعه رایج شده، توهین به مذهب است و با آن مقابله خواهد شد. بنا بر اعلام او، آرایشگاه‌ها به‌ هیچ عنوان اجازه انجام تبلیغات در این زمینه را ندارند و به محض اطلاع از این موضوع آن واحد صنفی پلمپ خواهد شد.
او گفته که به زودی در این خصوص اطلاع‌رسانی ویژه می‌شود و مصادیق آن در سایت اتحادیه درج خواهد شد.
در اولین روز ماه محرم پیامک اطلاع‌رسانی درباره پیگرد قانونی این کار برای اعضا ارسال شده است، هرچند برخی از آرایشگاه‌داران گفته‌اند که آگهی و پیامکی در این زمینه دریافت نکرده‌اند.

محرم علیه تفکیک جنسیتی

با وجود این اخبار مراسم سال‌هاست که دهه محرم برای عده‌ای از جوانان ایرانی بهانه برای برگزاری کارناوال های شبانه شده است و آنها با پوشش و آرایشی در خیابان‌ها حاضر می‌شوند که مورد پسند حکومت و گروه‌های مذهبی جامعه نیست.

حضور زنان و دختران با موهای بلوند و رنگ کرده و در لباس مشکی یکی از مهم‌ترین عوامل حساسیت گروه‌های مذهبی و حکومت است که از آن به عنوان حرمت شکنی یاد می‌کنند. این زنان و دختران علاوه بر اینکه از نظر ظاهری با معیارهای مورد نظر حکومت تطابق ندارند، عرف حضور زنان در ساعت‌های پایانی شب در خیابان را در هم می‌شکنند. همچنین شکل‌گیری روابط و آشنایی‌ با جنس مخالف، موضوع دیگری است که واکنش حکومت و گروه‌های مذهبی را بر می‌انگیزد. در سال‌های اخیر شبکه‌های اجتماعی امکانی فراهم گرده‌اند تا جوانان ایرانی از طریق آن با هم قرار بگذارند یا با استفاده از سایت «نذری‌یاب آنلاین» دنبال مکان‌های جذاب برگزاری این مراسم بگردند.
تفکیک جنسیتی مورد نظر حکومت و آنچه که سال‌ها در مراسم مذهبی در ایران مرسوم بود، اکنون دیگر در ایران ممکن نیست. جوانان در شب‌های محرم حضور مختلط دارند و به برخی از مراسم رنگ دیگری داده‌اند.
پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی، سال قبل در این زمینه نوشته بود: «سوءاستفاده بعضی افراد و حتی جریانات مسأله‌دار و معاند، موضوعی است که به‌عینه می‌توان در شب شام غریبان در نقاط مختلف تهران مشاهده کرد و یقیناً نمی‌توان این موضوع را مشمول بی‌توجهی کرده و آثار زیانبارش را نادیده گرفت.»
پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی همچنین نوشته بود: «گاهی دیده می‌شود که برخی افراد با رفتارهایی که هیچ رنگ و بویی از حزن و عزاداری ندارد، شمعی روشن می‌کنند و شاد و خندان سوار خودروها می‌شوند و بنای تفرج در شهر را می‌گذارند؛ تفرجی که گاه با گروهی از خودروها انجام می‌شود.»
اما خودآرایی ویژه محرم تنها خاص زنان نیست. مردان هم با مدل‌های جدید مو و لباس‌های مخصوص مثل تی‌شرت‌های مخصوص ماه محرم در این روزها به خیابان می‌آیند. در سایت‌های مختلف برای خرید و سفارش این نوع تی‌شرت‌ها تبلیغ می‌شود.

حضور در سالن‌های بدن‌سازی به نیت آماده شدن برای این روزها که زنان بیشتری تماشاگر مردان حاضر در هیات‌های مذهبی هستند و تزیینات ویژه ماشین‌ها و نوشتن شعارهای خاص روی آنها همراه با پخش موسیقی‌ و نوحه‌های خاص، تنها بخشی از تدارکاتی است که مردان جوان برای این ایام فراهم می‌کنند.

Source  : radiozamaneh

نگاهی به کارنامه‌ی سلمان رشدی


سلمان رشدی، نویسنده‌ی جنجالیِ هندی-بریتانیایی، اخیرا باز یک سرِ ماجرایی قرار گرفته که سرِ دیگرش جمهوری اسلامی است.

در آستانه‌ی برگزاریِ نمایشگاهِ کتابِ بین‌المللیِ فرانکفورت – که از آن به عنوانِ بزرگترین نمایشگاهِ کتابِ جهان یاد می‌کنند – وزارتِ ارشادِ جمهوری اسلامی اعلام کرد که این نمایشگاه را به دلیلِ حضورِ سلمان رشدی در آن «تحریم» کرده و به ناشرانِ ایرانی اجازه‌ی حضور در آن را نمی‌دهد. قرار بود رشدی در مراسمِ افتتاحیه‌ی این نمایشگاه درباره‌ی اهمیتِ «آزادی بیان» سخنرانی کند.
در بیانیه‌ی وزارتِ ارشاد آمده: «نمایشگاه بین‌‌المللی کتاب فرانکفورت که یکی از بزرگترین نمایشگاه‌های کتاب در سطح جهان به شمار می‌آید، متأسفانه در سال ‌جاری در تعارض آشکار با اهداف اعلام شده فرهنگی، تحت پوشش آزادی بیان اقدام به دعوت از یکی از چهره‌های منفور در جهان اسلام نموده و برای سلمان رشدی، نویسنده ملحد کتاب آیات شیطانی، فرصتی برای ایراد سخنرانی در آن نمایشگاه و رونمایی از آخرین اثر وی نموده است که محتوای آن نیز خود نوعی مقابله مستقیم با اندیشه‌ها و باورهای دینی می‌باشد…. جای تأسف است که برگزارکنندگان این رخداد خود را بازیچه دست عوامل صهیونیست و ضداسلام قرار داده و با مستمسک قرار دادن واژه آزادی بیان، عواطف و احساسات مسلمانان سراسر جهان را خدشه‌دار ساخته‌اند.»
با این مقدمه و بر این اساس بد ندیدم نگاهی به کارنامه‌ی ادبی/فرهنگی/سیاسیِ رشدی بیندازم تا هموطنانم بتوانند او را و فعالیتش را از منظری سوای بلندگوهای ایدئولوژیکِ رژیمِ جمهوری اسلامی بشناسند. سلمان رشدی (متولد ۱۹ ژوئن ۱۹۴۷) در بمبئی است که در آن موقع هنوز جزو مستعمراتِ بریتانیای کبیر بود (هند و پاکستان کمی بعد از انگلیس استقلال یافته و از هم جدا شدند). او کشمیری‌الاصل است و در خانواده‌ای مسلمان به دنیا آمده است. رشدی تحصیلاتِ خود را در هندوستان و انگلستان (دانشگاه کیمبریج) پی گرفت. او تا به امروز چهار مرتبه ازدواج کرده که هر چهار بار به طلاق منتهی شده است. وی بخشی از زندگیِ خود را در هند و بخشی دیگر را در انگلیس گذرانده و از سالِ ۲۰۰۰ ساکنِ آمریکا بوده است.
رشدی در طولِ دورانِ فعالیتش دریافت‌کننده‌ی بسیاری جوایزِ ادبی و القابِ اجتماعی و مقام‌های علمی بوده است. در سال ۲۰۰۷ ملکه الیزابتِ دوم به او لقبِ «سِر» داد؛ و در سال ۲۰۰۸ «تایمز» او را در لیستِ پنجاه نویسنده‌ی‌ بزرگِ بریتانیایی از سال ۱۹۴۵ در رتبه‌ی سیزدهم قرار داد. رشدی را بیشتر به عنوانِ رمان‌نویس می‌شناسند، اما او داستان کوتاه، مقالاتِ ادبی، فرهنگی، تاریخی، و سیاسی هم بسیار دارد. رمانِ اولِ او، «گریموس» (۱۹۷۵)، که تا حدودی وامدارِ ادبیاتِ علمی-تخیلی است، چندان مورد توجه قرار نگرفت. رمانِ دومِ او، «بچه‌های نیمه‌شب» (۱۹۸۱)، بود که رشدی را به یکی از نویسندگانِ بزرگِ جهان تبدیل کرد.
با این وجود، رشدی شهرتِ جهانیِ فراگیرِ خود را مدیونِ رمانِ چهارمش، «آیات شیطانی» (۱۹۸۸) است، که یکی از بزرگترین بحران‌های جهانِ اسلام در قرنِ بیستم را رقم زد. این رمان حکایتی تخیلی است که در چارچوبی مدرن داستانِ زندگیِ پیامبرِ اسلام را از منظری انتقادی و بعضا طنزآمیز روایت می‌کند. خمینی، با «اِلحادی» خواندنِ محتوای این کتاب، در ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ فتوای قتلِ رشدی را صادر و برای خون او جایزه تعیین کرد. از این بابت او ظاهرا دلخوریِ شخصی هم از رشدی داشت، چرا که رشدی در فصلِ چهارمِ کتابش «امام»ی را به تصویر می‌کشد که از تبعید به سرزمینش بازگشته و با خودخواهی و بدونِ توجه به آسایش و امنیتِ مردمش انقلابی بر پا می‌کند.
پس از صدورِ فتوای خمینی، در حوادثی که به گونه‌ای پیش‌درآمدِ قضیه‌ی کاریکاتورهای سوئدی-دانمارکی و سپس قتلِ عامِ شارلی اِبدو بود، در ایران و بسیاری دیگر از کشورهای اسلامی تظاهراتِ پرشوری بر ضدِ رشدی بر پا شد. حتی در غرب هم جوامعِ مسلمان تظاهرات‌های پرحرارتی برگزار کردند که بعضا به خون کشیده شد و تعدادِ زیادی حینِ آنها کشته شدند. از آن زمان به بعد رشدی مدام موردِ تهدیدِ عواملِ جمهوری اسلامی و دیگر گروه‌های تندروی اسلامگرا همچون حزب‌الله و القاعده بوده و چندین بار هدفِ ترور قرار گفته است. در نتیجه انگلیس برای مدتی طولانی او را تحتِ مراقبتِ ۲۴ساعته‌ی پلیس قرار داد، و به خاطرِ همین جریان در ۷ مارس ۱۹۸۹ روابط دیپلماتیکش را با جمهوری اسلامی قطع کرد.
دغدغه‌ی عمده‌ی رشدی در رمان‌هایش نقشِ مخربِ مذهب در زندگیِ انسان، برخوردِ فرهنگِ شرق با غرب، مهاجرت، ارتباط و گسستِ فرهنگی/روانی است. بر همین مبنی، اکثرِ رمان‌های او در شبه‌قاره‌ی هند و در اروپا در میانِ کاراکترهای سرگردانی می‌گذرد که دچارِ بحرانِ هویت و اخلاق هستند (رشدی خود به «نسبی‌گرایی» فرهنگی اعتقادی ندارد و «خوب» و «بد» را اصولی جهانی می‌داند). می‌توان گفت که آثارِ رشدی از منظرِ ایدئولوژیک در رسته‌ی ادبیاتِ «پسااستعماری» قرار می‌گیرند که با دغدغه‌های روانی و هویتیِ مردمانِ جهان‌سومی در عصرِ «جهانی شدن» دست‌به‌گریبان است.
سبکِ خاصِ رشدی اما «رئالیسمِ جادویی» است، که عموما آن را در قالبِ «رمانِ تاریخی» به کار می‌گیرد. در این سبک، نویسنده گرچه به تاریخ ارجاع می‌دهد، اما اشخاص و وقایعِ تاریخی را با رگه‌هایی خیالی و بعضا سورئال در هم می‌آمیزد، که نتیجه‌اش تصویری آشفته و تشویش‌آمیز می‌شود. گرایش به کاربردِ ساختارهایِ دشوار و بعضا غیرِدستوریِ زبانی و واژگانِ عجیب و غریب هم به این آشفتگی می‌افزاید. این همان سبکِ پیچیده‌ی رمانِ «پست‌مدرن» است که نمونه‌های دیگرش – البته با تفاوت‌های خاص – را می‌توان در آثارِ امثالِ گابریل گارسیا مارکز، توماس پینچون و کِرت وونِگات مشاهده کرد.
از آنجایی که در سبکِ کارِ این نویسندگان ظرافت‌هایِ زبانی-فرهنگیِ خاصی وجود دارد که بعضا ترجمه‌پذیر نیست، به نظرم شایسته است رشدی را مثلِ همه‌ی نویسندگانِ پست‌مدرنِ دیگر حتی‌الامکان به زبانِ اصلی‌ِ خودش – یعنی انگلیسی – خواند. این را هم باید ذکر کنم که آثارِ رشدی حتی برای خواننده‌ی انگلیسی‌زبانِ عام هم دشوار است، چرا که از یک طرف معمولا پیش‌زمینه‌ی فرهنگی-مذهبیِ آثارِ او را درک نمی‌کند، و از طرفِ دیگر گرفتارِ زبانِ پیچیده و پرطمطراقِ او می‌شود.
خودم شخصا این سبک نوشتار را نمی‌پسندم، چرا که «آشفتگیِ زبانی»اش حالم را بد می‌کند، و به نظرم حتی در تقابل با ادعای «روشنگرانه»ی خودِ رشدی قرار می‌گیرد. البته این هم هست که من در نهایت به «کلاسیسیسم»ی گرایش دارم که ایده‌آلش ساده‌نویسی و روشن‌نویسی برای ارتباط برقرار کردن با خواننده و نه لزوما مرعوب کردنِ اوست. با این وجود باید اعتراف کنم که رشدی، اگر به نظرم نویسنده‌ی خوبی نیست، اما نویسنده‌ی قدرتمندی است. او به خوبی به چم و خمِ زبانِ انگلیسی آشناست، فرهنگِ هندی-اسلامی را خوب می‌شناسد، و کاملا بلد است چطور نوشته‌اش را به خواننده و به بازار ارائه کند.
در نهایت، رشدی به نظرم شهرتِ جهانی‌اش را در درجه‌ی اول مدیونِ فتوای «مرگبار» خمینی است. او گرچه نویسنده‌ی واقعا بزرگی است، اما بسیاری در سبکِ او کار کرده‌اند که ضعیف‌تر از او نبوده‌اند اگر قوی‌تر نبوده باشند، و با این وجود کسری از توجهی که رسانه‌ها به وی معطوف کرده‌اند را به خود جلب نکرده‌اند. بر این اساس می‌توان اینطور نتیجه گرفت که حتی ادبیات، این به ظاهر «خنثی»ترین و «غیرسیاسی»ترین شاخه‌ی علومِ انسانی، نیز امری قویا «سیاسی» است؛ و دغدغه‌های سیاسی در واکنش‌هایی که به آن نشان داده می‌شود که در نتیجه به جهانی و فرا‌گیر شدنش می‌انجامد نقشی اساسی بازی می‌کند.

Source  : .tahlilrooz

واکنش تهران به گزارش آمریکا از حذف آزادی‌های مذهبی در ایران


 وزارت خارجه ایران روز پنج‌شنبه گزارش وزارت امور خارجه آمریکا درباره سرکوب آزادی‌های مذهبی در ایران را رد کرد و آن را “سیاسی” و “مداخله‌جویانه” خواند.
به گزارش  رادیو فردا، مرضیه افخم، سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز پنج‌شنبه، ۲۳ مهر، در این باره اظهار داشت: “گزارش کلیشه‌ای وزارت خارجه آمریکا تکرار اتهامات و ادعاهایی است که جمهوری اسلامی ایران در مناسبت‌های مختلف نادرستی کامل آنها را اعلام نموده است”.
به گفته وی، این گزارش در راستای “سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا و تلاش برای ایجاد تفرقه مذهبی و دینی در ایران» تهیه شده و از این نظر «فاقد اعتبار و وجاهت قانونی است”.
گزارش اخیر وزارت خارجه آمریکا که میزان آزادی‌های مذهبی در کشورهای مختلف در سال ۲۰۱۵ را بررسی می‌کند جمهوری اسلامی را همراه با عربستان سعودی به ایجاد محدودیت‌های مذهبی برای شهروندان خود و اعمال تبعیض در این زمینه متهم می‌سازد.
این گزارش به موارد مختلف صدور احکام اعدام و حبس در ایران با اتهاماتی نظیر “تبلیغات علیه اسلام” و “محاربه با خدا” می‌پردازد و از اقلیت‌هایی مانند بهاییان و صوفیان نام می‌برد که تحت سرکوب شدید جمهوری اسلامی قرار دارند.
اما سخنگوی وزارت خارجه ایران می‌گوید که همه اقلیت‌های دینی در کشور از حقوق شهروندی مشابه برخوردارند.
خانم افخم در این باره اظهار داشت: “اقلیت‌های دینی از جمله مسیحی، یهودی و زرتشتی در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته شده‌اند و در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعالیم دینی خود بر طبق آیین‌شان عمل می‌نمایند و سایر اقلیت‌ها نیز که در قانون شناسایی نشده‌اند از کلیه حقوق شهروندی مانند سایرین برخوردار هستند”.
وی در نهایت با اشاره به شرایط مسلمانان آمریکا، این کشور را به “عدم تسامح مذهبی” متهم ساخت و گفت: “وزارت امور خارجه آمریکا در حالی این گزارش را منتشر کرده که مجامع بین‌المللی از رشد اسلام‌ستیزی در این کشور ابراز نگرانی کرده و توهین به مسلمانان در سخنان سیاستمداران آمریکایی افزایش یافته است”.
در گزارش وزارت خارجه آمریکا عنوان می‌شود که اظهارنظر‌ها و اقدامات مقام‌های حکومتی فضای تهدیدآمیزی را علیه تمامی ایرانیان غیرشیعه و به‌ویژه علیه بهاییان به وجود آورده و رسانه‌های تحت کنترل دولت، همین طور نشریات مکتوب، کارزار ضد اقلیت‌های مذهبی را ادامه داده‌اند.
 
 
Source  :hra-news

اعتراض شیرین عبادی به بدرفتاری مسولان زندان با نرگس محمدی

انتقال نرگس محمدی از زندان به بیمارستان در سال ۹۱

شیرین عبادی به بستن دست و پای نرگس محمدی به تخت بیمارستان که موجب تشدید بیماری عصبی او شده، اعتراض کرد.
شیرین عبادی، رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح روز جمعه با انتشار اطلاعیه‌ای آخرین وضعیت نرگس محمدی، فعال مدنی زندانی را تشریح کرد.
در این اطلاعیه آمده که خانم محمدی به صورت بسته شده به تخت در بیمارستان بستری است و تاکنون سه بار در بیمارستان دچار تشنج شدید شده است. همچنین عنوان شده که پزشکان نسبت به بستن دست و پای نرگس محمدی معترض هستند و معتقدند که ادامه این وضعیت، سلامت و بهبود این زندانی بیمار را در پی نخواهد شد.
از دیگر موارد این اطلاعیه، دریافت "هزینه گزاف" بیمارستان از خانواده نرگس محمدی است آن هم در شرایطی که این زندانی سیاسی به دلیل فعالیت‌های مدنی خود از مدت‌ها پیش از محل کار اخراج شده و همسرش تقی رحمانی نیز مجبور به مهاجرت از کشور شده است.
نرگس محمدی در بیمارستان امکان مکالمه تلفنی با فرزندانش را هم ندارد.
خانم محمدی، فعال مدنی و نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر در اردیبهشت ماه امسال بدون دریافت احضاریه، در منزلش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. جلسات دادگاه او تاکنون دو بار به تعویق افتاده و او با وجود بیماری شدید همچنان زندانی است. او از نوزدهم مهر ماه و در پی تشنج شدید به بیمارستان منتقل شده است.
این فعال مدنی مبتلا به دو بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی است و عوارض این دو بیماری در فضای زندان و محیط‌های تنش‌زا تشدید می‌شود.

Source  : VOA

رامین پرچمی: جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود و نه قاچاق مواد مخدر



پرچمی در اواخر سال ۸۹ دستگیر و به زندان اوین منتقل شد و تا اواخر سال ۹۰ هم در زندان بود. او در اسفند ۹۰ آزاد شد اما این خبر را رسانه ای نکرد تا مرداد ۹۱ که خبر آزادیش را رسانه ای کرد.
به گزارش پایگاه خبری «تیک» رامین پرچمی سال دوم تحصیل بازیگری تئاتر در دانشگاه آزاد، برای بازی در سریال «در پناه تو» انتخاب شد و بازی در همین سریال بود که نه فقط وی که تقریبا تمامی بازیگران آن از حسن جوهرچی تا لعیا زنگنه و پارسا پیروزفر را به جایگاهی رساند که تا سال‌ها پیشنهادهای مختلف بازیگری داشتند.
پرچمی که سابقه سردبیری مجله‌ای به نام «نقش آفرینان» را هم داشته و در آن مجله با همسرش شکوه جیرودی همکاری می‌کرد در سال‌های اخیر به واسطه دستگیری‌اش در حوادث منتج از انتخابات ۸۸ در کانون اخبار قرار داشت.
متن گفتگوی پرچمی با نشریه تماشاگران امروز در زیر می آید:
اگر چراغ، قرمز نبود دستگیر نمی شدم
جالبترین بخش گفت‌وگوی رامین پرچمی با «تماشاگران امروز» آنجاست که درباره چگونگی ماجرای دستگیری‌اش در حواشی انتخابات ۸۸ سخن گفته و ادعا می‌کند که ناخواسته دستگیر شده است. پرچمی می گوید: گوشی دستم بود و داشتم عکس می‌گرفتم. موتور سوار بودم و سگم هم روی موتور بود. دیدم یک عده مردم ایستاده‌اند و دارند شعار می‌دهند. چراغ هم قرمز بود و شاید اگر سبز بود من رد می‌شدم و هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد.
یک چاقو در جیبم بود و برای آن متهم شدم به خرابکاری…
وی ادامه می دهد: ایستادم و اصلا فکر نکردم عکس گرفتن از آن گارد و فضا کار اشتباهی است. حتی به این فکر نکردم که کارم اشتباه است. حتی همان جا یک نفر دستبند سبز به من داد و گفت این را ببند و من هم بستم و همین یک نکته منفی برایم شد. یک چاقو هم در جیبم بود که برای آن هم اتهام اقدام به خرابکاری خوردم.
آن قدر نگران سگم بودم که به گریه افتادم
پرچمی می افزاید: حتی وقتی دستگیر شدم تمام مشکل سگم بود که آن را به یک درخت در چهارراه ولیعصر بستند. یعنی من همین طور با خنده داشتم می‌رفتم که یک نفر آمد و گفت بیا اینجا. دستم را گرفت و مرا سوار ماشین کرد. من با خودم گفتم لابد مرا شناخته و می‌خواهد نصیحت کند اما یک باره دیدم سر مرا فشار داد پایین و یک اسلحه هم گذاشت و گاز ماشین را گرفتند و رفتند…من فقط نگران سگم بودم و آن قدر گریه کردم که خودش شماره یکی از دوستانم را گرفت و بهش آدرس داد که برو و سگ را بردار. تازه بعد از اینکه رسیدیم مرا شناختند و گفتند شما چرا؟ و بعد کم کم داستان زیاد شد که مگر می‌شود بدون قصد و نیت این کار را کرده باشی.
به آنها که دستگیرم کردند حق می دهم
وی خاطرنشان می سازد: الان که فکر می کنم یک بخشی به آنها حق می دهم چون همان شب بی.بی.سی اعلام می‌کند که فلانی دستگیر شد و فردایش یک نفر امضایی را که از من گرفته بود، روی سایت می گذارد که از اتفاق من هم جوگیر شده و یک شعر انقلابی نوشته بودم.
در اوین مدعیان آزادی اندیشه را آدمهایی متعصب دیدم
پرچمی درباره روزهای حضور در بند سیاسی زندان اوین بیان می دارد: من با آدم‌هایی که آنجا بودم تضاد پیدا کردم. دوستان سینمایی‌ام این طرف و آن طرف برایم کاری انجام دادند اما آنها با آن همه ادعا…
وی در توضیح نگاه آدم‌های هم‌بندش می افزاید: کمک‌هایی که افراد و سیاسیون در آنجا می کردند برای این بود که در سایت بنویسند!!! یعنی اگر کاری هم می‌خواستند بکنند هدف بهره‌برداری تبلیغاتی بوده ضمن اینکه من در همان جا بسیاری از دوستان مدعی آزادی اندیشه را دیدم که اتفاقا خیلی هم متعصب بودند.
پرچمی درباره خط قرمزهای همبندانش در زندان بیان می دارد: مثلا در اوین گفتند بیا برنامه فرهنگی راه بینداز و فیلم نشان بده. مثلا می‌خواستم فیلم «نفوذی» را نشان دهم می‌گفتند نه این به سازمان مجاهدین توهین کرده…خب در مملکت اسلامی فیلم به سازمان مجاهدین توهین کرده و شما ناراحتید؟ تازه توهین هم نکرده بود.
طرف می توانست یک سند برای حل مشکل من بگذارد اما این کار را هم نکرد
پرچمی ادامه می دهد: مثلا آقای فلانی که خیلی هم کله‌گنده است می توانست یک سند برای مشکل دیگر من بگذارد و برود در بوق و کرنا هم کند اما این کار را هم برای من نکردند.
بعد از آزادی شش ماه در لاهیجان بودم
این بازیگر درباره روزهای آزادی از زندان می گوید: حدودا شش ماه در همان سال ۹۱ برای اینکه خودم را یک مقدار جمع و جور کنم و از این فضاها دور باشم به کیانشهر لاهیجان رفتم.
وی ادامه می دهد: بعد که به تهران برگشتم با زمانی که در شمال بودم خیلی فرق نکرد. تنها بودم و با هیچ کس ارتباطی نگرفتم.
جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود
پرچمی پیرامون شایعات مبتنی بر اتهامش به قاچاق مواد مخدر بیان می دارد: جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود…
اگر من هم جای امین حیایی بودم در «قلاده های طلا» بازی می کردم
رامین پرچمی که اخیرا برای بازی در فیلمی سیاسی به نام «فیلسوفهای احمق» قرارداد بسته است در جایی از گفت‌وگو می گوید: شنیده‌ام امین حیایی را برای بازی در «قلاده‌های طلا» اذیت کرده اند اما واقعا فکر نمی‌کنم به خاطر بازی در یک فیلم چنین رفتاری با یک هنرمند درست باشد.
وی در پاسخ به این سوال که اگر تو جای حیایی بودی در قلاده های طلا بازی می کردی؟ بیان می دارد: شاید اگر بگویم آره باور نکنید.
گذران زندگی با ارث پدری
پرچمی که به دلیل مشکلات سیاسی مدتی ممنوع‌الکار بوده درباره گذران زندگی در دوران ممنوع الکاری می گوید: بخشی از امورات زندگی را با ارث پدری گذراندم و بخشی را هم واقعا نمی دانم چطور گذشت.
وصلت با آن خانواده این امکان را فراهم کرد که مجله داشته باشم
رامین پرچمی که سالها سردبیری مجله نقش آفرینان را برعهده داشت درباره کار در آن مجله می گوید: کار بیشتر خانوادگی و رفاقتی بود. چند نفر دوست بودیم که می خواستیم مجله دربیاوریم. پدر همسرم هم حمایت می‌کرد و چاپخانه داشت. اصلا وصلت با آن خانواده این امکان را برایم فراهم کرد که بتوانم مجله داشته باشم.
دختر لعیا زنگنه که در بغلم بود الان بزرگ شده…
پرچمی درباره دوری چند ساله‌اش از وادی سینما و بازگشت دوباره بیان می دارد: در آن مدت سراغ کسی نمی‌رفتم و طبیعتا کسی هم سراغ من نمی‌آمد. خیلی از دوستان سابق را در همین مدت اخیر دیده‌ام. با لعیا زنگنه بعد از بیست سال، دو هفته قبل صحبت کردم. آن زمان بچه‌اش کوچک بود و در بغل من اما الان همان بچه دخترخانمی شده که او را با یک غریبه اشتباه می گیرم.
اگر به آن طرف می‌رفتم یکی مثل اندی می‌شدم یا داوود بهبودی
وی درباره ماجرای خوانندگیش که اخیرا با خواندن یک قطعه در کانون توجه قرار گرفته است، می‌گوید: کلا مثل بازیگری خواندن هم برایم جذابیت داشت. همیشه دوست داشتم آواز بخوانم و کنسرت برگزار کنم. مطمئن باشید اگر یک روز به آن طرف می‌رفتم وارد بخش سیاسی VOA نمی‌شدم؛ یکی مثل اندی یا حتی داوود بهبودی می شدم.
پارسا پیروزفر باید یک جمله را سی بار تمرین می کرد و من بدون تمرین بازی می کردم
رامین پرچمی درباره پارسا پیروزفر همبازیش در سریال در پناه تو توصیف جالبی دارد. وی می گوید: من و پارسا دو قطب کاملا مخالفیم. پارسا اهل مصاحبه نیست و من خودم مصاحبه‌کننده‌ام. پارسا اهل هیچ مهمانی‌ای نیست و من، نه. در «ضیافت» او یک جمله را باید سی بار تمرین می کرد ولی من بدون تمرین جلوی دوربین می رفتم.

Source  :news.gooya

۱۳۹۴ مهر ۲۳, پنجشنبه

گزارشی از آخرین وضعیت زندانی سیاسی علی اصغر محمودیان



خانواده زندانی سیاسی، علی اصغر محمودیان و خود او با نامه نگاری و تماس با نهادهای قضایی در تلاش اند تا جریمه زندان وی که به دلیل مرخصی درمانی برای او درنظر گرفته شده بخشیده شود.

به گزارش ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علی اصغر محمودیان، زندانی سیاسی که جریمه زندان چهار تا شش ماهه برای جبران زمان مرخصی درمانی برای او درنظر گرفته به همراه خانواده خود در تلاش است تا با نامه نگاری با نهادهای قضایی مختلف امکان بخشیده شدن این جریمه را فراهم کرده و در نتیجه امکان آزادی این زندانی سیاسی بیمار از زندان فراهم شود.
یک منبع مطلع در این رابطه با ذکر این نکته که دستگاه های امنیتی و قضایی در تمام طول مرخصی درمان علی اصغر محمودیان ازوضعیت وی با خبر بودند گفت که بسیاری از بیماری ها و مشکلات که چه پیشتر و چه در ایام زندان برای وی پیش امده و بخشی از آنها در طول مرخصی درمانی درمان شده بوده بازگشته و این زندانی از شرایط نامناسب جسمی و بیماری های شدید رنج می برد.
این منبع همچنین با اعلام این مطلب که علی اصغر محمودیان در حال تحمل حبس در کنار متهمین سیاسی در زندان سمنان است تاکید کرد که خواست آقای محمودیان و خانواده وی گذشت دستگاه قضایی از این مسئله و آزادی این زندانی سیاسی است.
پیشتر یکی از بستگاه علی اصغر محمودیان در ارتباط با دوران مرخصی درمان او گفته بود که “زیر نظر آقای خدابخشی و پزشکی قانونی خود دستگاه قضایی مراحلی را جلو رفتیم. ولی در این ایامی که ایشان بیرون بود با آقای خدابخشی در تماس بود. آقای خدابخشی می گفتند باید برگردید و ایشان می گفتند که کار درمان من طول می کشد. ولی در نهایت و باتوجه به اینکه خود آقایان هم قبول داشتند که آقای محمودیان تحت درمان است و در حال طی کردن مراحل مربوط به آن است، این مسئله قدری زمان برد و چون وسط درمان بود ایشان نتوانستند به زندان بازگردند.”
لازم به ذکر است که علی اصغر محمودیان شرایط مناسب جسمی برای طی دوران زندان را در زندان سمنان ندارد.
علی اصغر محمودیان در پاییز سال ۱۳۸۸ بازداشت شد و در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق به ۶ سال حبس همراه با تبعید محکوم شد.
گفتنی است، اتهام محاربه در قانون جزء موادی است که طبق قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، اصلاح شده و بر اساس اصل حقوقی پذیرفته شده در قوانین ایران و بین المللی، حکم وی باید تغییر یابد.
زندان سمنان یک کاروانسرای قدیمی است که بدون امکانات مناسبی به زندان تغییر کاربری یافته است، تراکم جمعیت بالا، قتل، اعتیاد و تجاوز جنسی در این زندان بار‌ها گزارش شده است، استعمال مواد مخدز توسط اغلب زندانیان یک بار محمودیان را در آستانه مرگ قرار داده بود.

Source  :hra-news

توربین موتور بوئینگ ماهان در اسلامشهر سقوط کرد

صبح پنجشنبه ۲۳ مهر، قطعاتی از یک بوئینگ ماهان که در حال عزیمت به بندر عباس بود، در حوالی اسلامشهر سقوط کرد. این هواپیما با ۴۲۶ مسافر در مهرآباد فرود اضطراری کرد و مسافران آن با هواپیمای دیگری به سفر خود ادامه دادند.
 
 
قطعاتی از موتور هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ ماهان که از تهران عازم بندرعباس بوده، در حین پرواز کنده شده و به زمین سقوط کرده است.
خبرگزاری «ایسنا» نوشت حوالی ساعت ۸ صبح پنجشنبه قطعه‌ای در زمین‌های کشاورزی اطراف چهاردانگه سقوط کرد: «در پی این حادثه عوامل آتش‌نشانی و انتظامی به محل رفته و مشاهده کردند که یک شیء پرحرارت و شعله‌ور که شباهت زیادی به موتور هواپیما دارد، در این قسمت سقوط کرده که بلافاصله شعله‌های آتش مهار شد.»
خبرگزاری‌های داخلی عکس‌هایی از قطعات کنده شده هواپیما را منتشر کرده‌اند. در شبکه‌های اجتماعی نیز تصاویر دیگری از صحنه سقوط این قطعات در اسلامشهر، دست به دست می‌شوند.
فرامرز سروی، معاون تعمیرات و مهندسی خط پرواز شرکت هواپیمایی ماهان، به خبرگزاری «مهر» گفته است در زمان پرواز قطعه‌ای از موتور شماره ۳ هواپیما کنده شد و پس از برخورد با سایر قطعات هواپیما سقوط کرد اما خلبان بلافاصله متوجه موضوع شد و هواپیما را سالم به فرودگاه بازگرداند.
سروی گفته است که مسافران این پرواز، با هواپیمای دیگری عازم بندرعباس شده‌اند. به تاکید او، به محض تامین قطعات، هواپیما مجددا وارد خط پرواز می‌شود.
معاون تعمیرات و مهندسی خط پرواز ماهان افزوده که جمع آوری اطلاعات مربوط به نقص فنی هواپیما ادامه دارد و پس از بررسی دقیق، دلایل احتمالی سقوط توربین موتور روشن اعلام خواهد شد.
بوئینگ یاد شده، به گفته فرامرز سروی در سال ۱۹۹۰ ساخته شده است.
در آخرین سانحه ‌هوایی در ایران در اردیبهشت ۱۳۹۳، هواپیمایی در زاهدان مجبور به فرود اضطراری شد. معاون شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی پیش‌تر گفته است قطعات هواپیما پنج برابر قیمت واقعی وارد ایران می‌شوند و هزینه تعمیر در کشور بسیار بالاست.
شمار سوانح هوایی در ایران به دلیل فرسودگی ناوگان هوایی این کشور بالاست. سال‌هاست که ناوگان هوایی ایران به دلیل تحریم‌های آمریکا فرسوده شده و بسیاری از هواپیماها عملا خارج از رده محسوب می‌شوند. دور زدن تحریم قطعات هواپیما با دشواری همراه است و هزینه مالی فراوانی دارد.

Source   DW

رکورد تازه دزدیهای حکومتی!


 

 “دکلی گم نشده، پول دکل گمشده است!
سایت مجلس

ماه ها پس ازبرملا شدن رسوایی گم شدن دکل های نفتی سایت مجلس اسلامی از قول یک عضو هیات رئیسه کمیسیون انرژی مجلس می نویسد:”   … اصلا دکلی تحویل نشده است که گم شود و به نوعی پول دکل گمشده و فقط روی کاغذ انجام شده است.”
اخیرا شایع شده بود که دکل گمشده از مکزیک سر درآورده است و حالا مقامات اطمینان خاطر میدهند که اصلا دکلی در کار نبوده که گم شود! روی کاغذ قراردادی بسته اند و میلیونها دلار به جیب زده اند. ماجرا هم تنها به یکی دو دکل و ده ها و صدها میلیون محدود نیست. به نوشته سایت مجلس برای حدود هجده  دکل نفتی قرارداد هنگفتی بسته شده است که سایتهای حکومتی مبلغ آنرا بین ٢٣۰۰ میلیون تا  ٢٣۰۰ میلیارد دلار ذکر میکنند! یعنی قرار بوده است از این طریق بیش از دو میلیارد تا دو تریلیون دلار ( نزدیک به دوبرابر تا هفده برابر درآمد سالانه کشور)  به جیب  بزنند! باور کردنی نیست ولی این مبلغی است که خودشان برملا کرده اند!  اینکه این پروژه عملا تا کجا پیش رفته و ابعاد واقعی این دزدی چقدرست – مانند اسامی مسئولین و عاملین آن- جزء اسرار الهی است ولی آنچه روشن است، به گفته عضو کمیسیون کذائی مجلس “در این رابطه رقم‌های بالایی تخلف شده است و به یک دکل و ۸۷ میلیون دلار ختم نمی‌شود”!
این تنها یک قلم از غارتها و دزدیهای نجومی باندهای مافیائی حاکم، بیت رهبری و سپاه و مقامات ریز و درشت جمهوری اسلامی و پادوهای مخفی و علنی شان است!
جمهوری اسلامی به اعتراف خود مقامات و کارشناسان رژیم با یک رکود فلج کننده اقتصادی روبروست اما این وضعیت نه تنها مانع ثروت اندوزی نجومی باندهای حاکم  نبوده است بلکه زمینه  پول پارو کردن دار و دسته های حاکم، از طریق رانتخواری و ارز دو نرخی و بهره برداری از تحریمها و بازار قاچاق و اختلاس و غیره و غیره، را فراهم کرده است. این تنها کارگران و توده مردم کارکن و زحمتکش هستند که بهای این فلج اقتصادی را می پردازند. در نقطه مقابل این دزدیهای نجومی، تحرک و مبارزه هر روزه کارگران و معلمان و بازنشستگان و توده مردم کارکن در اعتراض به شرایط مشقت بار اقتصادی شان قرار دارد. هر خبر تازه ای در رونمائی دزدیهای حکومتی، عزم مردم را برای در هم شکستن ماشین غارت و چپاولی که جمهوری اسلامی نامیده میشود جزم  تر خواهد کرد.


 Source :rowzane