مدرسه فمینیستی: موضوع «مهریه» به عنوان یکی از چالش برانگیزترین مباحث حقوق زنان در ایران طی سال های گذشته مطرح بوده است. با وجود تلاش های بسیاری که از سوی فعالان حقوق زنان صورت گرفته اما همچنان بحث مهریه به دلیل عدم تغییر و اصلاح قوانین، به قوت خود باقی مانده است. شرایط دشوار و چالش های قانونی پیش روی زنان برای استفاده از مهریه به عنوان تنها ابزار مؤثر و اطمینان بخش، برای بسیاری این پرسش را به وجود آورده که به اجرا گذاشتن مهریه و طلب آن و همچنین شرط کردن مهریه های سنگین از سوی زنان آیا می تواند تضمینی برای بهبود وضعیت زنان باشد؟
اجرای قوانین مربوط به مهریه و زندانی شدن مردان به دلیل عدم پرداخت آن یکی از اعتراضات اصلی به فعالان حقوق زنان است. در چنین شرایطی سؤال این است که موضع فعالان حقوق زنان در قبال اجرای مهریههای سنگین و همینطور زندانی شدنِ مردان و ممنوعالخروجی یا ممنوعالورودی مردان به دلیل عدم پرداخت آن، چه میتواند باشد؟ چندی پیش رئیس کمیته صیانت از نهاد خانواده استانداری تهران در مصاحبه با مهرخانه این گونه عنوان کرد که طبق ماده ۲۲ لایحه حمایت از خانواده مهریه تا ۱۱۰ سکه مشمول دیون و عام و در صورت عدم پرداخت شامل مجازات میشود. ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی میگوید زن میتواند تا مهریه نگیرد تمکین ندهد و مرد هم باید مهریه و نفقه را قانوناً بدهد. طبق آمار قوه قضاییه ۲۰۴۴ نفر به دلیل ندادن مهریه در زندان هستند. چرا این اتفاق افتاده است؟
با طرح و بررسی این سؤال رئیس کمیته صیانت از خانواده این طرح را یعنی زندانی کردن مردان به دلیل عدم پرداخت مهریه را نوعی اشتباه در تصویب قوانین میداند. بر طبق گفته او سختگیری و زندانی شدن مردان در خصوص مهریه موجب تأخیر در ازدواج و عدم تمایل زنان و مردان برای تشکیل خانواده شده است: «ماده ۵۳ لایحه اخیر حمایت از خانواده میگوید که اگر مرد نفقه همسر، فرزندان یا پدر و مادرش را پرداخت نکند، آنها میتوانند از او شکایت کنند و سه مجازات برای او در نظر گرفته شده است. مجازات اول بازداشت است، مجازات دوم این است که حق طلاق برای زوجه ثبت میشود و مجازات سوم این است که حق برداشت از اموال مرد پیدا میشود. آیا به نظر شما زندگی زن و مردی که مرد بازداشت و اموال او ضبط میشود، سامان پیدا میکند؟ ۸۳۰ هزار نفر ورود و خروج به زندان برای مهریه داریم که اینها مبلّغی علیه ازدواج و زنان میشوند و مردان دیگری که تجربه آنها را میبینند از ازدواج پرهیز میکنند».
در استدلال اکثر کسانی که مخالف زندانی شدن مردان به دلیل عدم پرداخت مهریه هستند تنها چیزی که به چشم میخورد حذف این قانون است آن هم نه به خاطر زنان، بلکه به دلیل این که میزان ازدواج در کشور پایین آمده است. از سوی دیگر در توجیهات ارائه شده از سوی بسیاری از کارشناسان؛ آن چیزی که به چشم نمیخورد نگاه حمایتی از زنان در صورت حذف مهریه است. بررسی و کاوش این مسأله که اساساً چرا زنان به مهریههای سنگین روی آوردهاند.
آن چیزی که مسلم است در صحبت با بسیاری از زنان وقتی بحث مهریه مطرح میشود، اکثر آنان در ایران مهریه را نوعی حمایت مالی از زن میدانند. بسیاری از زنان در توجیه گذاشتن مهریههای سنگین به این مسأله اشاره میکنند که مهریه نوعی دلگرمی زنان در زندگی مشترک است. سؤالی که از قانون گذاران باید پرسید این است که چه چیزی در کشور ایران و در قوانین میتواند تضمینی جدی برای زنان بعد از جدایی شود که بتواند جایگزین مهریه شود. زمانی که بحث مهریه و زندانی شدن مردان میشود نکتهی انتقادی استفاده ابزاری برخی از زنان از مهریه است. در این شکی نیست، اما آیا کسی به وضعیت زنان بعد از طلاق توجه کرده است؟ در اینک ه استفاده ابزاری زنان از مهریه و به اجرا گذاشتن و زندانی کردن مردان به دلیل آن کار اشتباهی است شکی نیست اما نکتهای که باید به آن توجه شود ایجاد این نوع نگاه ابزاری به مهریه و توسل به آن از سوی زنان شده است. در چند سال گذشته، بدتر شدن وضعیت اقتصادی طبعاً به این نگاه دامن زده است. مسلماً بسیاری از زنان که از لحاظ مالی احساس امنیت نمیکنند و از یک سو قانون و جامعه را نه تنها حامی خود نمیبینند بلکه علیهشان عمل کرده است چارهای جز استفاده از آن ندارند. در اینجا بحث دفاع از این نوع استفاده نیست بلکه بحث پرداختن به نگرشی است که از سوی زنان در اجرای حکم مهریه به وجود آمده و نتوانسته است جایگزینی مناسبتر پیدا کند.
در کشورهای غیرمسلمان که زنان مهریه در ازای ازدواج دریافت نمیکنند، اما قوانین به گونهای تنظیم شدهاند که مادران و زنان بعد از متارکه، احساس امنیت دارند. جدا از نگرشهای جامعه به زنان، اکثر زنان بعد از طلاق بدون همسر میتوانند زندگی مستقل خود را داشته باشند. بسیاری از آنان بعد از جدا شدن، از کمکهای دولت برای زندگی مستقل برخوردار هستند. اگر به جای محکوم کردن زنان به اجرای حکم مهریه اساساً به قانون مهریه و قوانین اجرایی دقت بیشتری شود، بیشک امنیت زنان تنها به همین گرفتن و شرط مهریههای سنگین محدود نمیشود، درنتیجه بسیاری از زنان حتی با وجود مهریههای سنگین و به اجرا گذاشتن آن باز هم به خاطر وجود قوانین تبعیضآمیز احساس عدم امنیت میکنند.
نکته دیگر در برخورد و نوع نگاه حاکمیت به آن است، نگاهی به رویکردهای قانونی در چند سال گذشته نسبت به این معضل نشان میدهد که هیچ تلاشی برای حمایت از زنان و هموار کردن جدایی زنان از مردان نشده است همچنان قوانین تبعیض آمیز حضانت به جای خود باقی است و حق حضانت بر عهده پدر است. طبیعی است که در چنین شرایطی بسیاری از زنان تنها راه نجات خود را در اجرای مهریه میدانند. این در شرایطی است که رئیس کمیتهی صیانت از خانواده به جای اصلاح در قوانین تبعیض آمیز و انتقاد از آن، این گونه میگوید که سطح تعهدات حقوقی بین همسران برابر نیست و همه تعهدات مالی بر عهده مرد است و زن تنها تعهد اخلافی دارد. در واقع بی تعهدی در برابر تعهدخواهی کار غلطی است. سطح کیفرهای قضایی هم برابر نیست. مرد اگر نفقه ندهد دستگیر میشود اما زن برای ترک خانه دستگیر نمیشود. جدایی و طلاق نتیجه همین تضادهاست و قوانین به دلیل ضعفی که دارند بخش عمدهای از طلاقها را هدایت میکنند.
ایشان مسأله مهریه و معضل موجود را متوجه زنان میکنند و به جای حل مسأله راه حلشان اعمال خشونت بیشتر علیه زنان است. حال باید پرسید که آیا کنترل زنان، حبس کردن در خانه برای تمکین و دستگیری آنها به دلیل ترک خانه میتواند متضمن امنیت زنان باشد؟ و مشکل قانون را حل میکند؟ آیا این چنین نگاهی نگرانی و ناامنی زنان را در روابط زناشویی بیشتر نخواهد کرد؟
نکته دیگری که باید توجه کرد آگاه سازی زنان در خصوص این قانون است. این مسأله باید برای بسیاری از زنان روشن شود که اجرای این حکم و به زندان فرستادن مردان نمیتواند امنیت و ضمانتی برای زندگی آنان باشد. آگاهسازی در خصوص شروط ضمن عقد جایگزین بهتری برای وضع مهریههای سنگین و به زندان فرستادن مردان است. از سوی دیگر تغییر قوانین قضایی به نفع مردان و به ضرر زنان خود مسبب مشکلات دیگری است. آن چیزی که باید به آن توجه شود اصلاح و بازسازی قوانینی است که بتواند به زنان احساس امنیت بدهد، امنیتی که تنها راه چارهاش را در شرط مهریههای سنگین پیدا نکند.
Source : radiozamaneh
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر