اتهام "تبلیغ مسیحیت" برای دانشجوی ارمنی محبوس در زندان فشافویه

"کارن وارطانیان" دانشجوی ارمنی بازداشت شده در تظاهرات سراسری دی ماه 96 با اتهاماتی از قبیل تلاش برای تشکیل گروه های مبارز علیه نظام، تبلیغ مسیحیت و اسلام زدایی روبرو است.

« کارن وارطانیان متولد سال 1372؛ اهل تهران؛ دانشجوی ترم 9 داروسازی دانشگاه اراک و مجرد است وی از مسیحیان ارمنی و از بازداشتشدگان تظاهرات سراسری دی ماه است ..به گزارش "دانشجو آنلاین" این دانشجوی معترض در روز 9 دی ماه 96؛ در تجمع اعتراضی بازداشت و مدت 17 روز تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت به طوری که طی مدت بازداشت 15 کیلو وزن کرد.. "کارن وارطانیان" دو هفته پیش طی احضاریه ای به دادگاه انقلاب احضار شد دادگاه او روز سه شنبه 6 شهریور ماه ؛. با حضور خود و وکیلش برگزار شد در دادگاه با اتهامهای توهین و نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی، تلاش برای تشکیل گروه های مبارز علیه نظام، تبلیغ مسیحیت و اسلام زدایی روبرو شد. برای او قرار بازداشت موقت صادر و تاریخ دادگاه اصلی تعیین شد. علیرغم اعتراض وی و وکیلش به آنها ابلاغ شد که تا تاریخ دادگاه به زندان فشافویه منتقل می شود."کارن وارطانیان" به طور مادرزاد بیماری گشادی دریچه قلب دارد و در اردیبهشت 97 عمل جراحی قلب داشته است با وجود اینکه خانواده و وکیل پرونده از قاضی خواستند که به دلیل بیماری قلبی و تهدید جانی برای "کارن وارطانیان" تعیین وثیقه شود ؛. اما قاضی به ایشان گفت که به دستور قوه قضاییه برای زندانیان امنیتی قرار وثیقه صادر نمی شود حتی اگر تاریخ دادگاه یکسال دیگر باشد.به گزارش یک منبع موثق؛ "کارن وارطانیان" حین انتقال از دادگاه به بازداشتگاه توسط مامورین زندان در مقابل چشمان مادر و خواهرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مامور ضارب به دروغ به مردم حاضر در محل گفت: «این متهم به چند دختر زیر 18 سال تجاوز کرده. »این دانشجوی بازداشتی در روز 8 شهریور ماه؛ پس از 2 روز بازداشت در بازداشتگاه موقت به زندان فشافویه منتقل شد.
   وی در زندان فشافویه دچار حمله قلبی شد و روز یکشنبه 11 شهریور ماه؛ با دستنبد و تحت مراقبت امنیتی همراه با یک مامور لباس شخصی و یک سرباز به بیمارستان رجایی منتقل گردید خانواده وی تنها توانستند چند دقیقه او را از پشت شیشه مشاهده کنند .. اما همین دیدار نیز کافی بود که آثار ضرب و شتم را بر سر و صورت ؛. چشم و پای فرزندشان ببینند با وجود رای پزشک بیمارستان مبنی بر استراحت 3-4 روزه وی به دلیل عمل جراحی و شرایط وخیم جسمی اش؛ مسئولان زندان با ادامه معالجه او در بیمارستان موافقت نکرده و پس از یک معالجه سرپایی وی را به زندان بازگرداندند. مامور لباس شخصی در پاسخ به تاک ید پزشک مبنی بر ادامه مراقبت از وی در بیمارستان گفت: «.. اگر مرد هم مهم نیست فقط چند روزی زنده نگهش دار که بتوانیم از او اعتراف کارهایش را بگیریم»"کارن وارطانیان" طی مدت بازداشت تنها 2 بار با خانواده تماس تلفنی کوتاه داشته است.این خانواده مسیحی به شدت در خصوص تهدید جانی و وضعیت فرزندشان نگران هستند. با وجود پیگیریهای مستمر خانواده اجازه ملاقات به خانواده داده نشده و قاضی پرونده نیز تاریخ دادگاه وی را مشخص نمی کند.

Source : mohabatnews

کارشناسان حقوق بشر از ایران خواستند تا اعدام های قریب الوقوع کردها را متوقف کنند .

ژنو (7 سپتامبر 2018) - کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد از ایران خواستند تا اعدام های قریب الوقوع زندانیان کردی زنجار و لخمان مرادی را متوقف کنند، در میان نگرانی های جدی در مورد محاکمه منصفانه و شکنجه در بازداشت پیش از محاکمه آنها همچنین. خواستار توقف اعدام آقای رامین حسین پناهی.
کارشناسان در بیانیه مشترک اظهار داشتند: "ما از دولت ایران خواسته ایم بلافاصله اعدام های خود را متوقف و مجازات اعدام علیه آنها را با توجه به تعهدات بین المللی آن محکوم کنیم گزارش ها حاکی از آن است که در تاریخ 8 سپتامبر اعدام خواهند شد .
آنها گفتند: ما از سوي اطلاعاتی که دریافت کردیم زنیار و لقمان مرادي قبل و در طی محاکمه، از جمله شکنجه و بدرفتاری با دیگران و انکار دسترسی به وکیل رنج می برند، نقض حقوق بشر صورت گرفته است این دو پسر عموزاده هستند ..
کارشناسان اظهار داشتند: "احکام اعدام پس از محاکمه های قضایی که به نظر نمی رسد تضمین شدید تضمین دادرسی عادلانه و روند محاکمه ای که طبق قانون بین المللی حقوق بشر مورد نیاز است، تحمیل شده است."
آنها همچنین نگرانی های خود را نسبت به وضعیت زندیار مرادی ابراز داشتند که گزارش شده است که او از زمان بازداشت اولیه خود، زمانی که به طور مکرر شکنجه و بدرفتاری شد، از عواقب جدی سلامتی رنج می برد.
کارشناسان همچنین پس از دریافت اطلاعاتی مبنی بر اینکه یک زندانی کرد دیگر در همان زندان، آقای پناهی، در همان زمان اعدام خواهد شد، ابراز نگرانی کرد. آنها درخواست های قبلی خود را برای متوقف کردن اعدام خود و مجازات اعدام خود را با توجه به گزارش هایی که محاکمه عادلانه دریافت نکرده اند و در بازداشت ترساندن شده اند تایید می شود.
زنیار و لقمان مرادی در آگوست 2009 به دلیل اتهام قتل پسر امام در مریوان، استان کردستان دستگیر شدند. گزارش های دریافت شده نشان می دهد که آنها در بازداشتگاه سنندج به مدت نه ماه پس از دستگیری بازداشت شدند. در طی این مدت هیچ اتهام رسمی علیه آنها مطرح نشد و آنها نتوانستند قانونی بودن بازداشت خود را به چالش بکشند. آنها تحت شکنجه و سایر رفتارهای بدرفتاری قرار گرفتند، از جمله ضربات شدید و در موقعیت های استرس محدود. آنها همچنین به تجاوز به عنف تهدید شدند تا آنها را مجبور به اعتراف به قتل، سپس آنها را به چندین محل دیگر منتقل کردند و پس از آن به زندان رجایی شهر کرج د دسامبر 2010 منتقل شدند.
در دسامبر سال 2010، شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران، با اتهامات مربوط به محاربه ( "خصومت علیه خدا") و دخالت در قتل، آنها را به اعدام محکوم کرد. محاکمه ظاهرا تنها 20 دقیقه طول کشید و در جریان پرونده پیش از محاکمه و محاکمه آنها دسترسی به یک وکیل را رد کردند. در طول محاکمه، آنها هر دو اتهامات را در دادگاه محکوم کردند و توضیح دادند که آنها فقط به خاطر شکنجه پس از بازداشت اولیه خود اعتراف کرده اند. دیوان عالی کشور پس از آن محکومیت خود را محکوم کورد و تحقیق در مورد اد عای tortinجه صورت نگرفت.
زانیار مرادی، به علت بدرفتاری که در معرض آن قرار گرفته بود، به شدت در معرض سکته های قفسه سینه و کمر درد، و همچنین رباط شکسته قرار داشت و در نتیجه در زندان او به چندین بار به بیمارستان بستری شده بود.
گفته می شود که این افراد در 5 سپتامبر به سلول های انفرادی منتقل شدند، خانواده هایشان از آنها خواسته شده بودند و دسترسی آنها به تلفن ها محدود شده بود، و باعث ترس از اعدام قریب الوقوع آنها شد.

سایت رسمی سازمان ملل: 
https://www.ohchr.org/EN/NewsEvents/Pages/DisplayNews.aspx?NewsID=23512&LangID=E

صحبتهای وکیل حسین پتاهی در مورد حکم اعدام امروز

                                               اجرای حكم اعدام رامين حسين‌پناهی منطبق با قانون نبود

 

  
در پی اعدام رامین حسین‌پناهی، حسین احمدی‌نیاز وکیل او، طی نامه‌ای اعدام را مغایر قانون اعلام کرد و دلایل غیرقانونی بودن را طبق قوانین جاری کشور برشمرد.
متن این نامه که نسخه‌ای از آن به توانا رسیده است، به شرح زیر است:
بيانيه وكيل رامين حسين‌پناهی
مردم شريف ايران
خانواده محترم حسين‌پناهی
شهروندان محترم كردستان
با سلام و دعای خير
احتراما در چارچوب قانون اساسی و مقررات حقوقی و قانونی ايران به استحضار ‌می‌رساند؛ امروز شنبه ١٧ شهريور ماه ٩٧ بدون اطلاع به وكلای رامين و عدم اجرای تشريفات و مقررات قانونی رامين حسين‌پناهی اعدام شد. اين در حالي است كه طبق تبصره‌ ذيل ماده ٤٧٨ قانون آيين دادرسي كيفري در اعاده دادرسي نسبت به جرايمي كه محازات آن سلب حيات است به صرف تقديم درخواست اعاده دادرسي، اجراي حكم بايستي متوقف شود و حسب آيين‌نامه كميسيون عفو و بخشودگی به محض ثبت درخواست عفو و بخشودگی بلافاصله اجرای حكم بايد متوقف شود از ديگر سو انتقال موكل به زندان رجايي شهر خلاف قانون بوده و تيم وكلاي رامين از حق قانوني دسترسي به موكل خود محروم شده و بصورت غيرقانونی مانع ملاقات با موكل شده‌اند. اينجانبان به عنوان تيم وكلای رامين حسين‌پناهي اعلام مي داريم كه رامين حسين‌پناهی بی‌گناه بود و حكم صادره عليه وی خلاف ضوابط قانوني و شرعي بود همچنين روال رسيدگي، روند و تشريفات دادرسي نسبت به رامين حسين‌پناهي عادلانه و منصفانه نبود او قرباني يك دادرسی سياسي شد.
اينجانب ضمن اعلام همدردي با خانواده‌ حسين‌پناهي مراتب تسليت خود را اعلام و اعدام رامين حسين پناهي را موجب نفرت و فلاكت دانسته و آن را به‌شدت محكوم می‌كنم.

حسين احمدی‌نياز
 وكيل رامين حسين پناهی


Source> tavaana

زانیار و لقمان مرادی و رامین حسین پناهی اعدام شدند

زانیار مرادی، لقمان مرادی و رامین حسین پناهی صبح روز شنبه، 17 شهریور اعدام شدند. نهادهای حقوق بشری و بسیاری از فعالان مدنی در روزهای اخیر خواستار توقف اجرای حکم این سه نفر شده بودند.

 

 

طبق گزارشات حاصله زانیار و لقمان مرادی اعدام شده‌اند. پیش از این وکیل رامین حسین پناهی از اعدام موکل‌اش در همین روز خبر داده بود.

زانیار و لقمان مرادی در مردادماه ۱۳۸۸ در مریوان با اتهام ترور فرزند امام جمعه مریوان دستگیر شدند. این دو پس از صدور حکم اعدام در نامه‌ای نوشتند که زیر شکنجه مجبور به اعتراف شده و هیچ نقشی در این ترور نداشته‌اند.
اقبال مرادی پدر زانیار و فعال سیاسی کرد، در تیرماه امسال (ژوئیه) در شهر پنجوین در استان کردنشین سلیمانیه در شمال عراق کشته شد. احزاب کرد ماموران امنیتی جمهوری اسلامی را به دست داشتن در این ترور متهم کردند.
رامین حسین پناهی اعدام شد
در خبری دیگر حسین احمدی نیاز، وکیل مدافع رامین حسین پناهی از اجرای حکم اعدام موکلش خبر داد. او روز شنبه ۱۷ شهریور (هشتم سپتامبر) به خبرگزاری ایسنا گفت: «ما وکلای آقای رامین پناهی هیچ گونه اطلاعی نداریم اما از منابع موثق اطلاع دادند که حکم اجرا شده است.»
رامین حسین‌پناهی ۲۴ ساله و متهم به عضویت در حزب "کومله" بود. او سوم تیر ۱۳۹۶ در حالی بازداشت شد که از سوی نیروهای سپاه پاسداران هدف گلوله قرار گرفته بود. او پنجم بهمن ۱۳۹۶ در دادگاه انقلاب سنندج به اعدام محکوم شد. این حکم ۲۰ فروردین ۹۷ به تایید دیوان‌عالی کشور رسید.
وکلای رامین روند دادگاه را ناعادلانه خواندند و گفتند او در طول دوران تحقیقات مقدماتی و بازجویی در سلول‌های انفرادی، از دسترسی به وکیل و خانواده‌ محروم بوده، برای اعتراف تلویزیونی تحت فشار قرار گرفته است..

دیدبان حقوق بشر خطاب به جمهوری اسلامی : وکلای حقوق بشر را آزاد کنید

نهاد جهانی دیدبان حقوق بشر می‌گوید مقامات جمهوری اسلامی ایران برخورد با مدافعان حقوق بشر در این کشور را شدت بخشیده‌اند.


       

 در تازه‌ترین بیانیه دیدبان حقوق بشر که روز چهارشنبه ۵ سپتامبر/۱۴ شهریور منتشر شده است، با اشاره به دستگیری‌های اخیر مدافعان حقوق بشر از روز ۳۱ اوت/۹ شهریور، به اسامی وکلای حقوق بشری، از جمله فرخ فروزان، پیام درفشان، هدی عمید و نجمه واحدی همچنین رضا خندان، همسر نسرین ستوده اشاره شده است.

به گزارش رادیو فرانسه، پیام درفشان، وکیل نسرین ستوده از ماه ژوئن در بازداشت به سر می‌برد. هدی عمید و نجمه واحدی، دو مدافع حقوق زنان و مدرسان کارگاهی درباره حقوق برابر در ازدواج هم در هفته جاری در خانه‌های خود بازداشت شدند. همچنین رضا خندان، همسر نسرین ستوده، وکیل سرشناس حقوق بشری که در زندان به سر می‌برد، پس از خودداری از حضور در یک جلسه بازجویی، دو روز پیش، (۱۳ شهریور) بازداشت شد. وکیل آقای خندان گفته است دادستان برای رضا خندان وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی مقرر کرده است.

سارا لی ویتسون، مدیر بخش خاورمیانه دیدبان حقوق بشر، در ارتباط با بازداشت‌های اخیر گفته است: “مقامات ایران با حبس ده‌ها وکیل و فعال به جرم دفاع از حقوق بنیادین شهروندان به کاهش دادن بیش از پیش اعتبار داخلی و بین‌‌المللی خود ادامه می‌دهند”.

مدیر بخش خاورمیانه دیدبان حقوق بشر تاکید کرده است: “در دورانی که زندگی روزمره برای میلیون‌ها ایرانی رو به سخت‌تر شدن می‌رود، مدافعان حقوق بشر باید به جای هدفی اولیه برای سرکوب حکومت، بخشی حیاتی از راه حل مشکلات جمعی باشند”.


همچنین، در این بیانیه به بازداشت دو وکیل دیگر مدافع حقوق بشری، آرش کیخسروی و قاسم شعله سعدی، که در پیامی گفته است “در مقابل مجلس ایران خواهد ایستاد تا به نظارت استصوابی شورای نگهبان، (…) اعتراض کند”، اشاره شده است.

دیدبان حقوق بشر در این بیانیه تصریح کرده است: “خوشنام‌ترین مدافعان حقوق بشر که ایستاده‌اند تا پیام‌آور نارضایتی میلیون‌ها ایرانی باشند، حالا در زندان هستند و مقامات با ساکت کردن صدای اعتراض مسالمت‌آمیز صرفا به بی‌ثباتی کمک می‌کنند”.

دیدبان حقوق بشر از مقامات جمهوری اسلامی ایران خواسته است تا این “مدافعان حقوق بشر را که به صرف انتقادهای مسالمت‌آمیز دستگیر شده اند، بی‌درنگ آزاد نمایند”.
خبرگزاری ایسنا، امروز (پنج‌شنبه)، به نقل از ابوذر نصراللهی، وکیل مدافع آرش کیخسروی، یکی دیگر از وکلای زندانی، گزارش داد: “دستور آزادی پیام درفشان با قرار وثیقه ۱۱۰ میلیون تومانی و فرخ فروزان با قرار وثیقه ۱۲۰ میلیون تومانی امضا شد و این دو وکیل از نظر قضایی در حال حاضر آزاد هستند.

سحنان جالب و شنیدنی آخوند رژیم در مورد زنها

                                                   

 
                                                     جایگاه زن در اسلام به گفته یک آخوند       

    
      
به نظر ایشان خانمها همانند یک حیوان هستند و حتی ارزش زنها کمتر از حیوان است  . خیلی متعقد هستند آخوندهاو حکومت اسلامی بیانگر اسلام واقعی نیست و اسلام دروغین است متفاوت از قران و اسلام محمد است .
در صورتی که اگر مروری به قران بکنیم به روشنی خواهیم فهمید دقیقا جایگاه واقعی  زنها می توان درک کرد
«نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنىَ‏ شِئْتُمْ وَ قَدِّمُواْ لِأَنفُسِكمُ‏ْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ اعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلَاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين» (البقره، 223)ترجمه: زنان شما كشتزار شما هستند پس از هر جا [هر وقت] كه خواهيد به كشتزار خود [در] آييد و آنها را براى خودتان مقدم داريد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه او را ديدار خواهيد كرد و مؤمنان را [به اين ديدار] مژده ده.
«و زنانی که از سر کشی و نا فرمانی آنان بیم دارید (در مرحله اول) پندشان دهید و (در محرله دوم) در بستر و خوابگاه ها از آنان دوری گزینید و (اگر اثر نبخشید) آنان را (به قصد تادیب، به آرامی) بزنید سپس اگر فرمان بدار شدند هیچ راهی (برای ستم) بر آنان مجویید که خدا بلند مرتبه و بزرگ است.» (سوره نساء: آیه ۳۴)

و خیلی آیات دیگری  بیانگر جایگاه زن از نظر اسلام ناب محمدی است
خود حضرت محمد هم دارای چهل همسر بوده به روایتی به قول این حاج آقا گاوداری داشته آن زمان برا خودش 

سازمان عفو بین الملل: وضعیت حقوق بشر در ایران به نقطه بحرانی رسیده است

سازمان عفو بین الملل اقدام حکومت ایران در بازداشت خودسرانه وکلای حقوق بشر و فعالان حقوق زنان را در ایران نشانه شدت گرفتن سرکوب جامعه مدنی قلمداد کرد.

به گفته این نهاد بین المللی مدافع حقوق بشر، با چنین اقداماتی جامعه مدنی و مدافعان حقوق بشر در ایران در جو کامل اختناق و ترس قرار گرفته‌اند.

این سازمان می‌افزاید که وضعیت حقوق بشر در ایران به نقطه بحرانی رسیده است.

در این گزارش به، بازداشت هدی عمید فعال حقوق زنان، پیام درفشان، فرخ فروزان و آرش کیخسروی، وکلای مدافع حقوق بشر، اشاره شده و آمده است واحد اطلاعاتی سپاه پاسداران، نجمه واحدی فعال حقوق زنان را درخانه‌اش در تهران بازداشت کرده است.

عفو بین الملل هدف این تلاش‌ها را خاموش کردن صدای فعالان حقوق بشر در ایران قلمداد کرده است

صحبتهای رامین حسین پناهی از زندان رجایی شهر

                                            جان رامین حسین پناهی در خطر جدی مرگ قرار دارد   . 
  
در حالی که رامین حسین پناهی برای رساندن صدای خود و ناعدالتی های که در حق وی صورت گرفته، هشت روزه با دوختن لب های خود دست به اعتصاب غذای خطرناک زده و هم اکنون در سلول انفرادی به شیوه ی قرون وستای زنجیر و تاکنون چندین مورد توسط ماموران زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، همچنین امروز در حالی که رامین در وضعیت بد جسمی قرار دارد و از عفونت کلیه رنج و دچار خونریزی کلیه ها و دچار ضعف شدید شده و تاکنون دو بار از حال رفته است، توسط ضیایی مسئول زندان رجایی شهر کرج مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و بهش اعلام کردند که بزودی اعدام میشود.
طبق خبرهای که ما دریافت کردیم با ادامه اعتصاب غذای خطرناک رامین و ادامه شکنجه های مسئولان زندان، رامین اگر هم بزودی اعدام نشود، با خطر مرگ حتمی مواجهه می شود.

بنابراین و با توجه به این واقعیت که دولت ایران آ‌مادەی‌ پذیرش هیچ یک از خواسته‌های قانونی رامین و وکلای رامین و خانواده ما نبوده و جهت حفاظت از جان رامین، ما خانواده‌ی حسین پناهی، یک بار دیگر از کلیه‌ی نهادها و مجامع بین المللی و از جملە شما انسان های آزادیخواه، خواستاریم که با حمایت جدی و مٶثر از وقوع یک فاجعه‌ی دیگر ممانعت به عمل آ‌ورید.
ما خانوادەی حسین پناهی، در این شرایط اسفبار فریاد مظلومیت و دادخواهی خود را به گوش شما عزیزان می‌رسانیم چرا که هم اکنون تنها شما انسان های آزادیخواه می‌توانید صدای کسانی را که از بیداد و ستم نظام حاکم بر ایران به تنگ آمده‌اند را به گوش جهانیان برسانید.

تسهیل قوانین صادرات سلاح در سوئیس؛ نارنجک‌های سوئیسی در دست داعش

دولت سوئیس به دنبال تسهیل قوانین صادرات تسلیحات است. این اقدام به کشورهایی که گرفتار جنگ داخلی هستند اجازه می دهد از سوئیس سلاح خریداری کنند.

دولت سوئیس در حالی به دنبال اجرای این سیاست است که چندی پیش گزارشی منتشر شد که نشان می داد نارنجک‌های دستی سوئیسی در دست شورشیان گروه داعش در سوریه دیده شده است.

کارخانجات تولید تسلیحات RUAG سوئیس گزارش روزنامه سوئیسی Blick را تایید کرده اند. بنا به این گزارش نارنجک‌هایی که آنها ۱۵ سال پیش به امارات متحده عربی فروخته‌اند احتمالا به دست شورشیان گروه داعش در سوریه افتاده است.

علی‌رغم این گزارش، یکی از اعضای حزب مردم سوئیس، بزرگترین حزب این کشور، روز دوشنبه به رویترز گفت تردید دارم این ماجرا باعث شود که سوئیس تسهیل قوانین صادرات سلاح را لغو کند.

دو کمیته پارلمانی سوئیس این سیاست جدید را تایید کرده‌اند و احتمالا مانعی برای اجرای آن وجود نخواهد داشت

بر اساس قوانین جدید کشورهایی که درگیر جنگ داخلی هستند تا زمانی که مدرکی دال بر استفاده آنها از تسلیحات خریداری شده در جنگ داخلی وجود نداشته باشد، می توانند از سوئیس سلاح خریداری کنند.

حامیان تسهیل قوانین صادرات سلاح می گویند این سیاست برای افزایش امنیت شغلی شاغلان صنعت سلاح لازم است و می تواند باعث حفاظت از سوئیس در شرایط بحرانی شود.

شرکت‌های سوئیسی در سال ۲۰۱۷ با اجازه دولت توانستند بیش از ۴۶۰ میلیون دلار سلاح به ۶۴ کشور صادر کنند که رشدی هشت درصدی را نسبت به سال قبل از آن نشان می دهد.

مقامات سوئیسی می گویند که این سیاست جدید به دولت هایی که کشورشان درگیر جنگ داخلی است اجازه می دهد به سیستم دفاع موشکی برای حفاظت از شهروندانشان دسترسی پیدا کنند.

Source  :euronews

احفظ نظام و گفتمان مرگ‌آفرین

سی سال از جنایتی شرمآور میگذرد اما در سالهای بعد، بحثهای انحرافی بیش از اصل موضوع مورد توجه قرار گرفته است. اغلب پرسشهای انحرافی از یک نگاه خاص ناشی میشود؛ این که قتلعام 67 بک حادثه در مقطع تاریخی خاصی است.

تعداد قربانیان آن فاجعه، صدها نفر بوده یا هزاران نفر؟ آیا فلان شخصیت اصلاحطلب در جریان جزئیات تصمیمگیری قرار داشته؟ دستور قتل به خط روحالله خمینی است یا احمد خمینی؟ و ....اغلب پرسشهای انحرافی را میتوان ناشی از یک نگاه خاص به آن جنایت دانست. بر اساس آن نگاه، قتلعام زندانیان در تابستان 67، یک حادثه در یک مقطع خاص از تاریخ جمهوری اسلامی بوده است. اما نگارنده، باور دیگری دارد.برای تشریح این باور، باید به مرور حوادثی پرداخت که از ماههای نخست استقرار جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است؛ حوادثی که همگی ریشه در گفتمان "حفظ نظام" دارد. نظام جمهوری اسلامی برای قوام و پایداری خود در آغاز استقرار، به فریب قشرهای متدین جامعه نیاز داشت، زیرا متدینان، قویترین حامی نظام در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی بودند و حاضر به جانفشانی برای آن.

                                                                       مجتبی واحدی        

آیت الله خمینی با آگاهی از این واقعیت، در نخستین گام، به حذف روحانیون پرنفوذی همت گماشت که میتوانستند از سپر مذهب در برابر نظام استفاده کنند یا تیغ مذهب علیه مخالفان را کم اثر سازند. "مذهب سواری" روحالله خمینی قربانیان بسیاری داشت که معروفترین آنها، آیتالله سید حسن طباطبایی قمی در مشهد و آیتالله سید کاظم شریعتمداری در قم بودند. سابقه مبارزاتی طباطبایی قمیعلیه رژیم پادشاهی، کمتر از روحالله خمینی نبود. (همین رفتار در دوره رهبری علی خامنهای نسبت به مراجع تقلید مردمی همچون مرحوم سید محمد شیرازی و مرحوم حسینعلی منتظری اعمال شد.)

پیش از رسیدن جمهوری اسلامی به دومین سالگرد تاسیس، جنگ تمام عیار بین عراق و ایران درگیر شده است. در حقیقت وحشیگری و جاهطلبی صدام تردید اما نمیتوان نقش تحریکات آقای خمینی را در آغاز جنگ نیز نادیده گرفت. حتی اگر بپذیریم که مسئولیت آغاز جنگ، تماما متوجه عراق و صدام بوده است، بیشک در خصوص ادامه آن، مسئولیت مشترک، متوجه نظام بعثی عراق و نظام ولایت فقیه در ایران 
  است

خمینی و همراهان او با مشابه سازیهای تاریخی - مذهبی، بسیاری از ایرانیان را ظاهرا برای مقابله با دشمنتجاوزگر بسیجکردند. ادامه جنگ حداقل در شش سال ابتدایی آن، نقش عمدهای در حفظ نظام داشت.عبارت "جنگ برای ما برکت است" بارها در سخنان خمینی تکرار شد. این سخن نشان میداد برای حفظ نظام، حتی حاضرند جنگی طولانی با هزینههای فراوان انسانی و اقتصادی بر کشور تحمیل کنند. پس از فوت خمینی، گاه و بیگاه افشاگریهای رفقای سابق و رقبای جدید، موجب افشای برخی واقعیتها شد که نشان میداد ادامه جنگ، هیچ توجیه منطقی نداشته، در عین حال وابستگان به هیچیک از جناحهای حکومتی، حاضر به پیشقدم شدن برای پایان آن نبودهاند.صریحترین اعتراف و افشاگری در این مورد از سوی جواد منصوری انجام شد. او که نخستین فرمانده سپاه و از نجات یافتگان ترورهای سازمان مجاهدین خلق بوده، در گفتگوی تلویزیونی (13 مهر 96) گفت: «اگر جنگ نشده بود فکر میکنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود، من معتقدم جنگ بود که انقلاب اسلامی را سازمان داد، قدرت داد، تجربه داد، روحیه داد و موقعیت داد، نتایج جنگ برایمان عالی بود، با جنگ توانستیم ضدانقلاب داخل را سرکوب کنیم، گروهکها را سرکوب کنیم. "روحالله خمینی که کشته شدن دهها هزار نفر و از بین رفتن صدها میلیارد دلار نتوانسته بود او را به پذیرش قطعنامه 598 و پایانجنگ - یا حتی آتش بس - وادار کند، تنها زمانی به پذیرش قطعنامه تن داد که حاکمیت را در خطر دید. البته خمینی، از فضای پذیرش قطعنامه و پایان جنگ نیز حداکثر بهره را برد و جنایت بزرگی مرتکب شد تا یک خطر احتمالی را از سر راه نظام بردارد. این جنایت اعدامدسته جمعی صدها جوان بود که از چند سال قبل در بازداشت قرار داشتند واغلب آنها ، عمده دوران محکومیت خود را سپری کرده بودند. خمینی با استفاده از منفور بودن سازمان مجاهدین و با بهره گیری از فضای احساسی ایجاد شده علیه آن سازمان، دستور ننگینی صادر کرد که علاوه بر جنایتکارانه بودن، در تقابل با نص صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی قرار داشت.
مستمسک سه قاضی کم سواد و خشن، برای اعدام دستهجمعی صدها جوان، دستور صریح خمینی برای تفتیش عقیده بود که اصل 23 قانون اساسی جمهوری اسلامی، آن را ممنوع اعلام کرده است: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مواخذه قرار داد. "

به پشتوانه دستور خمینی، عوامل جنایات تابستان 67، هزاران زندانی را تحت انواع فشار قرار دادند تا نظر آنان در مورد سازمانهای متبوع سیاسی، کشف شود. در حالی که اعتقاد مثبت یا منفی نسبت به یک سازمان یا گفتمان، نمیتواند مبنای صدور حکم باشد. اما برای خمینی "حفظ نظام به هر قیمت" در راس همه مسایل بود و به عقیده او، زنده ماندن تعدادی زندانی که شاهد جنایتهای متعدد در مراحل بازجویی و حبس بودند، ممکن بود امنیت نظام را در آینده به خطر بیندازد؛ لذا دستور قتل گروهی آنان صادر شد.

گفتمان "حفظ نظام" که در راس اولویتهای خمینی قرار داشت پس از مرگ او با شدت بیشتر ادامه یافت. البته در دوره رهبری جانشین خمینی، به دلیل کاهش حمایت مردمی، رهبر جمهوری اسلامی برای حفظ نظام، ناچار به عدول از برخی اصول شد که ظاهرا بخشی از مانیفست جمهوری اسلامی بود. از جمله عدم وابستگی ظاهری- به شرق و غرب. در دوره رهبری علی خامنهای، بخش "نه شرقی" رسما از مانیفست جمهوری اسلامی حذف شده وهماهنگی سیاستها با روسیه و حتی اتکا به آن، هر روز آشکارتر میشود.
به بحث اصلی باز گردیم: در جنایت تابستان ۶۷ بیش از آنکه اصل جنایت و کم‌سابقه بودن آن مورد توجه قرار گیرد، برخی سوالات و ابهامات فرعی، بزرگ‌نمایی شده که مسئله را تحت الشعاع قرار می‌دهد. اصل ماجرا آنکه عده‌ای در ابتدای دهه شصت بر اساس قوانین قرون وسطایی محاکمه و علی‌رغم سخاوت قضات دادگاه انقلاب برای صدور حکم اعدام، از مجازات مرگ جان‌ به در بُردند. آنها در حال گذراندن دوره محکومیت‌ خویش و حتی بسیاری از آنها در آستانه آزادی بودند. اما به جای آزادی، حکم اعدام دریافت کردند. چگونه؟ به حکم دادگاه‌های چند دقیقه‌ای بدون‌ حضور وکیل و قاضی صالح. به چه بهانه‌ای؟ انجام‌ عملیات نظامی توسط افراد دیگری از سازمان‌مجاهدین... شاید اغراق نباشد اگر فرمان‌ خمینی و احکام‌ صادره توسط " قضات مرگ" را در تاریخ قضاوتِ دهه‌های اخیر، بی‌نظیر بدانیم.

اکنون می‌توان به پرسش‌های فرعی پیرامون‌ ماجرا نیز پاسخ داد: آیا برخی سران ‌فعلی جبهه اصلاحات و جنبش سبز، از جنایت تابستان ۶۷ مطلع بوده‌اند؟ به باور نگارنده، پاسخ هر چه باشد تفاوت زیادی در اصل ماجرا ایجاد نمی‌کند. برای همه جناح‌های حکومتی در جمهوری اسلامی و چهره‌های شاخص وابسته به آن جناح‌ها، حفظ نظام بر همه اصول اخلاقی، انسانی و حقوقی، رجحان دارد.

صدور فتوای مرگ ‌توسط آیت‌الله خمینی نیز با نگاه "‌اولویت حفظ نظام" بود. پس قاعدتا آن گروه از چهره‌های شاخص همه جناح‌ها که در زمان وقوع جنایت، از آن بی‌خبر بودند در صورت آگاهی از مراحل تصمیم سازی و تصمیم‌گیری، با آن‌ مخالفت نمی‌کردند. پرسش فرعی دیگر، تعداد قربانیان جنایت است. بر این‌باورم که در این‌مورد نیز، تفاوت مهمی وجود ندارد، زیرا اگر حتی ده‌ها هزار زندانی مشمول دستور خمینی می‌شدند، احکام‌ مرگ‌ بر همه آنها جاری می‌شد. پس اینکه تعداد قربانیان‌ هیات مرگ‌ چند صد نفر بوده یا چند هزار نفر، چیزی از قبح ماجرا نمی‌کاهد.

 پرسش فرعی دیگر، تلاش برای کشف "صاحب دستخط" است. این موضوع از دو پرسش اول کم‌اهمیت‌تر است. زیرا اقدامات سال‌های پایانی عمر خمینی به ویژه از زمان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ تا عزل آیت‌الله منتظری، بر همان اصلی مبتنی بود که خمینی از آغاز استقرار جمهوری اسلامی بر آن تاکید داشت و آن را بر هر چیز ترجیح می داد: «حفظ نظام به هر قیمت.»

جنایت تابستان ۶۷، اقدامی پیشگیرانه برای مقابله با یک ‌تهدید احتمالی علیه نظام بود. در این  مقوله، میان خمینی و کسانی که در حال برنامه‌ریزی برای تقویت جایگاه خود پس از مرگ‌ او بودند، تفاوتی وجود نداشت. به عبارت دیگر، آنچه بسیاری از حوادث را رقم ‌زد - و همچنان می‌زند - گفتمانی است که در راس همه اندیشه‌های روح‌الله خمینی قرار داشت: «حفظ نظام از هر چیز حتی حفظ جان امام زمان واجب‌تر است و به خاطر آن‌ می‌توان همه احکام نماز را تعطیل کرد.‌‌» 

مقاله را با یک‌ جمله به پایان‌ می‌برم. بر خلاف برخی ادعاها، جنایت ۶۷ نه ناشی از ‌اضطرار بلکه اقدامی مبتنی بر اندیشه خطرناک حفظ نظام به هر قیمت بوده و تا روزی که نظام و گفتمان غالب آن، پابرجا باشد تکرار جنایات آن‌چنانی، محتمل بلکه قطعی است. 

Source :DW 

نجمه واحدی، فعال حقوق زنان، بازداشت شد

         نجمه واحدی، دانش‌آموخته رشته جامعه‌شناسی و فعال حقوق زنان توسط نیروهای امنیتی در منزل‌اش بازداشت شد    .

پس از انتشار گزارش‌ها درباره بازداشت هدی عمید، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان، حساب توئیتری وبسایت «برابری»، یکی از وبسایت‌های فعال درباره حقوق زنان، خبر داد که نجمه واحدی همزمان با بازداشت هدی عمید، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان،  بازداشت شده است

گزارشی از وضعیت پزشکی آرش صادقی در زندان رجایی شهر کرج

                           گزارشی از وضعیت پزشکی آرش صادقی در زندان رجایی شهر کرج

آرش صادقی، کنشگر مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج که از چندی پیش مشخص شده بود به تومور استخوان دچار شده، هفته گذشته جهت انجام آزمایشات پزشکی و تعیین نوع تومور و درجه پیشرفت آن به بیمارستان اعزام شد. جواب آزمایشات به این زندانی در روزهای اخیر اطلاع داده شد. بر اساس نتیجه‌ی این آزمایشات مشخص شده که آقای صادقی به نوع بدخیم سرطان استخوان به نام کندرو سارکوم مبتلا شده است و باید هر چه زودتر تحت عمل جراحی قرار گیرد.
به گفته پزشکان متخصص بیمارستان آرش صادقی باید فورا تحت تست‌های مربوطه و سپس عمل جراحی قرار بگیرد.
آرش صادقی هفته گذشته برای انجام آزمایشات پزشکی به بیمارستان اعزام شده بود و اکنون بعد از دریافت نتایج آزمایشات پزشکی مشخص شد که به سرطان کندرو سارکوم مبتلا شده است. طبق نظر پزشک باید سریعا تحت تست‌های جراحی و عمل جراحی قرار گیرد.
محل رشد تومور استخوان بازوی راست تا زیر ترقوه و کتف است و پزشکان گفته‌اند که بعد از عمل جراحی مشخص خواهد شد نیاز به عمل جراحی مجدد یا شیمی درمانی و پرتو درمانی خواهد بود یا خیر.
لازم به توضیح است، کندروسارکوما پکی از شایع ترین تومور اولیه بدخیم استخوانی در سنین نسبتا جوانی است که در آن سلولهای بدخیم غضروف ساز تولید تومور می کنند. حدس زده می شود که در کشود ما سالیانه یکصد مورد جدید آن ایجاد می شود.
کندروسارکوم میتواند بطور اولیه و یا ثانویه به تومورهای خوش خیم موجود قبلی ایجاد شود و شایع ترین محل آن در بدن در حلقه لگنی و اطراف شانه است. دلیل بوجود امدن آن هنوز ناشناخته است. درد و در مراحل بعدی تورم علائم اصلی این تومور استخوانی است. کندروسارکوم به نسبت به درمانهای غیر جراحی مقاوم بوده و شیمی درمانی و رادیو تراپی در آن تاثیر چندانی ندارد. بهترین راه درمان آن خارج کردن ضایعه تومورال با حاشیه مطمئن از بدن است.
آرش صادقی، کنشگر مدنی از سوی دادگاه انقلاب به تحمل ۱۹ سال حبس محکوم شده است، او چند ماه پیش در اعتراض به بازداشت دوبارهٔ همسرش بیش از هفتاد روز اعتصاب غذا کرد.

۹ درویش گنابادی در زندان فشافویه دست به اعتصاب غذا زدند.

                              نه درویش گنابادی در زندان فشافویه دست به اعتصاب غذا زدند

به گزارش سایت کلمه نه تن از دراویش گنابادی با انتشار نامه‌ای از اعتصاب غذای خود در زندان خبر داده‌اند.
آن‌ها در این نامه نوشته‌اند تا رفع حصر کامل نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی، آزادی زنان درویش زندانی در قرچک و تجمیع دراویش زندانی در فشافویه و خارج‌کردن آنان از سلول‌های انفرادی به اعتصاب غذای خود ادامه خواهند داد.
خانواده این زندانیان پیش‌تر با انتشار نامه‌ای سرگشاده به دادستان، قاضی ناظر زندان، قاضی اجرای احکام و رئیس و معاونت‌های زندان، از آنان خواسته‌ بودند، پیش از محو آثار ضرب و جرح بر بدن این زندانیان، آنان را به بند عمومی بازگردانند و مجوز ملاقات حضوری خانواده‌ها با دراویش آسیب‌دیده را در اسرع وقت فراهم کنند.

اخراج آتش نشان بخاطر فعالیت حقوق بشری

اخراج آتش نشان بخاطر فعالیت حقوق بشری و مدنی  بعد از هفده سال سابقه کاری

 

 زرتشت احمدی راغب آنش نشان اخراجی فعال مدنی از علت اخراج خود توسط شهرداری با فشار تیروهای امنیتی به مسیولین آتش نشانی صحبت کرد و گفت :

مردم شورای شهر زابل را گِل گرفتند!

مردم شهر زابل در اعتراض به بی کفایتی شورای شهر تابلو شورای شهر  را گِل گرفتند

مردم زابل دیروز شنبه دهم شهریور جلو دفتر شورای شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند و در پی بی‌کفایتی شورای شهر زابل در حرکتی نمادین و خلاقانه، تابلوی ورودی شورای شهر را گل گرفتند و خود ورودی را آجر چیدند و مسدود کردند!
چند وقت پیش شهردار زابل و چند تن از همکارانش به اتهام اختلاس بازداشت شده بودند.
- مردم زابل بیش از ۵۲ روز را در گرد و خاک گذرانده‌اند و سوء مدیریت امان‌شان را بریده است.
- مدیر جهاد کشاورزی بخش قرقری از مراجعه ۶۰ دامدار در هفته‌های گذشته خبر داده که دام‌هایشان از بی‌آبی و کمبود علوفه تلف شده‌اند.
- هنوز در زابل هنوز بعد از گذشت چند سال به حال بیش از ۱۰۰۰ گورخواب زابلی فکری نشده است. به گفته امام جمعه زابل شمار گورخواب‌ها را شش‌هزار نفر اعلام کرده بود که هیچکس پیش از این به آن‌ها توجهی نکرده بود.

افشاگری بزرگ افشاگری خواهران منصوریان: پیشنهاد میلیونی الهام چرخنده در قبال پوشیدن چادر

 رو  شدن دست رژیم و فریب ورزشکاران و سواستفاده از فقر و سادگی آنها

افشاگری خواهران منصوریان: پیشنهاد میلیونی الهام چرخنده در قبال پوشیدن چادر
قهرمان ووشوی جهان، خانم‌ شهربانو منصوریان، پرده از رازی مگو برداشت. او توضیح داد که چگونه زمانی که گرد فقر و نداری بر چهره‌اش نشسته بود، مورد سوءاستفاده تبلیغاتی ایادی جمهوری اسلامی واقع شده است.
بعد از گذشت سال‌ها شهربانو منصوریان در یک برنامه تلویزیونی اظهار داشت چهار سال پیش الهام چرخنده با هدیه‌دادن چادر جلوی دوربین، او را تطمیع کرده که خانه و کار و شرایط تمرین در بهترین ورزشگاه تهران و صد میلیون تومان پول نقد به تو خواهیم داد؛ در عوض تو بگو ازین پس چادری هستی!
البته که الهام چرخنده همچون دیگر زعمایش هیچ‌گاه به وعده‌ها و قول‌هایش عمل نکرد.
- فریبکاری در این نظام از سران تا زیردستان‌شان را فرا گرفته است.

صدور حکم زندان برای “پیام خرامان” دیگرنوکیش مسیحی در بوشهر

به گفته پیام خرامان از بازجویی ها پیدا بود،ماموران اطلاعاتی رژیم به دنبال آن بودند تا من را وادار کنند تا به ارتباط با خارج از کشور به ویژه آمریکا، انگلیس و اسرائیل اعتراف کنم
. 

نوکیش مسیحی «پیام خرامان» به اتهام تبلیغ علیه نظام به نفع مسيحي صهيونيستي از طريق راه اندازی مسايل داخلي، دعوت و دعوت افراد به مسيحيت و رسيدن به سرزمين مسیحيت به يک سال زندان محکوم شده است.این نوکیش مسیحی در میان 12 شهروندی که در (فروردین 18 فروردین 1394) در بوشهر دستگیر شدند.
این 12 تن با اتهامات مشابه و رسیدگی به پرونده آنها تا اردیبهشت 1397 ادامه یافت و در این فاصله به قید وثیقه آزاد شدند.
در طی حکمی که دادگاه انقلاب اسلامی بوشهر به ریاست قاضی "عباس عسگری" صادر شده "پیام خرامان" و 11 نفر دیگر از جمله "شاپور جوزی" و همسرش "پرستو ظریف طاش" به یک سال زندان محکوم شدند و حکم 30 خرداد 1397 به آنها آبلا شده اند.
نوكيش مسیحی "پیام خرامان" در مورد جزئیات این پرونده به «محبت نیوز» می گوید: «18 فروردین سال 94 حدود ساعت 8 الی 8:30 صبح سه مامور امنیتی لباس شخصی به درب منزل مراجعه كردند و با ارائه حکم وارد منزل شدند و حدود 2 ساعت به نقطه به نقطه خانه رفت و پس از تفتیش از تلفن همراه تا کامپیوترهای شخصی و فلشها و سی دی ها تا کتاب و جزوات و حتی آلبوم خصوصی و دفتر حساب و کتاب مغازه با خود برد و من هم به اداره اطلاعات بوشهر در خیابان بیسیم بردند، از همان شب ها شروع به ورود به زندان بازجویی از من آغاز شد و تا صبح روز بعد ادامه یافت. »
یکی از عبارات مطرح شده در حکم این 12 نوکیش مسیحی «گرایش به سرزمین مسیحیت» است که دارای سابقه کمتر است. "پیام خرامان" در این باره می گوید: "از بازجویی ها پیدا شد، آنها به دنبال آن بودند تا متهم به ارتباط با خارج از کشور به ویژه آمریکا، انگلیس و اسرائیل اعتراف کند و این عبارت نیز از همان جا نشات گرفته شده استپیام در ادامه افزود: «فشار و اذیت و آزار نیروهای امنیتی به من از اوایل سال 1391 آغاز شد و اداره اماکن بوشهر بارها ادعا کرد و در مورد تبلیغ مسیحیت و ارتباط با خارج از کشور من بازجو می شود و همیشه تاکید می کردم من خودم به از آنجا که در بوشهر مغازه بوتیک داشتم، تعدادی از خانواده های افسران اداره اماکن بنده را شناختند و اطلاع دادند که پرونده ام سنگین شده و اداره اطلاعات آن را دستگیر کرده است، اما گمان می شود فقط برای تهدید است اما متاسفانه یک دو سال بعد موضوع جدی شد. »
"منصور برجی"، مدیر سازمان ماده 18 اتهامات مربوط به این نوکیشان مسیحی و روند رسیدگی به پرونده آنها را «مصداق تفتیش عقاید و نقض آزادی دین و اعتقاد» دانست و افزود: «امنیت سازمانها با پیروی از یک سیاست نامناسب در سالهای گذشته با اعمال فشارهای غیرقانونی و طرح اتهامات وحی از طریق دادگاه انقلاب، در پوششی به ظاهر قانونی سعی در حذف مسیحیت زبان فارسی داشت. »
در شرایطی که فساد، دزدی و کشف مقامات رده بالای حکومتی و وابستگان آنها بزرگترین دشمن کشور است و به دستگاه های قضایی که خود را آلوده به فساد از توان برخورد با آنها نیست، اعتراض و آزار اقلیت های دینی به ویژه مسیحیان برای دستگاه های امنیتی جمهوری اسلامی رسالت شده است. بسیاری از ایرانیهای مسیحی در دو دهه گذشته ترجیح داده اند خانه و کاشانه خود را از بین ببرند و از ایران خارج شوند تا گرفتار امنیت ها و قضائاها نشوند

Source  :mohabatnews

قتل های زنجیره ای «کشیشان مسیحی» به روایت وزیر پیشین کار جمهوری اسلامی

 استیضاح و عزل “علی ربیعی” وزیر کار کابینه حسن روحانی از این جهت که او یکی از مهره‎های ( امنیتی) نظام بوده حائز اهمیت است.

علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه با موافقت 129 نفر از 243 نماینده حاضر در مجلس برکنار شد. این سومین استیضاح ربیعی ظرف یک سال گذشته بود. در این جلسه که با تنش و حواشی بسیار همراه بود، 111 نماینده رای مخالف و 3 نفر رای ممتنع دادند. سخنرانیها در حالی شروع شد که موافقان استیضاح مدعی شده بودند که پارهای نمایندگان برای مسکوت گذاشتن بحث، با دولت معامله کردهاند.

وزیر کار، با اتهاماتی چون ظلم به جامعه کارگری، معوق نگاه داشتن طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان، بی توجهی به بیکاری و افسردگی جوانان و فروپاشی نظام تامین اجتماعی روبرو بود. اما علی ربیعی که بود.

چهارم شهریور سال 1395 "مهدی خزعلی" فعال سیاسی داخل ایران در یک سحنرانی پرده از جزییات قتل سه کشیش در گذشته برمی دارد که جریان این قتل ها را "ربیعی" روایت کرده است.
او در این باره روایت می کند "یکی از کارهای وحشتناکی که مقام های امنیتی جمهوری اسلامی کردهاند این بود که سه دختر را طعمه کردند برای اینکه ببینند دو کشیش مسیحی آیا تبشیر و تبلیغ مسیحیت می کنند یا نه، اینها فکر می کردند در همین حد طعمه هستند که بروند و بگویند ما می خواهیم به کیش مسیحیت بیاییم و شما ما را تبشیر کنید، به خانه ی آن دو کشیش می روند اما جلوی چشم سه دختر کشیشها کشته می شوند و قطعه قطعه می شوند و داخل یخچال گذاشته می شوند. "

خزعلی در ادامه سخنرانی می گوید؛ "دختران مجبور می شوند مصاحبه کنند و اعتراف کنند که ما از طرف سازمان مجاهدین خلق ماموریت داشتیم کشیشها را بکشیم و آن ها گمان می کنند برای آزادی این مصاحبه را باید انجام دهند، به آن ها قول داده بودند، اما امنیتی ها از لو رفتن ماجرا می ترسند و حکم اعدام هر سه طعمه را امضا می کنند اما بعدها به 15 سال حبس متهم می شوند. "

این‎ها موضوعاتی بود که ربیعی وقتی معاون وزیر اطلاعات بود افشا کرده است.

خزعلی ۲۹ شهریور در سخنرانی دیگر که بخشی از آن مربوط به موضع قتل زندانیان سیاسی دهه ۶۰ و قتل‎های زنجیره ای است تاکید می‎کند جزییات تعداد زیادی از این ترورها را علی ربیعی معروف به (عباد) می‎داند.

ربیعی وزیر پیشین کار که چهارشنبه، ۱۶ مرداد، استیضاح و عزل شد از مهره‎های پیشین امنیتی نظام است. عباد، شهرت امنیتی اوست. روزنامه اعتماد در مورد او می‎نویسد، «خودش هم ناراحت نمی‌شود وقتی دوستانش با این اسم از او یاد می‌کنند. چرا که سال‌های سال با همین اسم در وزارت اطلاعات و شورای عالی امنیت ملی فعالیت کرده است.»

جنایتی که خزعلی به آن اشاره می‎کند مربوط به سال ۱۳۷۲ و ۱۳۷۳ خورشیدی و ادامه قتل‎های زنجیره ای است. یکی از مقتولین این سلسله ترورها، قتل اسقف کلیسای جماعت ربانی «هایک هوسپیان مهر» است و شش ماه بعد اسقف «تاتائوس میکائیلیان»  و بعد از او کشیش «مهدی دیباج» به فاصله کوتاهی کشته می‌شوند.
تاتائوس میکائیلیان هشتم تیر ۱۳۷۳ به ضرب سه گلوله به قتل رسید اما جسدش ۱۳ تیر پیدا شد. او جانشین کشیش هایک هوسپیان‌مهر رئیس پیشین شورای کشیشان پروتستان ایران بود که ۶ماه قبل ربوده و به قتل رسید.

خبرگزاری رویترز ۱۳ تیر سال ۱۳۷۳ از ناپدید شدن “کشیش دیباج” در تهران خبر داد و روز بعد رسانه‎های جمهوری اسلامی اعلام کردند جسد او که با ضربات چاقو قطعه‌قطعه شده بود در جنگل‎های اطراف تهران پیدا شده است.‌ کشیش مهدی دیباج از روز سوم تیرماه مفقودالاثر شده بود. کشیش مهدی دیباج، یک رهبر کلیسا بود که از سال ۱۳۶۵ زندانی و توسط یک دادگاه در شهر ساری در زمستان۱۳۷۲ به جرم ارتداد به مرگ محکوم‌ شده بود، اما به دلیل فشارهای بین‌المللی گسترده در بهمن ۱۳۷۲ آزاد شده بود.
علی ربیعی از نزدیک در جریان این ترورها بوده و بعدها جزییات آن را  تعریف می‎کند و خزعلی از زبان او این روایت‏ها را می‎گوید.
به گفته خزعلی سه دختری که طعمه وزارت اطلاعات بودند آنقدر در سلول انفرادی ماندند که به گفته ربیعی تا یائسه شدند!
در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای گاهی نام ربیعی به میان می‌آمد. این پرونده زیر نظر کمیته تحقیق سه نفره محمد خاتمی، علی یونسی (رییس وقت سازمان قضایی نیرو‌های مسلح ) و عباد (علی ربیعی) و با همکاری سعید حجاریان و خسرو تهرانی آغاز به کار کرد و از همان ابتدا نقش گسترده عباد در آن به چشم می‌آمد.


Source  :mohabatnews

‫فیلم کامل فریادی از ایران A Cry From Iran Farsi version‬ ( زندگی کشیش...

فیلم کامل فریادی از ایران 

A Cry From Iran Farsi version‬ 

( نگاهی به زندگی کشیش‌هایک هوسپیان‌مهر )

 

 

 سرگذشت و زندگی  کشیش هایک که به دست مزدران حکومت آخوندی به شهادت رسیدن
شابد گوشه ای از جنایات رژیم در ایران را بازگو مییکند و تحت فشار قرار دادن اقیلتهای مذهبی بخصوص مسیحیان و نوکشیان را به نمایش کشیده است
 اثری بسیار جالب و دردناک از سرگذشت مسیحیان ایران

https://www.youtube.com/watch?v=Uv_NFCsu0Ls&t=224s