۱۳۹۴ آبان ۲۶, سه‌شنبه

هزینه های زندگی طی یک دهه پنج برابر شده است. ۹ میلیون نفر شبانه روز بیش از ١٨ ساعت کار می کنند.

 

در تازه ترین آمار و ارقامی که ارگانهای حکومتی ارائه داده و کارشناسان اقتصادی حکومتی هم تائید کرده اند، هزینه های زندگی  از سال ١٣٨۴ تا امسال  ۴،٧ برابر شده است!
افزایش تقریبا پنج برابری هزینه زندگی را در کنار افزایش ناچیز دستمزدها در طول این یک دهه گذشته بگذارید تا ابعاد فاجعه روشنتر شود. به اعتراف بانک مرکزی و مرکز آمار افزایش تورم، تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر، مداوما سیر صعودی داشته است. به عبارتی افزایش دستمزدها در این سالها بین ١٠ تا ١۴ درصد، نه تنها تاثیری در تامین گذران و زندگی میلیونها کارگرو مردم کارکن نداشته است، بلکه شاخص های فقر فلاکت در کنار افزایش گرانی های سرسام آور زندگی همین ٢١ میلیون نفر شاغل را بد و بدتر کرده است. این وضعیت بخش بزرگ شاغل جامعه می باشد که ظاهرا به ادعای دولت اشتغال کامل داشته  و یا درآمد ثابت دارند.

۹ میلیون نفر که شبانه روز بیش از ١٨ ساعت کار می کنند.

۹ میلیون نفری که باز به گفته همین کارشناسان حکومتی سه برابر بخش دیگر، یعنی جمعیت ٢١ میلیون نفری شاغل فعلی کار می کنند ولی زندگی شان تامین نیست.میانگین دریافتی این جمعیت میلیونی بین ١۵٠ تا ٢٩٠ هزار تومان در ماه می باشد. یعنی چندین برابر زیر خط فقر مطلق اعلام شده از طرف حکومت. خط فقر را حکومت بیش از ۲ میلیون تومان در ماه اعلام کرده است. اگر این عدد دو میلیون را مبنا بگیریم، ٩ میلیون جمعیت مذکورزیر خطر فقر مطلق گذران می کنند. با احتساب  خانواده هایشان، جمعیتی نزدیک به ٣٠ میلیون نفر زیر خط فقر مطلق مجبور به گذران زندگی هستند.
البته وضعیت آن ٢١ میلیون نفری که ظاهرا اشتغال کامل هم داشته و درآمد نسبتا ثابتی دارند فرقی با این ٩ میلیون نفر که زندگی شان نمی چرخد  و مدام به زیر خط فقر مطلق سقوط می کنند، ندارند. دستمزد کارگر ٧٠٢ هزار تومان می باشد که باز با مبنا قراردادن خط فقر حکومتی اعلام شده، این بخش ٢١ میلیونی هم دستمزدهایشان سه برابر زیر خط فقراعلام شده می باشد. نتیجه میگیریم که جمعیت شاغل ٣٠ میلیونی چندین برابر زیر خط فقر محکوم به زندگی هستند. این وضعیت بخش کارکن جامعه می باشد.  تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر به میلیونها کارگر، گرانی ها سرسام آور و هر روزه مایحتاج عمومی مردم، گسترش بیکارسازیها و اخراج و زانده شدن به صفوف بیکاران میلیونی در کنار افزایش شاخص های فلاکت در ایران، یک سیاست رسمی جمهوری اسلامی می باشد.
دولت روحانی در دوسال گذشته نه فقط قدمی در جهت بهبود این وضعیت برنداشته است، بلکه تعرض به سطح معیشت کارگران را با تصویب و به اجرا گذاشتن سیاستهای ریاضت کشی اقتصادی، بیشترو بیشتر کرده است.دولت روحانی علیرغم این وضعیت اسفناک، بی شرمانه میگوید: که اوضاع وخیم تر هم خواهد شد . امیدی به گشایش و بهبودی در زندگی مردم نیست، رکود افزایش پیدا خواهد کرد و نرخ بیکاری افزایش خواهد یافت.دولت روحانی بعد از توافق هسته ای به فکر خریدن فرصت برای تحمیل سیاستهای به مراتب خشن و ضد انسانی بر زندگی و معیشت کارگران بر آمده است. طرح ها و سیاست های خروج از بحران اقتصادی و رکود و.. که از طرف دولت روحانی ارائه شده است، باز به اعتراف خود اینها تغییری در وضعیت موجود نخواهد داد. دولت روحانی هم دولت دزدان و قاتلان، غارتگران مردم به رهبری خامنه ای، رئیس کل مافیای دزدان حکومت می باشد. برای پایان دادن به این همه فقر و فلاکت، در قدم اول باید دولت دزدان وقاتلان را به زیر کشید. راه دیگری وجود ندارد.


Source  : rowzane

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر