علی
افشاری، تحلیلگر مسائل سیاسی، در گفتوگو با آبانگان به نقش مقام رهبری
در سدسازی اشاره میکند و میگوید: «در ارتباط با سدسازیهای بیحساب و
کتاب باید در نظر داشت که این موضوع فقط در سطح دولتها نیست. خود رهبری
شخصا آن را کنترل میکند و در سطح کلان بر آن نظارت دارد. حتی مستقل از
مسیر دولت، طبق برخی از گزارشهای غیر رسمی، تشکیلاتی را راهاندازی کرده و
کمیتههایی دارد که از مدیران اجرایی گزارش میگیرند.»
او ضمن اشاره به دستورالعمل محرمانه رهبری درباره کنترل آبهای مرزی میافزاید: «بنا به این دستور باید تمام آبهای مرزی تا چند سال آینده مهار شود. به طوری که آبها داخل کشور بماند و به کشورهای دیگر سرازیر نشود. این موضوع اگر چه در ظاهر مثبت به نظر میرسد، و به عنوان راهحلی مطرح میشود که مشکل کمآبی را در کشور برطرف میکند، اما به لحاظ استراتژیک تصمیمی خطا و غلط است. همین تصمیم غلط را کشور افغانستان دههای قبل گرفت و یکی از دلایل اصلی خشک شدن استان حاصلخیز سیستان و بلوچستان بود که در روزگاری کل گندم ایران را تامین میکرد.»
ـــــ
گفتگوی ویدئویی سام خسرویفرد با علی افشاری امروز در فضای مجازی و همچنین در شبکه اندیشه/افق ایران منتشر خواهد شد.
به عقیده افشاری اگر این آبها کنترل شود و مشکلی برای کشورهای همسایه بهوجود آید، متقابلا آنها نیز سیاستهایی اعمال میکنند و آسیبهای جدی و بیشتری به محیطزیست کشورمان وارد میکنند. او میگوید: «در برنامهریزی برای حل مشکلات یا بهبود مسائل زیستمحیطی باید جغرافیای طبیعی را در نظر گرفت و آن را مقدم بر جغرافیای سیاسی دانست. باید از ظرفیتهای سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی استفاده کرد تا تنظیمات و توافقاتی بین کشورهای منطقه برای حفظ هر چه بیشتر مسائل زیستمحیطی و اکوسیستم خاورمیانه فراهم شود.»
از دیگر مواردی که افشاری در این گفتوگو به آن تاکید میکند، خواست، حمایت و تشویق مقام رهبری برای افزایش جمعیت است. او میگوید: «اگر سیر تاریخی به وجود آمدن بحران زیستمحیطی را در ایران در نظر بگیریم، سیاستگذاریهای غلط پس از مشروطه نقطه آغازین بود. اما سیاستهای غلط افزایش جمعیت بعد از انقلاب را باید نقطه عطفی در این ارتباط به شمار آورد که هیچ کدام از دولتها و رژیمهای قبلی چنین آسیب بزرگ زیستمحیطی را به کشور وارد نکردند. آیتالله خمینی و دیگر چهرههای حکومتی که مردم را به افزایش جمعیت تشویق کردند، از پیامدهای فاجعهبار آن یا عامدانه یا غیرآگاهانه غفلت کردند. ظرفیتهای سرزمینی و منابع طبیعی ما چنین گجایشی را برای چنان جمعیتی نداشت. متاسفانه باز شاهد هستیم که رهبری کنونی جمهوری اسلامی هم دوباره همین سیاست غلط را میخواهد ادامه بدهد و برخلاف سیاستهای درست کنترل جمعیت که از دهه ۷۰ به بعد دنبال میشد قصد دارد که به قبل از آن دوران برگردد. توصیه میکند جمعیت ایران برسد به جمعیت توهمی و خیالی ۱۲۰ یا ۱۴۰ میلیون نفر.»
به عقیده افشاری رسیدن به این میزان از جمعیت میتواند به معنای پایان زندگی در سرزمین کنونی ایران باشد.
Source : khodnevis
او ضمن اشاره به دستورالعمل محرمانه رهبری درباره کنترل آبهای مرزی میافزاید: «بنا به این دستور باید تمام آبهای مرزی تا چند سال آینده مهار شود. به طوری که آبها داخل کشور بماند و به کشورهای دیگر سرازیر نشود. این موضوع اگر چه در ظاهر مثبت به نظر میرسد، و به عنوان راهحلی مطرح میشود که مشکل کمآبی را در کشور برطرف میکند، اما به لحاظ استراتژیک تصمیمی خطا و غلط است. همین تصمیم غلط را کشور افغانستان دههای قبل گرفت و یکی از دلایل اصلی خشک شدن استان حاصلخیز سیستان و بلوچستان بود که در روزگاری کل گندم ایران را تامین میکرد.»
ـــــ
گفتگوی ویدئویی سام خسرویفرد با علی افشاری امروز در فضای مجازی و همچنین در شبکه اندیشه/افق ایران منتشر خواهد شد.
به عقیده افشاری اگر این آبها کنترل شود و مشکلی برای کشورهای همسایه بهوجود آید، متقابلا آنها نیز سیاستهایی اعمال میکنند و آسیبهای جدی و بیشتری به محیطزیست کشورمان وارد میکنند. او میگوید: «در برنامهریزی برای حل مشکلات یا بهبود مسائل زیستمحیطی باید جغرافیای طبیعی را در نظر گرفت و آن را مقدم بر جغرافیای سیاسی دانست. باید از ظرفیتهای سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی استفاده کرد تا تنظیمات و توافقاتی بین کشورهای منطقه برای حفظ هر چه بیشتر مسائل زیستمحیطی و اکوسیستم خاورمیانه فراهم شود.»
از دیگر مواردی که افشاری در این گفتوگو به آن تاکید میکند، خواست، حمایت و تشویق مقام رهبری برای افزایش جمعیت است. او میگوید: «اگر سیر تاریخی به وجود آمدن بحران زیستمحیطی را در ایران در نظر بگیریم، سیاستگذاریهای غلط پس از مشروطه نقطه آغازین بود. اما سیاستهای غلط افزایش جمعیت بعد از انقلاب را باید نقطه عطفی در این ارتباط به شمار آورد که هیچ کدام از دولتها و رژیمهای قبلی چنین آسیب بزرگ زیستمحیطی را به کشور وارد نکردند. آیتالله خمینی و دیگر چهرههای حکومتی که مردم را به افزایش جمعیت تشویق کردند، از پیامدهای فاجعهبار آن یا عامدانه یا غیرآگاهانه غفلت کردند. ظرفیتهای سرزمینی و منابع طبیعی ما چنین گجایشی را برای چنان جمعیتی نداشت. متاسفانه باز شاهد هستیم که رهبری کنونی جمهوری اسلامی هم دوباره همین سیاست غلط را میخواهد ادامه بدهد و برخلاف سیاستهای درست کنترل جمعیت که از دهه ۷۰ به بعد دنبال میشد قصد دارد که به قبل از آن دوران برگردد. توصیه میکند جمعیت ایران برسد به جمعیت توهمی و خیالی ۱۲۰ یا ۱۴۰ میلیون نفر.»
به عقیده افشاری رسیدن به این میزان از جمعیت میتواند به معنای پایان زندگی در سرزمین کنونی ایران باشد.
Source : khodnevis
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر